سروده عبدالمجیدفرائی به مناسبت ماه محرم در ذیل آمده است.
کد خبر: ۹۱۷۰۸۰۹
|
۱۱ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۱:۳۵

به گزارش سرویس سپاه خبر خبرگزاری بسیج عبدالمجیدفرائی طی سروده ای  به مناسبت ماه محرم در اختیار خبرگزاری بسیج  قرار داده است به شرح  ذیل می باشد.

ذ ا لحجه بسر  شود ، محرم آید

یک پنجره ، تا با غ جنان بگشاید

 

این ماه عجب ، رنگ خدائی دارد

فرمانده پا ک و پا ر سا ئی دارد

 

چون رابطه نهان او، بادل ماست

این رشته اتصال تاکوی خداست

 

جزغاله شود دل ، ز جنایات یزید

از سنگدلی های همان قوم پلید

 

چون قصه ی پر غصه محرم دارد

ازدیده سرشک دردو غم می بارد

 

هرکس قدمی نهاده،درراه حسین

پیوند زده هدف،به الله حسین"ع"

 

دلبسته ی هیچ و پوچ عالم نشود

جز محضرکبریای حق ، خم نشود

 

هرتیغ ، به خاندان عصمت بخورد

آ ن تیغ ، تما م  قلب شیعه  بدرد

 

آزادگی آموخته ، شیدای  حسین

بشنیده زجان خویش،نجوای حسین

 

ذرات وجودخویش، پرداخته است

بااهل حرم،سوخته وساخته است

 

دراوج وعروج خود،خدایافته است

در کرب وبلا،نور هدا یافته است

 

آگاه ترین است،به سودای حسین

تابیده به قلب او،تجلای حسین"ع"

 

درمکتب کربلا ، حسینی شده است

دلداده مکتب خمینی"ره"شده است

 

درعصرستم،لطف خدای ازلی است

یک رهبربابصیرت امروز،"علی"است

 

ا مید تمام  خلق  تحت  ستم است*

فریادرس شر یف کل  امم است*

 

مردانه،قیام و  قامت آراسته است

برضدتمام کفر ، بر خاسته است

؛------------------------------------؛

انسان،ز شقاوت عدو،حیران است

در باطن او ،درنده ای پنهان است

 

* امروز،بنی امیه ،باز آمده است

ازسوی امارات وحجاز آمده است

 

آ ن فاجعه  در عراق ، تکرار کند

چون خولی و ابن سعد ،رفتارکند

 

درشام وعراق کشته هاپشته شده

بی جرم وگنه به خونش آغشته شده

 

ا بلیس،نقاب  پشت "داعش" دارد

این آل یهود است ،نما یش دارد

 

امروزعراق وشام،چون کرب وبلاست

این فتنه ی انگلیس ،با امریکا ست

 

هرعصر ،یزید و شمر وخولی دارد

تاریخ نگا ر ،خا مه ر ا ، بر دارد

 

خو ب است،تما م قصه تعریف شود

شیطا ن بکند تلا ش ،تحر یف شود

 

برخیزتما م قد ،کنون عاشوراست

چون هست یزید،فتنه هاپابرجاست

 

؛----------------------------------؛

از شدت اندوه ،سرا پا درد م

درسینه،بساط درد وغم گستردم

 

درسوگ حسین ابن علی"ع"گریانم

نوحه گرم و مرثیه ها می خوانم

 

امروز شر یک  د ر د  آل  اللهم

ازدیده و دل مساعدت می خواهم

 

آتش به دلم  فتاده ،می سوزاند

روح القدسم،به کربلا می خواند

 

دل می رود و تنم ،به دنبال دلم

بگذاربگویمت: کنون ، مال دلم

 

من زائربیقرار  و بی  مقدارم

درسینه و سر،شورحسینی دارم

 

بالطف خدا،کنون هوائی شده ام

باور بکنید ، کر بلا ئی  شده ام

 

سروده "عبدالمجیدفرائی"

ارسال نظرات