خبرهای داغ:

صدای پای امید در جهان دختران بی‌صدا/ پشتکار ۵۱ نفری در اتاق ۱۵ متری!

آنچه در نگاه اول در محل کار آن دختران توجهم را جلب کرد، ویژ‌گی‌های متفاوت آن بود؛ نه از تابلوی خاصی خبری بود و نه از یک ساختمان شیک و مناسب برای کار...
کد خبر: ۹۱۷۲۴۲۸
|
۱۶ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۳:۱۴

به گزارش سرویس بسیج جامعه  زنان کشور خبرگزاری بسیج«معلولیت محدودیت نیست»، جمله‌ای که بارها آن را شنیده بودم اما برای درک بهتر آن به سراغ افرادی رفتم که به این جمله عینیت بخشیده و آن را تجسم اراده خود کرده بودند.

روایت امروز این قلم روایت کسانی است که نه‌تنها معلولیت را محدودیت و محرومیت ندانستند بلکه امید و پشتکار آن‌ها از برخی افراد سالم نیز پیشی گرفت و توانست آن‌ها را در جامعه مصرف‌گرای امروز به تولیدکنندگانی موفق تبدیل کند، دختران ناشنوایی که زیر چتر یک شرکت تعاونی فعالیتی هدفمند و امیدوارکننده را آغاز کرده‌اند.

با گرفتن آدرس به سمت این شرکت تعاونی راهی شدم تا با گوشه‌ای از فعالیت‌ و توانایی‌های این دختران آشنا شوم.

یک محل کار متفاوت

آنچه در نگاه اول و رسیدنم به محل کار سوژه‌های روایتمان جلب توجه کرد، ویژ‌گی‌های متفاوت آن بود؛ نه از تابلوی خاصی خبری بود و نه از یک ساختمان شیک و مناسب برای کار و فعالیت...یک محل کار متفاوت!

اتاق‌هایی که گویا سال‌ها پیش تبدیل به انبارهای قدیمی شده‌ و شیشه‌های شکسته برخی اتاق‌ها و قفل‌هایی که بر درب آن‌ها زده شده بود من را به این نتیجه رساند که آدرس را اشتباه آمده‌ام، اما در کمال تعجب با نشانی گرفتن از اطرافیان به سمت یکی از این اتاق‌ها که در انتهای یک راهرو بود هدایت شدم، اتاقی که این روزها منشأ امید و تلاش برای چند تن از دختران ناشنوای شهرم بود.

اینجا با چشمان خود سخن می‌گویند!

در ابتدا جمله‌ای که بر دیوار ورودی این اتاق نقش بسته بود توجهم را جلب می‌کند: "با چشمانم سخن می‌گویم و با صدای خاموشم و با حرکت دست‌هایم در گوش‌های تمامی مردم فریاد می‌زنم..."

با وارد شدنم به اتاق در یک گوشه دختران نوجوان و جوانی را می‌بینم که دور یک میز جمع شده‌ و در حال آموزش هستند، در گوشه‌ای دیگر نیز عروسک‌ها و صنایع دستی‌ای که حاکی از هنر دستان این دختران دارد، در کنار یکدیگر چیده شده است.

صدای ناامیدی‌ها را نشنیدند!

مهرورزی و همدلی اولین حسی است که در این فضا برای هر فردی تداعی می‌شود، یک مربی که انگار تمام هم‌وغم خود را گذاشته تا آنچه می‌داند را به این افراد آموزش دهد و هنرآموزانی که صدای ناامیدی‌ها را نشنیده و هنر را مسیری برای شکوفایی امید و استعدادهای خود انتخاب کرده بودند.

به سراغ دختری می‌روم که مشغول دوخت عروسک بود، یکی از هنرآموزان کارگاه می‌گوید اگر می‌خواهی با او هم‌کلام شوی باید بلند صحبت کنی، دختری 13 ساله که خود را «فاطمه» معرفی می‌کند.

بیم‌ها و امیدهای فاطمه

فاطمه از علاقه‌اش به عروسک‌سازی می‌گوید، و از اینکه به‌واسطه مادرش به این هنر علاقمند شده است، می‌گوید از دو سالگی در شنوایی دچار مشکل شده اما تاکنون توانسته با همه مشکلات مقابله کند.

او از تلاش‌های خود برای رسیدن به آرزوهایش اینگونه سخن به میان می‌آورد: هر فردی می‌تواند با تلاش و امید به آرزوهایش رنگ واقعیت ببخشد، چراکه ناامیدی بدترین ضربه را به هر فردی می‌زند و امید برای افراد زندگی‌بخش است.

فاطمه از آرزوی خود برای وکیل شدن سخن گفت و با امیدی که در چشمانش موج می‌زد ادامه داد: سریال «بوی باران» که این روزها در حال پخش از تلویزیون است باعث شد تا برای رسیدن به این شغل در آینده‌ام مصمم شوم.

در ادامه با خانم صادقی هم‌کلام می‌شوم، فردی که از بدو تولد ناشنوایی داشته اما توانسته تا سطح دیپلم به تحصیل خود ادامه دهد و در ارتباط با افراد از قدرت لب‌خوانی بالایی برخوردار شود.

 حضور خدا را در کنار خود حس کرده‌ام

وی در مورد جنگیدن خود با سختی‌ها اینگونه گفت: با اینکه مشکلات متعددی داشته‌ام اما همواره به زندگی و فعالیت خود امیدوار بودم و حتی یک‌بار نیز ناامید نشده‌ام چراکه همیشه حضور خدا را در کنار خود حس کرده‌ام.

روایت تشکیل یک شرکت متفاوت

این بانوی نیمه‌ناشنوای بیرجندی به روند تشکیل این تعاونی اشاره می‌کند و می‌گوید: دو سال پیش با تأسیس شرکت تعاونی سعی کردیم برای افراد ناشنوای شهر فعالیتی را ایجاد کنیم تا زمینه حمایت از این افراد فراهم شود.

وی از ناامیدی و افسردگی برخی از دوستانش ناشنوا و کم‌شنوای خود سخن گفته و ادامه می‌دهد: با تأسیس این شرکت و فعالیت آن، خیلی از دوستانم برای زندگی انگیزه پیدا کرده و با شوق و ذوق در کلاس‌های هنری و تولید صنایع دستی حضور پیدا می‌کنند.

این بانوی نیمه‌ناشنوای بیرجندی می‌گوید: در این مسیر سختی‌های بسیاری برایم وجود داشته و دارد اما تاکنون با توکل بر خدا و برای رضای خدا تلاش کرده و به تلاشم ادامه می‌دهم.

وی می‌گوید: تقریباً هر روز از صبح تا عصر فعالیت داریم و آموزش‌هایی مانند «پته‌دوزی» به دختران را انجام می‌دهیم.

در انتظار حمایت...

این بانوی نیمه‌ناشنوای بیرجندی به مشکلات و مشقات اداره این تعاونی اشاره کرده و می‌گوید: در شرایط کنونی و با مخارج سنگین درآمد برای افراد مهم است، اما متأسفانه از فعالیت ما و صنایع دستی تولیدی حمایتی نمی‌شود.

صادقی ادامه می‌دهد: سعی داریم تا تولیدات دختران را به نمایشگاه‌های بزرگ در تهران، اصفهان یا مشهد ببریم، اما متأسفانه میراث فرهنگی ابتدا پول غرفه را می‌گیرد که برای مثال شاید هزینه یک غرفه در یک نمایشگاه شهر دو میلیون و 500 هزار تومان گفته شود که پرداخت چنین هزینه‌ای به هیچ عنوان در توان ما نیست.

نامهربانی مردم و مسؤولین با صنایع دستی

وی با بیان اینکه متأسفانه از طرف مسؤولین و حتی مردم توجهی به ما صورت نگرفته است، گفت: این بچه‌ها دلشان می‌خواهد کار کرده و با تولیدات خود خود هزینه‌های زندگی خود را تأمین کنند.

این بانوی نیمه‌ناشنوای بیرجندی از ازدواج خود با یک فرد ناشنوا سخن به میان آورد و گفت: همسرم کاملاً ناشنوا است و در یک مغازه شیشه‌بری کار می‌کند.

در آرزوی شنیدن صدای فرزند

صادقی می‌گوید: قرار است به‌زودی صاحب فرزند شویم اما مطمئناً مشکلات متعددی را پیش رو خواهم داشت چراکه برای مثال حتی توانایی شنیدن صدای گریه فرزندم را هم نخواهم داشت.

وی از بی‌توجهی به اشتغال‌ ناشنوایان و کم‌شنوایان اینگونه گلایه می‌کند: با حقوق ماهی 650 هزار تومان پرداخت اجاره خانه، پرداخت قسط، هزینه‌های درمان و سایر مخارج زندگی بسیار سخت شده است.

این بانوی نیمه‌ناشنوای بیرجندی به پیگیری برای دریافت یک دستگاه از بهزیستی اشاره کرد و گفت: این دستگاه به گونه‌ای است که هشدارهایی را با لامپ داده و یا امکاناتی دارد که به فرد ناشنوا کمک می‌کند که امیدوارم بتوانم این دستگاه را تهیه کنم.

محل کارگاه مناسب ادامه فعالیت نیست

صادقی یکی از مهم‌ترین معضلات دختران در این شرکت تعاونی را نداشتن مکان مناسب برای فعالیت دانست و گفت: به هیچ عنوان این مکان مناسب نیست و تاکنون درخواست‌های زیادی داده‌ایم تا در این زمینه اقدامی صورت گیرد اما اتفاقی نیفتاده است.

وی در پایان صحبت‌هایش گفت: آرزوهای زیادی دارم و برای رسیدن به آن‌ها تلاش می‌کنم و هیچ‌وقت ناامید نخواهم شد.

روایت رویا

رؤیا یکی دیگر از دختران حاضر در این شرکت تعاونی است که هیچ صدایی را نمی‌شنود و با حرکت دستانش سعی دارد حرف‌های دل خود را منتقل کند.

وی در ابتدا از علاقه خود به بافتنی و عروسک‌بافی اینگونه می‌گوید: زمانی عروسک درست می‌کردم اما کسی از من این عروسک‌ها را نمی‌خرید و به همین دلیل از این کار دست کشیدم.

این هنرمند ناشنوا با بیان اینکه با تشویق مربی به سمت هنر بافتنی رفتنم، گفت: هزینه‌های مواد اولیه در این کار بالا بوده و یکی از تقاضاها این است که این مواد اولیه در اختیارمان قرار بگیرد.

هزینه سرسام‌آور کاشت حلزون

رویا به هزینه بالای کاشت حلزون اشاره کرده و می‌گوید: هزینه کاشت حلزون حدود 60 میلیون می‌شود که خیلی از خانواده‌ها در پرداخت آن مشکل دارند.

خانم حاجی‌پور از مربیان حاضر در این شرکت تعاونی که یک سالی از حضور افتخاری‌اش در کنار این بچه‌ها می‌گذرد نیز از ضرورت انگیزه‌بخشی به این افراد اینگونه می‌گوید: با ترویج این فعالیت‌ها خلأهای زیادی در زندگی این افراد پر می‌شود.

لزوم وجود نمایشگاه برای فروش تولیدات

وی با بیان اینکه تهیه مواد اولیه، وجود نمایشگاه برای فروش محصولات و محیط فعالیت از معضلات این افراد است، تصریح کرد: تعداد اعضای شرکت تعاونی به 51 نفر رسیده است و مشکل مکان و کوچکی آن بسیار ملموس است.

مصطفی ظهر مدیرعامل کانون ناشنوایان شهید دستغیب بیرجند نیز در این راستا در گفت‌وگو با فارس می‌گوید: در سال 96 با تأسیس شرکت تعاونی فراگیر ملی «پژواک‌گستر نیوشا» ویژه صنایع دستی و در بخش‌هایی از جمله خیاطی، قلاب‌دوزی، بافندگی، پته‌دوزی، گلیم‌بافی، تابلوفرش و معرق‌کاری سعی کردیم تا فعالیت دختران را در این قسمت هدفمند کنیم.

اعضای اصلی تعاونی «ناشنوایان» هستند

وی با اشاره به اینکه اعضای اصلی شرکت تعاونی را هفت نفر از دختران ناشنوا تشکیل دادند، گفت: با تشکیل شرکت تعاونی فعالیت‌های افراد به‌صورت رسمی شکل گرفت.

مدیرعامل کانون ناشنوایان شهید دستغیب بیرجند عنوان داشت: فعالیت‌های این کانون چندمنظوره است و داشتن هیئت ورزشی، هیئت مذهبی و گروه سرود از دیگر فعالیت‌های اعضای کانون است.

ظهر ادامه داد: با تأسیس هیئت مذهبی در ایام مختلف سال از جمله ماه رمضان و ماه محرم برنامه‌های عزاداری و حتی توزیع و پخت غذای نذری توسط اعضای کانون انجام می‌شود.

امیدوار به زندگی...

وی با بیان اینکه با اینگونه فعالیت‌ها روحیه امید و سرزندگی را در بین افراد شاهد هستیم، تصریح کرد: دختران ناشنوا با اقدامات خود از منزوی بودن فاصله گرفته و با سرگرمی‌ها و حتی فروش محصولات تولیدی خود به زندگی امیدوار هستند.

مدیرعامل کانون ناشنوایان بیرجند اعتمادبه‌نفس را گمشده افراد دارای معلولیت دانست و عنوان داشت: اینجا دختران به توانایی‌های خود ایمان می‌آورند و در تولید ملی و احیای صنایع دستی نیز ایفای نقش می‌کنند.

51 نفر در اتاق 15 متری!

ظهر با اشاره به مشکل نبود مکان مناسب برای فعالیت این افراد، گفت: برای گسترش کار و ادامه فعالیت این اتاق 15 متری با وضعیت نامناسب و نبود امکانات، در شأن این فرزندان نیست.

وی تصریح کرد: برای مشکلات مکان تاکنون به ادارات مختلف مراجعه داشته‌ایم اما متأسفانه نتیجه لازم حاصل نشده است.

مدیرعامل کانون ناشنوایان شهید دستغیب بیرجند خاطرنشان کرد: به دلیل نبود فضا کلاس‌ها به‌صورت خیلی فشرده برگزار می‌شود.

فروشگاهی ویژه عرضه محصولات معلولین وجود ندارد

ظهر بیان داشت: فروشگاهی ویژه عرضه محصولات معلولین وجود ندارد و افراد برای فروش محصولات خود با مشکل مواجه می‌شوند.

وی ادامه داد: این افراد علی‌رغم محدودیتی که دارند با اراده خود تصمیم گرفته‌اند که به موفقیت برسند و ضرورت دارد که خیرین و مسؤولین نیز این افراد را دریابند.

کانون ناشنوایان شهید دستغیب بیرجند مکانی را مهیا کرده تا افراد ناشنوا و کم‌شنوا بتوانند توانایی‌های خود را به عرصه ظهور برسانند.

و اما...

در این کانون و در میان این دختران آنچه به خوبی نمود داشت حس تلاش و پویایی برای سازندگی بود، دخترانی که سعی داشتند زندگی خود را بسازند و با دستان خود به مقابله با مشکلات بروند؛ دخترانی که تنها توقع حمایت داشتند آن هم حمایتی به‌واسطه رونق اشتغالشان...

آن‌ها می‌خواستند کار کنند تا سربار خانواده‌شان نباشند و با امید در کنار دیگر اعضای جامعه یک زندگی عادی و به دور از مشکلات را تجربه کنند.

حمایت از افرادی که علی‌رغم معلولیت؛ انگیزه، همت و توانایی کار دارند و یا در اختیار گذاشتن مکانی مناسب برای فعالیت، انتظاری است که از مسؤولین و یا خیرین در قبال این افراد وجود دارد و امید است که با نگاه ویژه به شرایط این افراد بخشی از مشکلاتشان مرتفع شود.

انتهای پیام/*

ارسال نظرات
آخرین اخبار