به گزارش خبرگزاری بسیج از کرمانشاه، امروز آفتاب که طلوع کرد حال و هوای شهر طوری دیگر بود، امروز روز عشق دلدادگی است؛ حسین و یاران باوفایش با خلق حماسهای بزرگ گشاینده مسیر تازهای میشوند؛ نهضت ماندگار سیدالشهدا(ع) دعوتی از مردم به امر به معروف و نهی از منکر بود.
با جاری شدن نام امام حسین(ع) بر زبان، ناخودآگاه قیام در برابر باطل به ذهن خطور میکند، عشق به حسین کهنگی ندارد؛ هرروز تازهتر و پویاتر میشود؛ عشق به حسین زمان، مکان، زن، مرد، پیر و جوان نمیشناسد در خانه حسین بر روی همه باز است.
امروز تاسوعا است، تاسوعا روزى است که حسین (ع) و اصحاب باوفایش در کربلا محاصره شدند، سپاه شامیان بر ضد آنان گرد آمدند، ابنزیاد و عمر سعد نیز از فراهم آمدن آن همه سواران خوشحال شدند و آن روز، حسین و یارانش را ناتوان شمردند و یقین کردند که دیگر براى او یاورى نخواهد آمد و عراقیان نیز او را پشتیبانى نخواهند کرد.
در این روز شمر ملعون برای حضرت عباس (ع) و برادرانش اماننامه آورد. آن لعین خود را نزدیک خیام با جلالت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) رسانید و بانگ برآورد: «أین بنو اختنا» (پسران خواهر ما کجایند)؟ ولی آن بزرگواران جواب ندادند. امام حسین (ع) فرمودند: جواب او را بدهید اگر چه فاسق است. حضرت عباس (ع) در جواب فرمودند: چه میگویی؟ شمر گفت: من از جانب امیر برای شما امان نامه آوردهام. شما خود را به خاطر حسین (ع) به کشتن ندهید. حضرت عباس (ع) با صدای بلند فرمود: «لعنت خدا بر تو و امیر تو (و بر امان تو ) باد. ما را امان میدهید در حالی که پسر رسول خدا را امان نباشد»؟!
در عصر این روز امام حسین (ع) در جمع یاران خطبهای قرائت فرمودند و اصحاب اعلام وفاداری کردند.
همه ساله در این روز، پیروان و شیفتگان اباعبدالله الحسین(ع) با حضور در تکایا و حسینیهها مراسم سوگواری، یاد و خاطره رشادتها و دلاور مردیهای سومین پیشوای جهان و 72 تن از یاران باوفاویش را گرامی میدارند.
محرم هنوز سوژه داغی است برای داغ بر دلنشستگان امام حسین(ع)، پرچمهای عزا و ایستگاههای صلواتی برای پذیرایی از عزاداران این داغ را هرساله تازهتر و جانسوزتر میکند.
همسایهها علاوه بر پخت غذای نذری؛ شربت، شیر، خرما و حلیم پخش میکردند، عشق به امام حسین در خون این ملت است، سالیان سال است که در مجالس عزاداری امام حسین شرکت میکنند.
امروز در کرمانشاه دستجات عزاداری در محل به حرکت در میآیند و پس از پیمودن مسیری دوباره بازمیگردند، مردم نیز به دنبال دستجات به راه میافتند، عزاداری میکنند، اشک میریزند.
ما هم در جمع عزاداران حسینی چند قدمی را با هیأت ابوالفضل العباس کرمانشاه همراه میشویم، یکی از خانمهای همراه این هیأت، میگوید: وقتی آدم در این مراسم برای اهل بیت(ع) گریه میکند، سبک میشود.
این مادر سالخورده، امام حسین(ع) را دریایی از معرفت و شناخت توصیف کرد و افزود: مکتب امام حسین(ع) درس آزادگی و مردانگی نشان میدهد؛ درس بزرگی است که همه باید یاد بگیریم.
کودکان سیاهپوشی در آخر دسته زنجیرزنی این هیأت دیده میشود که با عشق به مولایشان زنجیرهای کوچک را با «یا حسین» گفتند بر روی شانههای خود میزنند، از یکی از آنها میپرسم حسین کیست؟ جواب میدهد: امام سوم است یزید امام حسین را تشنه به شهادت میرساند؛ مادرم میگوید هر وقت آب میخوری بگو«سلام بر حسین/ لعنت بر یزید».
مردی با گهواره کوچکی که به صورت نمادین آغشته به خون است جلوی هیأت به سمت خیابان شریعتی در حال حرکت است، مردم داخل گهواره پول و صدقه میاندازند و برخیها گهواره را به یاد طفل رباب میبوسند.
جوانان رشید هر کدام به نوبت زیر علم میروند و با «یا ابوالفضل» گفتن، علم را چند قدمی جلو میبرند؛ کمربند محکمی را به کمر میبند و علم را از زمین به یاد علمدار کربلا بلند میکند.
یکی از این جوانان حقطلبگی و دفاع از حق را از جمله پیامهای قیام عاشورای حسینی دانست و یادآور شد: باید ازاین واقعه درس بگیریم که تا آخرین لحظه پیگیر حق باشیم و از حق دفاع کنیم، حتی اگر در این راه همه چیز را از دست دهیم.