خبرهای داغ:
حجت الاسلام سوزنچی گفت: برای حل مشکلات در حوزه علوم انسانی، فقه مهمتر از فلسفه سنتی است؛ فلسفه سنتی به ضروریات عالم می‌پردازد ولی فقه عرصه‎ای که به امور اعتباری سرو کار دارد.
کد خبر: ۹۱۷۰۱۳۵
|
۰۱ مهر ۱۳۹۸ - ۰۸:۰۰

به گزارش خبرگزاری بسیج، حجت الاسلام حسین سوزن‎چی  در نشسست تخصصی تبیین نظریه اعتباریات علامه طباطبایی(ره) و تداوم آن در علوم انسانی اسلامی، در دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم در قم گفت: یکی از اشتباهات در تاریخ فهم علامه آن است که همگان علامه را با این مقاله شناختند و تصور می‎‌کردند که کار بزرگ ایشان در این مقاله اعتباریات بود.

 

وی افزود: اگر رساله‎های دیگر علامه را جدی بگیریم می‎بینیم که مساله چیز دیگری است؛ اساسا بحث اعتباریات، یک مبحث انسان‎شناسی بود و علامه ازین بحث یک بهره معرفت‌شناسی قرار گرفت.
مدرس حوزه و دانشگاه بیان کرد: ایشان رساله اعتباریات را در ۱۳۴۶ قمری در نجف نگاشته‎اند؛ در شروع این رساله آمده است این در اینجا از آنچه انسان واسطه می‎دهد بحث کنیم؛ علامه این بحث را از جنس علم‎النفس می‎داند.

وی گفت: در جلد دوم، ایشان به رساله‌های انسان می‌پردازد؛ علامه در خصوص انسان در دنیا بحث می‌کند و در دو مقاله به بحث فلسفی و آیات و روایات می‌پردازد؛ در مقاله اول ایشان به ادراکات اعتباری می‎پردازند و بیان می‌کنند که زندگی انسان به معنی ادراکات اعتباری است.

سوزن‎چی اظهارکرد: در مقاله ادراکات اعتباری، بحث از تشبیه آغاز و در ادامه به مباحث معرفت شناسی سوق پیدا می‎کند؛ ایشان فصلی در خصوص انسان باز می کنند و در کل، اینکه انسان چگونه است را شرح می‎دهد؛ در مساله انسان‎شناسی نیز باید این بحث را مطرح کرد که علامه در این بحث از فضای فلسفه اسلامی نیز خارج شده و یک مکتب دیگر تولید کرده است.

وی افزود: در نگاه فلاسفه ما ،عالم واحد است وتکثر در آن وجود ندارد؛ خداوند به انسان اراده داد و به همین دلیل انسان دائما، جهان تولید می‎کند و علامه با این مساله درگیر می شود.

مدرس حوزه و دانشگاه بیان کرد: علامه بیان می‎کند که وقتی انسان به سمت هدف می‌رود، چیزی را اعتبار می‎کند، یعنی مداخله گری ذهن یا شان واسطه گری که با آن در فضای نظام ضروری، امری دیگر را رخ می دهد؛ اگر خداوند انسان را نیافریده بود و یک نفر تمام علوم کشف واقع را می‌دانست، می‎دانست اول و آخر عالم چه بوده و چه خواهد بود ولی خداوند وقتی انسان را آفریده بود و اراده داد، انسان نیز بر خلاف روند عالم حرکت کرد.

وی گفت: به همین دلیل که وقتی انسان وارد طبیعت شد نظام محیط زیست را بر هم زد؛ انسان نظام زمین را با اراده خود به هم زده است؛ انسان حیوانات را اهلی کرد و کارکردهای آنها را تغییر داد؛ علامه به دنبال شرح اراده نه در نظام علیت بلکه بر هم زدن اراده است.

سوزن‎چی اظهارکرد: فطرت به معنی تعیّن بالقوه است که هم ذات از پیش تعیین شده دارد و هم ذات از پیش تعیین شده ندارد ولی در نهایت می‎تواند خلیفه الله شود؛ اعتباریات بیان می‎کند که موجودی که تعینش از اول تعیین شده نیست می‎تواند با اراده خود به سمت خلیفه الله شدن برود.

وی افزود: برخواست گراها بیان کردند که خطاها اعتباری است و همه اعتباریات متغیر است؛ علامه این بحث را به خوبی فهم کرد ومشاهده کرد که یک تئوری اعتباری باورهای متغیر انسان را شرح می‎دهد و ایشان این بحث را از انسان‎شناسی برداشت و این مساله معرفت شناسی را حل کرد.

مدرس حوزه و دانشگاه بیان کرد: شهید مطهری پذیرفت که اعتباریات، اعتباری هستند و برای حل مشکل به تئوری فطرت پرداخت؛ یعنی ایشان به شرح خطاهای معرفتی پرداخت.

وی گفت: به نظر من متاسفانه در کشور ما مواجهه دانشگاهی و به تبع حوزوی با علوم انسانی با همان رویکرد پوزیتویستی بود یعنی فهم عالم و کنش و اعتباریات کنش؛ ولی علامه با این بحث بیان کرد که مواجهه ما با علوم انسانی باید در این حوزه اعتباریات باشد.

سوزن‎چی اظهارکرد: برای حل مشکلات در حوزه علوم انسانی، فقه مهمتر از فلسفه سنتی است؛ فلسفه سنتی به ضروریات عالم می‌پردازد ولی فقه عرصه‎ای که به امور اعتباری سرو کار دارد.

وی افزود: یک نقد مهم وجود دارد که همچون همه مباحث عالم وقتی یک باب جدید باز می‎شود همه سعی می کنند همه امور را در این باب قرار دهند؛ زمانی همه تصور می‎کردند که در مقابل محسوس، معقول داریم و همه چیز را در معقول می‎ریختند؛ بعدها ابن سینا به مقوله معقول ثانی اشاره کرد؛ سپس این جریان منتقل شد و در مباحث دیگر مطرح شد؛ علامه افقی را به عنوان افق ادراکات اعتباری ایجاد کرد و الان همه سعی می‎کنیم همه چیز در این قالب فهم کنیم که امری درست نیست.

ارسال نظرات
پر بیننده ها