به گزارش خبرگزاری بسیج از سپاه تهران بزرگ، دست تحریف گران و شبهه افکنان و دشمنان اهل بیت عصمت و طهارت از قدیم الایام تاکنون بر آن بوده که با شبهاتی در جزئیات و مسائلی سطحی و بی اهمیت ذهن محبان اهل بیت و حقیقت جویان را از اصل ماجرا منحرف کرده و به نوعی مشوش کنند تا بلکه بتوانند به اهداف شوم خود برسند اما از آنجایی که امر خدا بر آن واقع شده که حق همیشه روشن و آشکار بماند همیشه این افراد رسوا شده و تنها افرادی مثل خود را به بوته هلاکت و نابودی بکشانند.
در همین راستا، وهابیت که همواره و با استفاده از کوچکترین فرصت ها می کوشد آموزه های ناب شیعی را زیر سوال ببرد، در ایام محرم حسینی و فرا رسیدن ایام عزاداری سالار شهیدان بر شدت این تلاش افزوده و سعی می کند تا به خیال خام خود اصلی ترین آموزه ها و اعتقادات شیعه را به چالش بکشد. در این میان بعضا عموم جامعه ما ممکن است به دلیل بی اطلاعی به دام چنین غرض ورزی هایی بیفتند.
از این رو در سلسله گفتگوها و یادداشت هایی کوشیده ایم که به برخی از اصلی ترین این شبهات پاسخ دهیم.
شبهات عاشورایی/2
2- آیا "لعن کردن"، در قرآن، ادعیه، زیارات و از جمله زیارت عاشورا یا ...، انرژی منفی نمیدهد؟
سوال: "لعن" یعنی چه و "انرژی منفی" چیست که گفته شود لعن کردن انرژی منفی میدهد و یا نمیدهد؟! و اگر اعلام مواضعی، حرفی و یا سخنی انرژی منفی بدهد، چه میشود؟!
"زندگی"، به ویژه اگر در قالب "حیات معقول" باشد [نه بازی و باری به هر جهتی]، "خندوانه" نیست که بشود در آن فقط خندید، هر چند به صورت مصنوعی؛ بلکه آسانی و سختی دارد، خوشی و ناخوشی دارد، رفاه و مشقت دارد، بالا و پایین دارد، موفقیت و شکست دارد، وصال و فراق دارد ... و از همه مهمتر آن که "منفعت و ضرر" و نیز در هر موضعی که قرار گیرید، "دوست و دشمن" دارد.
حال چه کنیم؟ آیا همیشه اَلکی لبخند و یا گاهی قهقه نیز بزنیم؟! آیا منفعت و ضرر را یکسان ببینیم؟! حق و باطل را مساوی بدانیم؟! عدل و ظلم، ارزش و ضد ارزش را بیمعنا و مصداق بدانیم و برایمان دوست و دشمن فرقی نکند و در کنار یا مقابل هر دو، لبخند زنان و با انرژی مثبت قرار گیریم؟!
پس، بدانیم که این واژهها و شعارها، دروغهایی برای عوامفریبی، به ویژه در موضعگیری آگاهانه و استفامت و مقابلهی سرسختانه، در برابر خسران، ضرر، انحراف و دشمن میباشد.
- البته دشمنان نگران این نیستند که شما در زیارتی، یزید و شمری که 1400 سال پیش جنایات هولناکی را مرتکب شدند، "لعن" میکنید یا خیر؟ بلکه از آنجا شروع کردهاند که القا کنند: امروزه نیز دشمنان خدا، اسلام، مسلمین، انسان و انسانیت را لعن نکنید، و یا به زبان سادهتر «مرگ بر امریکا، مرگ بر انگلیس، مرگ بر اسرائیل، مرگ بر رژیم کافر، وهابی و ظالم سعودی» نگویید که به خودتان "انرژی منفی" میدهد!
لعن:
لعن، یعنی دور دانستن از رحمت الهی و منفور داشتن؛ و بدیهی است که تا آدمی ضرر، خسران، انحراف، ظلم، بدی و باطل را منفور نداند، خود را برابر آنها صیانت نمیکند، با آنها مقابله نمیکند و به سرعت به تسلیم، ذلت و هلاکت کشانده میشود.
لعنهای زیارت عاشورا:
در زیارت عاشورا، چه گروههایی، چه جریانهایی، چه منطقی، چه عملکردهایی و در آخر چه اشخاصی لعن شدهاند؟! و آیا قرار است که در موضعگیریهای عاقلانه، آگاهانه، بصیرانه، مؤمنانه و صادقانهی خود، نسبت به آنها، و امثال یزید و شمر، خوشبینی و انرژی مثبت داشته باشیم؟!
در زیارت عاشورا، پس از سلامها و ذکر عظمت مصیبتی که به خاطر آن همه کفر و عناد و وحشیگری کفار و جنایات وحشتناک در کربلا، بر ما و بر اهل اسلام، بر اهل زمین و آسمان وارد شده است، آغاز به لعن میکند؛ یعنی میگوید: این نیست که من فقط دوست را بشناسم، فقط شما را بشناسم، فقط مصیبت را و آن هم اشکال ظاهریاش را بشناسم و بدانم، بلکه «من، دشمنشناس نیز هستم و از دشمن حق و عدالت، بیزاری میجویم».
اولین لعنهای زیارت عاشورا:
«فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ»
در اعلام مواضع، هنگام زیارت امام حسین علیه السلام، آن هم در موقعیتی عاشورایی، ابتدا یک "امت" لعن شده و دور از رحمت خوانده شدهاند، آن هم نه با سطحینگری، بلکه با نگاهی آگاهانه و بصیرانه. میگویید: خدا آن مردمی را که بنای این ظلم و جور را نهادند، لعن نماید.
«وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقَامِكُمْ، وَ أَزَالَتْكُمْ عَنْ مَرَاتِبِكُمُ الَّتِي رَتَّبَكُمُ اللَّهُ فِيهَا، وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً قَتَلَتْكُمْ، وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدِينَ لَهُمْ بِالتَّمْكِينِ مِنْ قِتَالِكُمْ، بَرِئْتُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَيْكُمْ مِنْهُمْ وَ (مِنْ) أَشْيَاعِهِمْ وَ أَتْبَاعِهِمْ وَ أَوْلِيَائِهِمْ ...»
در دشمنشناسی و بالتبع موضعگیری علیه آنها، اولین لعنها در زیارت عاشورا، به احزاب شناخته شده، به جریانها و یا به اشخاص نمیباشد، بلکه به یک "امت" است! «وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً»، یعنی به یک گروه از "مردم"، که به دنبال امیال و اهداف انسان مستکبر، زیادهخواه و ظالمی به راه افتادهاند! او "امام اینها شده است و اینها امت او، اختصاص یافته است.
- حالا چرا یک امت لعن شدهاند؟! چرا که نه امامان حق، و نه امامان باطل، هیچ کدام نمیتوانند به تنهایی، اهداف خود را در یک جامعه محقق نمایند و این مردم هستند که با انتخاب، حمایت و کمکهای خود، تحقق اهداف آنان را ممکن میسازند.
در این زیارت میگویید: خداوند لعن کند، [دور از رحمت الهی باشند]، آنان که امکانات برای چنین ظلم و جنگی را با شما مهیا کردند « وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدِينَ لَهُمْ بِالتَّمْكِينِ مِنْ قِتَالِكُمْ». اگر انتخاب غلط و حمایت مردمی نبود که از یزید، عمر سعد، عبیدالله بن زیاد، شمر، خولی و ... لعنة الله علیهم اجمعین به تنهایی که کاری بر نمیآمد!
مواضع منفی و خصمانه:
حال چه کنیم؛ آیا بگوییم: «ای وای، این لعنها انرژی منفی میدهد، پس لعن نکنیم»؟! این که یک القای دروغ و فریبنده، جهت به گمراهی و ذلت کشاندن است!
سیدالشهداء علیه السلام فرمودند:
«فَصَاحَ وَیْلَکُمْ یَا شِیعَةَ آلِ أَبِی سُفْیَانَ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دِینٌ وَ کُنْتُمْ لَا تَخَافُونَ الْمَعَادَ فَکُونُوا أَحْرَاراً فِی دُنْیَاکُم...»
اللهوف على قتلى الطفوف، ص 120
ترجمه: وای بر شما ای پیروان خاندان ابوسفیان؛ اگر دین ندارید و از روز رستاخیز نمی ترسید پس در دنیای خود آزاد باشید.
بیتردید فرمایش ایشان فقط با آن چند هزار نفر نبوده است، بلکه خطاب به تمامی انسانها در تمامی اعصار میباشد. بالاخره انسان یا باید با قوهی عاقله و قلب سلیم خود، خداباور و معادگرا باشد و از اسلام و قرآن بیاموزد، و یا باید دست کم، به حد همین زندگی دنیوی خودش، عقل، شعور، وجدان، اخلاق و شخصیت داشته باشد و از جهل، استکبار و ظلم بدش بیاید و نگوید: «من هرگز به دشمنی دشمنان و ظلم ظالمان توجهی نمیکنم و از آنها بیزاری نمیجویم، چون انرژی منفی میدهد»! چرا که چنین نگاه و اندیشه و موضعی، اوج حماقت است که سبب میگردد دشمن به سرعت و به راحتی، انسان را تحقیر کرده و به رذالت و هلاکت بکشاند.
از اینرو، آیاتی چون «إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكَافِرِينَ» و «لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ» در قرآن کریم، و یا فرازهایی چون: «اَللّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَ الْعَذابَ الاَلیمَ»، به آدمی هدف، جهت، بینش، دانش، بصیرت، انگیزه و حرکت میدهد و بیانگر بعضی است که آدمی باید نسبت به جهل، کفر و ظلم داشته باشد تا بتواند از آنها بیزاری و دوری [تبرا] جوید و به سوی ولایت الله، رسول و امامان علیهم السلام، قرب و نزدیکی [تولا] جوید. حال خواه نامش را "انرژی منفی" بگذارند، یا هر چیز دیگری.
پایان پیام/ مطلب ادامه دارد ...