شهید بلال درویشی، در دهمین روز از اردیبهشت ماه 1327 در خانواده اي مذهبي در روستاي راهزان اراك به دنيا آمد در كودكي مادرش رااز دست داد و همراه با برادر و خواهرش نزد پدر و عمه اش بزرگ شد درشش سالگي براي آموختن قرآن به مكتب رفت .
کد خبر: ۹۱۷۴۳۲۲
|
۲۴ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۵:۱۰

به گزارش خبرگزاری بسیج استان مرکزی؛ به منظور گرامیداشت یاد و خاطر شهدای استان مرکزی خبرگزاری بسیج استان به باز خوانی زندگی شهید بلال درویشی می پردازد.

. از دوازده سالگی  به اراك آمدند و اوروزها كار مي كرد و شبها درس مي خواندكلاس ششم راكه گذراند درراه آهن استخدام  شده و به تحصيل نيز ادامه داد تا مدرك سيكل خود را هم گرفت . پس از مدتی به اصفهان منتقل شد ودر آنجا مشغول به کار شد.

در همان سال ازدواج کرد و خداوند سه فرزند به ایشان عطا کرده است.در زمان اشتغال با توجه به روحيات و اخلاق پسنديده اي كه داشت مورد اعتماد و وثوق همكاران بود بطوريكه او را به عنوان نماينده خويش معرفي مي كردند و ايشان نيز در ترويج اخلاق اسلامي و رعايت مسايل شرعي دربين همكاران جديت خاصي از خود نشان مي دادبا شروع انقلاب اسلامي درپخش و نشر اعلاميه هاي حضرت امام بسيار فعال بود و هر ماهه مقداري از حقوق  خويش را براي پيروزي انقلاب صرف مي كرد. و هميشه سفارش مي كردپيرورهبر و ولايت فقيه باشيد.

باشروع جنگ گروهک های مسلح پس از طي دوره آموزشي در تهران به كردستان اعزام ودر جنگ با گروهک های ضد انقلاب در هجدهم بهمن ماه سال 1358به درجه رفيع شهادت نايل آمد..

 

وصیت نامه:

  بسم الله الرحمن الرحیم

وصیت نامه بلال درویشی در تاریخ 22/9/1358 که آماده سفر می باشم بدین قرار می باشد.

 پس از مرگ اینجانب. جنازه اینجانب را در قم دفن نموده و کلیه حقوق و مستمری که اینجانب تعلق می گیرد طبق موازین شرعی بین همسرم عزیزم عبدالکریمی و سه فرزندم تقسیم شود و از آن استفاده نمایندو اگر زنم خواست شوهر نماید ..... یک چیزی که از نظر پول و اثاثیه منزل و خانه متعلق به سه فرزندم می باشد که زیر نظر پدرم یا برادرانم صرف امور بچه هایم شود ضمناً مبلغ هفت هزار و هشتاد تومان به پدرم بدهکار می باشم و پس از تمام شدن قرض پدرم مبلغ پنج هزار و نهصد تومان بابت خمس امام بدهکار هستم که باید پرداخت شود تا این تاریخ مبلغ هزار و سیصد تومان نذر حضرت ابوالفضل(ع) دارم که در راه شرعی آن خرج شود ...... 

  خاطره:

شهید از اول انقلاب در راهپیمایها از اصفهان به تهران می رفته است و چندین بار با عوامل حکومت درگیری پیدا کرده بود است و شب و روز از خدا می خواست که در راه دین اسلام شهید شود. ..اظهار می داشت که به مردم بگوئید که در صف نفت ونان وگوشت نروند که ضدانقلابیون سواستفاده می کنند.

ارسال نظرات