خبرهای داغ:
بسیج گزارش می دهد؛

اینجا کهریز، روی موج سازندگی

نیروهای جهادی به صورت گروهی، هریک مسوول ساخت یک واحد مسکونی هستند و چقدر هماهنگی و تلاش و تعامل این گروهها ستودنی است و چه امیدوار می شویم وقتی می بینیم جوانان این خاک هنوز بر آرمان رهبر فرزانه اشان ایستاده اند و در مسیر محرومیت زدایی تلاش می کنند.
کد خبر: ۹۱۶۹۷۷۷
|
۰۷ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۴:۳۷

خبرگزاری بسیج قزوین: حرکت اتوبوس در پیچ و خم جاده، همزمان با آغازین لحظات درخشش خورشید، نوید روزی پرکار را می دهد. مبدا شهرستان قزوین و مقصد شهرستان دلفان نورآباد لرستان است. تیم رسانه ای استان قزوین، جهت بازدید از عملکرد سپاه صاحب الامر(عج) استان قزوین در ساخت مسکن سیل زدگان شهرستان دلفان نورآباد، راهی استان لرستان می شود.

شهرستان دِلفان را شهر مفرغ نیز می‌گویند. یکی از شهرستان‌های استان لرستان است و مرکز آن شهر نورآباد می‌باشد که در میان رشته کوه‌های زاگرس و در گوشه شمال غربی استان لرستان، هم‌مرز با استان‌های همدان، کرمانشاه و ایلام واقع شده‌است.

اینجا کهریز، روی موج سازندگی

این سرزمین در زمره مناطق مرتفع و بلند کشور به‌شمار می آید. به‌طور کلی این شهرستان، منطقه‌ای کوهستانی است که مرکز و اطراف آن را کوه فرا گرفته و بجز چند درهٔ آبرفتی و چند دشت محدود، سرزمین هموار دیگری در آن به چشم نمی‌خورد.دلفان دارای اقلیمی سرد و مرطوب با زمستان‌هایی سرد و یخبندان و تابستان‌هایی معتدل و بهارگونه و به ویژه در نیمه شمالی می‌توان به بارش سنگین برف، دمای پایین همراه با یخبندان‌های طولانی و وزش بادهای شدید اشاره کرد.

سفر ما ساعت پنج بامداد روز چهارشنبه آغاز شده و راهی استان لرستان می شویم. نمی توان از زیبایی های جاده چشم پوشی کرد. کوه هایی بلند و سربه فلک کشیده و باغهایی پربار، روستاهایی در دل کوه که در میان باغ و کوه جا گرفته اند. همین همجواری با کوه و دره ها، این روستاها را بیشتر در معرض سیل و حوادث طبیعی قرار می دهد.

آبادانی، به قوت بسیج سازندگی قزوین

مقصد اصلی ما روستای کهریز وروشت از توابع شهرستان دلفان نورآباد است. روستایی در دل کوههای بلند زاگرس که مسیری صعب العبور و سخت، دسترسی به این نقطه از شهر را بسیار دشوار می کند.

کهریز وروشت، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان خرم‌آباد در استان لرستان است. این روستا در دهستان ده پیر قرار دارد و جمعیتی بالغ بر 1300 نفر در دل کوههای سربرافراشته زاگرس در آن ساکن هستند. حدود ساعت دوازده و نیم ظهر به شهرستان نورآباد مرکز شهرستان دلفان رسیدیم و به قصد صرف ناهار و خواندن نماز و کمی استراحت، در دبیرستان شبانه روزی این شهر اتراق کردیم.

پس از استراحت، حدود ساعت سه بعداز ظهر راهی روستای کهریز شدیم که در طول مسیر، زیبایی های مسحور کننده کوه های سربرافراشته در دل طبیعت این خطه، چشم را نوازش می کرد. پس از دقایقی ماشین توقف کرد و تیم رسانه ای ما با استقبال گرم سرهنگ مهدی صادق پور، مسوول بسیج سازندگی استان و همراهان ایشان قرار گرفت. از همان ابتدای مسیر، ساخت و ساز و ابزار بنایی و مصالح ساختمانی، گویای این امر بود که سازندگی، جریان زندگی را در این مکان دور افتاده از نظرها که سختی راه و بعد مسافت، مانع دسترسی به این روستا شده را به ارمغان برده است.

پیش از هر چیز محروم بودن این نقطه از کشور، جلوه گری می کند. گویا در این روستا هنوز از توزیع عادلانه خدمات خبری نیست و مردم روستا با همان امکانات محدود قبل زندگی را سپری می کنند. آرام آرام همراه یکدیگر به راه می افتیم و در کنار ساختمان نیمه ساخته ای توقف می کنیم. کار جهادی...

نمی دانم چگونه باید بیان کنم تلاش مردانی متعهد به سازندگی را که با وجود تمام سختی های کار، همچنان با روی باز و لبی خندان پذیرای خبرنگاران شدند و خدمت به خلق را جهاد فی سبیل الله می خوانند.

اینجا کهریز، روی موج سازندگی
سپاه قزوین، تنها حامی ما در روزهای سختی بوده است

بانویی با پوشش محلی به سمت ما آمده و خوش آمدگویی میکند. بانویی که خطوط مشقت زندگی برچهره اش نمایان است با گویش لکی خود را معرفی می کند؛ فردوس عزیزی هستم سه دختر و یک پسر دارم که به تنهایی و فقط با مبلغ ناچیز یارانه امورات زندگی را می گذرانیم.

وی از سختی روزهای باران و سیل می گوید: خانه ما در روزهای ابتدای سال بر اثر بارش باران سیل آسا، تخریب شد و با کمک همسایگان در منزل یکی از اقوام زندگی می کنیم.در طول این چهارماه، فقط سپاه پاسداران قزوین ما را یاری رسانده و در حال حاضر نیز برایمان خانه می سازد.

 اینجا کهریز، روی موج سازندگی
مسیر را ادامه می دهیم. کمی جلوتر بانویی دیگر با پوشش زیبای محلی به استقبالمان می آید و ما را به مکان ساخت منزلش راهنمایی می کند. خانه ای با بنای آجری که به تازگی دیوارکشی شده. او نیز از سختی های زندگی می گوید که به تنهایی بار مسوولیت سه دختر خود را فقط بامبلغ ناچیزی که از کمیته امداد دریافت می کند، به دوش می کشد.

دستش را به سوی آسمان بلند کرده و با گویش زیبای لکی دعا می کند؛ خدا نگهدار و حافظ شما جهادگران و بسیجیان باشد که امید ما بعد از خدا هستید.

میزان خرابی ساختمان ما به حدی بود که با تلاش بسیجیان سپاه استان قزوین، این خرابی ها در طول یکماه آواربرداری و سپس با پی ریزی مجدد، دیوار کشی شد و این برای ما باور کردنی نیست که چگونه این مردان بسیجی حاضر می شوند روزها دور از خانواده با این مشقت و بی چشمداشتی، در طول چند روز خانه ما را بسازند.

 اینجا کهریز، روی موج سازندگی
به سمت پایین محل می رویم و خانه ای با بنای آجری که با نظارت و کنترل مهندسین بسیجی، در طول سه روز ساخته ده و حالا منتظر مصالح برای انجام مابقی کار هستند.

کمی پایین تر که روستا به سمت دره کشیده شده، واحد دیگری که بنای آجری آن ساخته شده در نظر پدیدار می شود و نکته جالب این است که در مسیرهایی سخت منازل این روستا ساخته شده و به دلیل کوهستانی بودن جایی برای ساخت در مکانی دیگر وجود ندارد.

نیروهای جهادی به صورت گروهی، هریک مسوول ساخت یک واحد مسکونی هستند و چقدر هماهنگی و تلاش و تعامل این گروهها ستودنی است و چه امیدوار می شویم وقتی می بینیم جوانان این خاک هنوز بر آرمان رهبر فرزانه اشان ایستاده اند و در مسیر محرومیت زدایی تلاش می کنند.

اینجا کهریز، روی موج سازندگی

 

ادامه دارد...

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار