خبرهای داغ:
بررسی ابعاد نفوذ فرهنگی دشمن از حریم خانواده تا اجتماع؛
ملتی که هویت ندارند ادبیات مقاومت نیز ندارند! و به راحتی می توان حکومت و دولت آنها را براندازی کرد.
کد خبر: ۹۱۸۵۶۷۵
|
۰۴ آبان ۱۳۹۸ - ۰۹:۵۲

به گزارش سرویس بسیج جامعه زنان کشور خبرگزاری بسیج، وقتی رفتارهای خارج از عرف مردم از لایه های درونی جامعه به سمت پوسته بیرونی یعنی سطح خیابان، معابر، فروشگاه ها، پارک ها، مراکز تفریح و حتی مراکز آموزشی نفوذ پیدا کند و به عنوان یک حرکت عادی و حق شهروندی، عرفیت می یابد، باید فاتحه ادب اجتماعی و آداب معاشرت مردم را خواند.

متأسفانه وضعیت رفتاری قشر قابل توجهی از افراد جامعه ما به ویژه نسل جوان و تحصیل کرده به گونه ای است که نمود و بروز چنین مشکلی را در جامعه اسلامی ما با قدمتی هزاران ساله تأیید می کند! فقط کافی است برای مدت کوتاهی در پارک، روی یکی از نیمکت ها بنشینید تا رفتارهای زننده، هنجارشکنی های عجیب و غریب و ادبیات الوات گونه جوانانی را شاهد باشید که در کیف بسیاری از آنها کارت های دانشجویی و شاید دفتر و کتاب مدرسه پیدا می شود!

پارک دانشجو در جنب یکی از معروف ترین و مهم ترین مراکز هنری پایتخت نمونه بارز و پُر حجم چنین معضل اجتماعی است، با داشتن توقفی کوتاه در این پارک صحنه هایی از دلدادگی و رفتارهای خارج از عرفی را می توان دید که چشم سر می بیند و عقل آن را باور نمی کند! تصاویر آنقدر زننده هستند که با عذرخواهی از شما خواننده گرامی باید بگویم که از ساقی مواد مخدر تا مواد الکی از شوخی های کلامی و زشت تا رفتارهای جنسی از معاشقه به ملاعبه .. وجود دارد.

چند روز پیش ساعتی را در آن پارک گذراندم! دو جوان در نقش « دلالان سکس» با چرب زبانی که آیا از شهرستان آمده ای؟ جایی برای خوابیدن داری ؟ما همه امکانات را برایت فراهم می کنیم! آنقدر با صراحت از خواسته خود پرده برداشتند که خجالت آورترین لحظات را می شد تجربه کرد.

تلخی این واقعیت جایی خود را بیشتر نمایان می کند که در نزدیکی این پارک کلانتری نیز وجود دارد.

البته پارک دانشجو اولین و تنهاترین و هنجارشکن ترین پارک پایتخت نیست اما از آنجایی که این پارک دارای قدمت بیش از ۵۰ سال و منصوب به قشر فرهیخته جامعه و مجموعه ای از مراکز فرهنگی است، مورد توجه این پایگاه خبری تحلیلی قرار گرفته است.

پیرامون این مسئله پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس نشستی را با عنوان « بررسی ابعاد نفوذ فرهنگی دشمن از حریم خانواده تا اجتماع » برگزار کرد در این نشست میترا خسروبیک کارشناس مسائل اجتماعی با اشاره به اینکه چه بخواهیم و چه نخواهیم، چه قبول داشته باشیم و چه قبول نداشته باشیم باید بگویم که در عرصه جنگ نرم نتوانسته ایم در حد پتانسیل بزرگی چون تمدن چندین هزاره ساله و فرهنگی غنی ایرانی – اسلامی خود از مواضع فرهنگی و عرفی مان دفاع کنیم گفت: متأسفانه با صراحت باید بگویم که قشری از جامعه ما به ویژه زنان دچار استحاله فرهنگی شده اند که اگر این استحاله فردی به سطح جامعه نفوذ پیدا کند، عواقب و پیامدهای نامبارکی را شاهد خواهیم بود.

وی با بیان اینکه استحاله فرهنگی، ارزش‌ها و اعتقادات را از مردم می‌گیرد و ملتی که سرمایه ارزشی خود را از دست بدهد، در مقابل هجمه‌های فرهنگی، توان مقاومت ندارد، گفت با این رویکرد مسئله ولنگاری فرهنگی و رفتاری جامعه را از ابعاد سیاسی و اقتصادی هم می توان مورد بررسی قرار داد چرا که در دهه سوم انقلاب اسلامی که دهه پُرباری برای ملت ایران به شمار می آید دشمنان نظام این جنگ فرهنگی را از جبهه های مختلف آغاز کردند.

این پژوهشگر مسائل اجتماعی با اشاره به اینکه تغییر باورها و فرهنگ یک ملت، راهی نرم برای از پای درآوردن آنان است، گفت: تغییر باورهای مردم در بلند مدت باعث گم شدگی هویت آنها می شود و ملتی که هویت ندارند ادبیات مقاومت نیز ندارند! و به راحتی می توان حکومت و دولت آنها را براندازی کرد.

این کارشناس مسائل اجتماعی، جامعه ای که بخشی از مردم آن مخصوصا جوانانش هویت فردی خود را از دست داده باشند در اقتصاد به سمت باراهایی وارداتی می روند که هویت جدیدشان به آن نیازمند است، فردی که هویت فردی و اقتصاد تولید محور خود را گم کرده باشد در نتیجه وابسته شده و در این وابستگی چیزی برای از دست دادن ندارد چرا که جایگزین های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی خود را یافته و برای توجیه کارش آن چه را که به بهای سنگین بی هویتی به دست آورده است حق خود می داند.

خسروبیک تصریح کرد: افزایش رفتارهای هنجارشکنانه در سطح جامعه، دور شدن هر آنچه بیشتر برخی از جوانان از ادب اجتماعی و نزدیک شدن به آداب معاشرت غربگرایانه یعنی فاز عملیاتی دشمن از مرحله نوفذ، لانه گزینی و جایگزینی به مرحله بحران معنویت رسیده است.

وی در ادامه افزود: بحران هویت، بعد از بحران معرفت شناختی، بحران علم و جزئی نگری، سومین بحرانی است که بشر با آن دست و پنجه نرم می کند افزود: این مسئله یک مسئله انسانی در ابعاد جهانی است و مختص کشور ما نمی باشد. در این بحران انسان دائما از خود می پرسد: من چیستم؟ در کجای هستی جای دارم و منزلت هستی من کجاست؟ و حتی ممکن است در حوزه ملی شناختی نیز حادث شود و بپرسد که در ملیت خود دارای چه هویتی است و در این زمینه نیز دچار شود.

این پژوهشگر مسائل اجتماعی از بحران «فردی» و بحران «من کیستم» تحت عنوان چهارمین بحران یاد کرد و افزود: بشر امروز، اسیر ماشین،تکنوکراسی،محیط و جامعه است در نتیجه فردیت خویش را فراموش و گم کرده است.

این کارشناس مسائل اجتماعی پنجمین بحران جامعه بشری امروز را بحران بی‌معنایی و پوچ پنداری هستی برشمرد و گفت: ششمین بحران، «بحران بی‌کاشانگی و زوال نهاد خانواده» است. این بحران یکی از سخت ترین بحران هایی است که تیر خلاص را بر پیکره مهم ترین نهاد اجتماعی یعنی خانواده وارد می سازد.

خسروبیک تصریح کرد: شش بحران نام برده شده، بطور اخص متوجه انسان هایی است که از معنویت و دیانت به دور بوده و در دنیای ولنگاری زندگی می کنند که از آن تحت عنوان غرب گرایانه می توان نام برد، چنین وضعیتی در نهایت به « بحران معنویت » یعنی آخرین بحرانی که امروز انسان با آن دست به گریبان است، ختم می شود.

وی گفت کسی که دچار بحران معنویت شده است آنچه از هنجارها دور است را به عنوان هنجار پنداشته و در صدد نمایش و بروز آن بر می آید و متأسفانه باید بپذیریم که بخشی از هنجارشکنان جامعه امروز ما دچار بحران هایی نظیر بحران من کسیتم؟ بحران پوچ پنداری هستی و بحران معنویت هستند.

ادامه دارد/

طنین یاس

ارسال نظرات