خبرهای داغ:
برادر شهید مسگری یا همان جیران جبهه ها از برادرش گفت؛ نقل خاطره ای از شهادت جانسوزش که هربار با دیدن تصاویر شهادتش داغ لاله های آسمانی را بهتر می شود درک کرد.
کد خبر: ۹۱۷۳۴۸۶
|
۲۱ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۰:۳۳

یوسف مسگری، برادر شهید علی اکبرمسگری در گفت و گوی اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری بسیج در قزوین در خصوص چگونگی شهادت شهید علی اکبرمسگری گفت: در منطقه ی عملیاتی فاو مسئوولیت پیک گردان را بعهده داشتم، یک روز یکی از رزمندگان اصفهانی که سراغ مرا از خیلی ها گرفته بود، به سراغم آمد و گفت: شما برادر شهید مسگری هستید. گفتم: بله، چطور؟ گفت: من فرمانده ی دسته ای هستم که اخوی شما نیروی من بود و شهادت عجیبی داشت.

او ادامه داد: در حال عملیات بودیم که پای اخوی شما تیر خورد، شب بود و همه جا تاریک، امدادگر را صدا کردم تا پایش را ببندد. تیر در بالای زانوی راستش خورده بود، اما چون خون پایش به پایین جاری شده بود، امدادگر به جای زانو، قسمت پایین زانوی او را با تخته و اتل بسته بود، بچه های دیگر رسیدند و وسایل او را از بدنش جدا کردند تا سبک شده و سپس به او گفته بودند برگردد عقب. نزدیکی های کارخانه نمک بودیم، درگیری ها با دشمن شدید شد ه بود، ما با نفر و آنها با تانک به میدان آمده بودند.

بچه های ما با اسلحه ی کلاش و ژ۳ شلیک می کردند و آنها با گلوله های توپ و تانک جواب می دادند. در همین حال و به دلیل شدت حملات بعثی ها، بخصوص یکی از تانکها که به شدت بچه ها را به گلوله بسته بود، گفتم یکی از بچه ها برود و جواب خدمه ی آن تانک را بدهد. منتظر بودم که چه کسی این کار را انجام می دهد، با کمال ناباوری برادرت که لنگ لنگان داشت به سمت پشت جبهه می رفت، برگشت و به طرف تانک رفت.

او بدون اینکه ببیند ما قبول می کنیم یا نه، به بالای تانک رفت و خدمه ی تانکی را که بچه ها ی ما را به گلوله بسته بودخفه کرداما در همان لحظه، از تانک بعدی او را به رگبار بستند که از روی تانک به زمین افتاد وباذکرچند باریا ابوالفضل به شهادت رسید.

1002/گ30/ب

ارسال نظرات
پر بیننده ها