خبرهای داغ:
زنان راوی حدیث غدیر چه کسانی بودند؟

چگونه بیعت گرفتن پیامبراکرم (ص) و ائمه اطهار از زنان

پرده‌ای زدند که نيمي از ظرف آب در يک سوي پرده و نيم ديگر آن در سوي ديگر قرار بگيرد، تا زنان با قرار دادن دست خود در يک سوي آب، و قرار دادن امیرالمؤمنین(ع)دستشان را در سوي ديگر با حضرت بيعت کنند.»
کد خبر: ۹۱۶۷۶۱۱
|
۳۱ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۱:۰۲

به گزارش سرویس بسیج جامعه  زنان کشور خبرگزاری بسیج،  در بخش اول این مقاله به اهمیت حج الوداع و تعداد نفراتی که در آن شرکت کرده بودند پرداختیم و گفتیم که براساس روایات تعداد حجاچ همراه پیامبراکرم (ص) در آخرین حج خود از زن و مرد را از سیزده تا یک صدو بیست هزار نفر گفته اند که از این تعداد بانوان حدود ۱۷۰۰ نفر بوده اند که به دلیل عدم اشتهار به تبلیغ و نشر این اتفاق بزرگ اسلامی از زبان این افراد بسیار کم پرداخته شده است.
در ادامه با اشاره به مستندات حضور زنان در غدیر خم به معرفی شش نفر از زنان سرشناس در حادثه غدیر پرداختیم که برای مطالعه این بخش می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:
بیشتر بخوانید: بررسی و تحلیل روایات جمعیت زنان و روایان زن غدیرخم
میرستار مهدی زاده: از زنان راوی غدیر می توان به نام بزرگوارانی چون فاطمه زهرا سلام الله علیها، ام سلمه، اسماء بنت عميس ، ام هاني بنت ابي طالب (سلام الله عليهما) در حالی که افراد زیر نیز از روایان این واقعه بزرگ محسوب می شوند.
۵. عايشه دختر ابي بکر
او در شمار زنان پيامبر اکرم و حاضران در حجة الوداع جاي داشت. در کتب مختلف اهل سنت روايت غدير از وي نقل شده است. ابن عقده در «حديث ولايت» روايت او را نيز ذکر می‌کند.
بررسي موضع گیری‌های وي و تطبيق آن با عملکرد ام سلمه همسر ديگر پيامبر گرامي که در تاريخ از خود بر جاي نهاده و تحقيق در انگیزه‌ها، تعيين جهت گيريها و موقعیت‌های آن دو می‌تواند براي بانواني که امروز در مقابل امواج سهمگين و بنيانکن سياست بازي تبليغات رنگارنگ و هدفدار و شعارهاي برخاسته از مطامع نفساني و دنيوي دنياداران قرار دارند نمونه‌هایی تجربه شده و تاريخي و الگويي عملي و آکنده از راهکارهاي مذهبي و سياسي باشد.
۶. فاطمه دختر حمزة بن عبدالمطلب: او از صحابه مشهور پيامبر (صلي الله عليه و آله) است و ابن عقده و منصور رازي حديث غدير را از وي نقل کرده‌اند.
۷. همسر زيد بن ارقم: از جمله کساني که حديث غدير را روايت کرده‌اند زيد بن ارقم و نيز همسر وي می‌باشد علامه طباطبايي ضمن نام بردن از گروه کثيري که روايت (من کنت مولاه فعلي مولاه) را نقل کرده‌اند به ايشان نيز اشاره می‌کند.
ب. روايات زنان تابعي و ...
در ميان روايات غدير روايتي با ده سند به چشم می‌خورد که همه راويانش زن هستند. نام اين بانوان چنين است:
۱. الشيخة ام محمد زينب ابنة احمد بن عبدالرحيم المقدسيه.
۲. فاطمه دختر امام موسي بن جعفر (عليه السلام)
۳. زينب دختر امام موسي بن جعفر (عليه السلام)
۴. ام کلثوم دختر امام موسي بن جعفر (عليه السلام)
۵. فاطمه دختر جعفر بن محمد الصادق (عليه السلام)
۶. فاطمه دختر محمد بن علي (عليه السلام)
۷. فاطمه دختر علي بن الحسين (عليه السلام)
۸. فاطمه دختر حسين بن علي (عليه السلام)
۹. سکينه دختر حسين بن علي (عليه السلام)
۱۰. ام کلثوم دختر فاطمه زهرا (سلام الله عليها).

اين گروه از فاطمه زهرا (سلام الله عليها) نقل کرده‌اند که حضرت فرمود: «انسيتم قول رسول الله (صلي الله عليه و آله) يوم غدير خم، من کنت مولاه فعلي مولاه و قوله انت مني بمنزلة هارون من موسي عليهماالسلام.»
«آيا سخن رسول خدا (صلي الله عليه و آله) در روز غدير را فراموش کرديد، که فرمود: هر کس من مولاي او هستم علي مولاي اوست. و [آيا] گفتارش را [فراموش کرديد که فرمود]: [اي علي،] جايگاه تو در برابر من مانند جايگاه هارون در برابر موسي است».
۱۱. عايشه بنت سعد
عايشه بيشتر روایت‌هایش را از پدرش سعد بن ابي وقاص (پدر عمر سعد) نقل می‌کند و نزد ابن حجر از راويان موثق به شمار می‌رود. او روايت غدير را، از زبان پدرش چنين بازگو می‌کند:
«کنا مع رسول الله (صلي الله عليه و آله) بطريق مکة و هو متوجه اليها (کذا في النسخ و الصحيح و هو: متوجه الي المدينه) فلما بلغ غدير خم وقف للناس ثم رد من تبعه و لحقه من تخلف فلما اجتمع الناس اليه قال: ای‌ها الناس من وليکم؟ قالوا: الله و رسوله. ثلاثا ثم اخذ بيد علي فاقامه ثم قال «من کان الله و رسوله وليه فهذا وليه اللهم و آل من والاه و عاد من عاداه.»
«با رسول خدا در راه مکه بوديم و او به سوي مکه توجه داشت. (در نسخه‌های صحيح می‌خوانیم که به مدينه توجه داشت.) وقتي به غدير خم رسيد، ايستاد؛ آنان که جلو بودند بازگشتند و آنان که عقب مانده بودند، رسيدند. مردم پيرامونش گرد آمدند و حضرت فرمود: اي مردم، سرپرست شما کيست؟ حاضران سه بار گفتند: خدا و پيامبرش. آنگاه دست علي را بلند کرد و فرمود: هر کس خدا و رسول او سرپرستش هستند، اين سرپرست اوست. خدايا، هر کس او را دوست دارد، دوست بدار و آن کس که با او دشمني می‌ورزد، دشمن بدار».
عايشه بنت سعد حديث ديگري نيز از پدرش روايت کرده، که ولايت علي (عليه السلام) را آشکار می‌سازد:
«سمعت ابي يقول: سمعت رسول الله (صلي الله عليه و آله) يوم الجحفه فاخذ بيد علي فخطب فحمد الله و اثني عليه ثم قال: ایها الناس اني وليکم قالوا صدقت يا رسول الله ثم اخذ بيد علي فرفعها فقال: هذا وليي و يؤدي عني ديني و انا موالي من والاه و معادي من عاداه.» «شنيدم پدرم گفت که، رسول خدا (صلي الله عليه و آله) در روز جحفه دست علي (عليه السلام) را گرفت، سپس خطبه خواند، خداي را سپاس گفت، ستايش کرد و فرمود: اي مردم، من ولي شما هستم. گفتند: راست گفتي، اي رسول خدا (صلي الله عليه و آله). سپس دست علي را گرفت و بالا برد و فرمود: اين جانشين من است و دين مرا ادا می‌کند. من دوست دار کسي هستم که او را دوست بدارد و دشمن کسي هستم که با او دشمني ورزد».
۱۲. دارميه حجونيه کنانيه
این زن از شيعيان معروف و بسيار مشهور حضرت اميرمؤمنان بوده به نحوي که آوازه‌اش تا بدان حد پيچيده بود که معاويه موقع ورود به مکه از وي سراغ گرفت اين موضوع خود به خوبي می‌تواند نمايانگر فعالیت‌های مؤثر و ارزنده اين بانوي شيعه و محب اهل بيت باشد (ما تنها به آن بخش از سخنان وي که مربوط به غدير می‌شود می‌پردازیم) آنچه از گفتگوي او و معاويه بر جاي مانده است را زمخشري در کتاب «ربيع الابرار» چنين باز می‌گوید:
«سالي معاويه به حج رفت و از زني که به نام دارميه حجونيه، که سياه چهره و تنومند بود، سراغ گرفت وقتي او را نزد معاويه آوردند، پرسيد: اي دختر حام، چگونه‌ای؟
گفت: خوبم، حام نيستم، از قبيله بني کنانم.
گفت: راست گفتي، آيا مي داني چرا تو را فرا خواندم؟
- سبحان الله! من غيب نمی‌دانم.
- خواستم بپرسم چرا علي را دوست داري و با من دشمني می‌ورزی؟
- آيا از پاسخ معافم می‌داری؟
- نه.
- حال که نمی‌پذیری مي گويم؛ من علي را به خاطر عدالتش و تقسيم يکسانش دوست داشتم و با تو دشمني می‌ورزم چون با آن که براي حکومت از تو سزاوارتر بود، جنگيدي و در پي چيزي برآمدي که براي تو نيست. با علي دوستي ورزيدم به خاطر ولايتي که رسول خدا (صلي الله عليه و آله)، در روز غدير خم در مقابل
چشم تو، براي او اقرار گرفت، به خاطر آن که به بيچارگان محبت می‌ورزید و دينداران را بزرگ می‌داشت و ... .
۱۳. حُسنيه
او در خانه امام صادق (عليه السلام) پرورش يافته بود و از شاگردان مکتب وي شمرده می‌شد. حسنيه، با استعداد سرشارش، در مناظرات مختلف، که توسط هارون الرشيد ترتيب داده می‌شد، شرکت جسته و از مقام ولايت دفاع می‌کرد. در يکي از اين مناظره‌ها از فردي، که ابراهيم خوانده می‌شد، پرسيد: آيا در هيچ جاي تفاسير شما آمده است که در حجة الوداع رسول خدا (صلي الله عليه و آله) به امر پروردگار، در غدير خم، فرود آمده، اين آيه را: «يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالتک». با بيمناکي براي مردم تلاوت کرد و سپس آيه «والله يعصمک من الناس» نازل شد و [آيا در تفاسير شما آمده است که پس از نزول «والله يعصمک من الناس» پيامبر خدا دست علي بن ابي طالب را گرفت؛ بر منبري، که از جهاز شتر ساخته بودند، برآمد و گفت: «من کنت مولاه فعلي مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله و العن من ظلمه». آنگاه، اين آيه نازل شد: «اليوم اکملت لکم دينکم و اتممت عليکم نعمتي و رضيت لکم الاسلام دينا.»
ابراهيم سر به زير افکند، حسنيه علماء را مخاطب ساخت و آنان را به جان هارون سوگند داد. حاضران، که خود را در مقابل هارون الرشيد می‌دیدند، لب به تأیید گشودند. ابو يوسف گفت: بيشتر صحابه و مفسران تصريح کرده‌اند که اين آيه در باره علي بن ابي طالب نازل شده است و حديث "من کنت مولاه فعلي مولاه" نيز مشهود است.
حسنيه پرسيد در باره «انما وليکم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة و يوتون الزکوة و هم راکعون» چه مي گوييد؟ ابويوسف گفت: به اجماع امت در باره علي بن ابي طالب است.
آنگاه حسنيه با شگفتي پرسيد: ... احکام و نصوص الهي را وا می‌نهید و بيعت روز غدير را ناديده می‌گیرید؟!
۱۴. عميرة بنت سعد بن مالک
او نيز از تابعين شمرده می‌شود. عميره، اهل مدينه و خواهر سهل ام رفاعه ابن مبشر بود. او از راويان حديث غدير است و در سلسله سند حديث «منا شده» اميرمؤمنان (عليه السلام) قرار دارد.
۱۵. ام المجتبي علويه
او حديث غدير را از عدي بن ثابت نقل کرده است و ابن عساکر در تاريخ خود از حديث وي ياد می‌کند.
۱۶. فاطمه بنت علي بن ابي طالب (عليه السلام)
او دختر علي بن ابي طالب (عليه السلام) است و مادرش ام ولد می‌باشد. برقي در رجال خود وي را از راويان امام حسن (عليه السلام) می‌داند و در تهذيب الاحکام از راويان اميرمؤمنان (عليه السلام)، ابي حنيفه، اسماء بنت عميس شمرده شده است. حديث منزلت و ردالشمس از جمله روايات اوست. وي حديث غدير را از ام سلمه نقل نموده است.
«اشهد الله تعالي لقد سمعته يقول: علي خير من اخلفه فيکم و هو الامام و الخليفة بعدي و سبطاي و تسعة من صلبه ائمة ابرار لئن اتبعتموهم وجدتموهم هادين مهديين و لئن خالفتموهم ليکون الاختلاف فيکم الي يوم القيمة.».
کیفیت بیعت گرفتن از زنان در غدیر خم
در مورد چگونگی گرفتن بیعت از زنان به نقلهائی بر می خوریم که این چگونگی و اصل قضیه بیعت را اثبات و تبیین می نماید:
«فَعَقَدَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص الْوَلَايَةَ فِي أَعْنَاقِ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ بِغَدِيرِ خُم‏». «امام صادق× فرمود: برای امیرالمومنین× ولایت برافراشته شد و ولایت او بر گردن مردان و زنان گره بسته شد».
در این روایت اصل بیت از زنان و وجوب آن مورد تاکید قرار می گیرد.
«و عن حذيفة بن اليمان في حديث طويل قال: ثم ذکر نص الغدير و أنه قال: من کنت مولاه فعلي مولاه ثم ذکر أنه جمع نساءه‏ و أشار لهن إلي علي بن أبي طالب فقال لهن: هذا أخي و وصيّي و وارثي، و القائم فيکن و في الأمة من بعدي».‏ «حذیفه می گوید: بعد پیامبر فرمود: هر کس که من مولا و سرپرست او هستم پس علی مولا و سرپرست اوست بعد ذکر می کند که؛ پیامبر| زنانش را جمع کرد و به آنان اشاره کرد و آنان را متوجه علی علیه السلام کرده و گفت: این برادر من و وصی من و وارث من است و سرپرست شما و امت من بعد از من می باشد».

طبق این روایت مفاد اصلی پیمان ولایت امیرالمومنین بوده است. در این روایت پیامبر با اشاره مستقیم و نشان دادن امیرالمومنین به زنان او را به عنوان ولی معرفی می فرماید. و شاید این اتفاق قبل از پیمان گرفتن رخ داده است.
پس از پايان خطبه غدير، مردم به سوي پيامبر و اميرالمؤمنين صلوات الله عليهما و آلهما هجوم آورند، و با ايشان به عنوان بيعت دست می‌دادند، و هم به پيامبر و هم به اميرالمؤمنين عليهما السلام تبريک و تهنيت می‌گفتند، و پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم هم می‌فرمودند: اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي فَضَّلَنَا عَلَي جَمِيعِ الْعَالَمِين‏. عبارت تاريخ چنين است: پس از اتمام خطبه، صداي مردم بلند شد که: آري، شنيديم و طبق فرمان خدا و رسول با قلب و جان و زبان و دستمان اطاعت می‌کنیم. بعد به سوي پيامبر و امیرالمؤمنین صلوات الله عليهما و آلهما ازدحام کردند و براي بيعت سبقت می‌گرفتند و با ايشان دست بيعت می‌دادند.
براي آنکه رسميت مسئله محکم‌تر شود، وآن جمعيت انبوه بتوانند مراسم بيعت را به طور منظم و برنامه ريزي شده‌ای انجام دهند، پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم دستور دادند تا دو خيمه برپا شود. يکي را مخصوص خودشان قرار دادند تا در آن جلوس نمايند، و امر کردند تا مردم جمع شوند.
پس از آن مردم دسته دسته در خيمه پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم حضور می‌یافتند و با آن حضرت بيعت نموده و به او تبريک و تهنيت می‌گفتند. سپس در خيمه مخصوص امیرالمؤمنین عليه السلام حاضر می‌شدند و به عنوان امام و خليفه بعد از پيامبرشان با او بيعت می‌کردند و به عنوان امیرالمؤمنین بر او سلام می‌کردند، و اين مقام والا را به آن حضرت تبريک و تهنيت می‌گفتند. نکته قابل توجهي که در هيچيک از پیروزی‌های پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم - چه در جنگها و چه ساير مناسبتها و حتي فتح مکه - سراغ نداريم، اين است که حضرت در روز غدير مکرر می‌فرمود:
به من تهنيت بگوييد، زيرا خداوند مرا به نبوت و اهل بيتم را به امامت اختصاص داده است. و اين نشانه فتح بزرگ و در هم شکستن کامل سنگرهاي کفر و نفاق است.

برنامه بيعت و تهنيت تا سه روز ادامه داشت، و اين مدت را حضرت در غدير اقامت داشتند.
«وَ قَالَ فَمَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ ثُمَّ نَزَلَ وَ کَانَ وَقْتَ الظَّهِيرَةِ ثُمَّ صَلَّي رَکْعَتَيْنِ ثُمَّ زَالَتِ الشَّمْسُ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنُهُ لِصَلَاةِ الظُّهْرِ فَصَلَّي بِالنَّاسِ وَ جَلَسَ فِي خَيْمَتِهِ وَ أَمَرَ عَلِيّاً أَنْ يَجْلِسَ بِخَيْمَةٍ لَهُ بِإِزَائِهِ ثُمَّ أَمَرَ الْمُسْلِمِينَ أَنْ يَدْخُلُوا عَلَيْهِ فَوْجاً فَوْجاً فَهَنَّئُوهُ بِالْإِمَامَةِ وَ يُسَلِّمُونَ عَلَيْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ فَفَعَلَ النَّاسُ ذَلِکَ الْيَوْمَ کُلُّهُمْ ثُمَّ أَمَرَ أَزْوَاجَهُ وَ جَمِيعَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ مَعَهُ أَنْ يَدْخُلْنَ مَعَهُ وَ يُسَلِّمْنَ عَلَيْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ فَفَعَلْنَ ذَلِک‏».
«پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم دستور دادند تا ظرف آبي آوردند، و پرده‌ای زدند که نيمي از ظرف آب در يک سوي پرده و نيم ديگر آن در سوي ديگر قرار بگيرد، تا زنان با قرار دادن دست خود در يک سوي آب، و قرار دادن امیرالمؤمنین عليه السلام دستشان را در سوي ديگر با حضرت بيعت کنند؛ به اين صورت بيعت زنان هم انجام گرفت».
همچنين دستور دادند تا زنان هم به حضرتش تبريک و تهنيت بگويند، و اين دستور را درباره همسران خويش مؤکد داشتند.
عمامه امامت
پیچیدن عمامه توسط شاه و سلطان بر سر جانشین اش در مراسم تعیین جانشین مفهوم نمادین و تصویری انتصاب جانشین می باشد که پیامبر با زبان تصویر نیز این کار را انجام دادند تا جلوی تحریف الفاظ توسط مخالفان گرفته شود.
پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم در اين مراسم عمامه خود را که سحاب نام داشت، به عنوان تاج افتخار امامت بر سر امیرالمؤمنین عليه السلام قرار دادند و انتهاي عمامه را بر دوش آن حضرت آويزان نمودند.
«وَ قَالَ فِي الْحَدِيثِ الْآخَرِ عَمَّمَ رَسُولُ اللَّهِ عَلِيّاً يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ عِمَامَةً سَدَلَهَا بَيْنَ کَتِفَيْهِ وَ قَالَ هَکَذَا أَيَّدَنِي رَبِّي بِالْمَلَائِکَةِ ثُمَّ أَخَذَ بِيَدِهِ فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ وَالَي اللَّهُ مَنْ وَالاهُ وَ عَادَي اللَّهُ مَنْ عَادَاهُ».
خود امیرالمؤمنین در اين باره چنين فرموده‌اند: «پيامبر در روز غديرخم عمامه‌ای بر سرم بستند و يک طرفش را بر دوشم آويختند و فرمودند: خداوند در روز بدر و حنين، مرا بوسيله ملائکه‌ای که چنين عمامه‌ای به سر داشتند ياري نمود و بعد فرمود: ای مردم ! هر کس که من مولای اویم این علی مولای اوست، خدا با دوست علی دوست و با دشمنش دشمن است»
.
اهمیت بیعت در اسلام
در اینجا مناسب است تا گریزی کاملا متناسب به پیمان گرفتن های رسول خدا | از زنان و مفاد آن پیمانها بزنیم تا نقش زنان در تاریخ اسلام و دوشادوشی آنان در ایمان به نبوت و ولایت و مسئولیت سنگین آنان در همگامی ایمانی با مردان طبق نقل مستقیم منابع دینی مشخص شود.
اولا لازم است بدانیم که پیمان شکنی در دین اسلام چنین جایگاهی دارد:
حضرت صادق عليه السّلام فرمود: علي عليه السّلام فرمودند: در جهنم شهري هست که او را حصينه مي‏گويند، مي‏خواهيد بدانيد در آن شهر چه هست، گفت: يا امير المؤمنين چه چيزي در آن قرار دارد، فرمود: دست بيعت‏شکنان در آنجا قرار دارد.
علي بن جعفر از برادرش روايت مي‏کند که فرمود: سه چيز سبب هلاکت مي‏گردد کسي که نقض بيعت کند، و سنت‏ها را
ترک نمايد و از اجتماعات کناره‏گيري کند.
امام رضا عليه السّلام فرمود: کسي از مشکلات و گرفتاريها نجات پيدا نمي‏کند در حالي که بيعت شکن باشد.
کیفیت بیعت گرفتن پیامبر و اهل بیت^
بیعت کردن امام رضا(ع) این چنین گزارش شده است:
«هنگامي که مأمون مي‏خواست براي حضرت رضا عليه السّلام بيعت بگيرد دستور داد دو مسند بزرگ گذاشتند و امام رضا را روي آن نشانيد، در حالي که امام رضا لباس سبزي در بر کرده و عمامه‏اي بر سر نهاده و شمشيري با خود داشتند.
مأمون امر کرد فرزندش عباس نخست با او بيعت کند، امام رضا دستهاي خود را بلند کرد و مقابل خود قرار داد در حالي که پشت دستش بطرف مردم بود، مأمون گفت: دست خود را براي بيعت باز کنيد، امام رضا فرمود: حضرت رسول صلّي اللَّه عليه و اله اين گونه از مردم بيعت مي‏گرفتند، مردم با او بيعت کردند در حالي که دستش بالاي دست آنها بود.
در مورد چگونگی بیعت کردن زنان روش های مختلفی نقل شده است:
«جابر جعفي از حضرت باقر عليه السّلام روايت مي‏کند که آن جناب در يک حديث طولاني فرمود: زنان در هنگام بيعت پارچه‏اي بدست مي‏گرفتند و بيعت مي‏نمودند».
«دختر حارث گفت: يا رسول اللَّه ما چگونه با شما بيعت کنيم فرمود: من با زنان مصافحه نمي‏کنم، در اين هنگام دستور دادند ظرفي پر از آب کردند و حضرت دست خود را در آن فرو بردند و بعد بيرون آوردند و فرمودند شما هم دست خود را به عنوان بيعت در اين آب فرو بريد».
«مفضل گويد: از حضرت صادق سلام اللَّه عليه پرسيدم رسول خدا چگونه از زنان بيعت گرفت، فرمود: دستور داد ظرفي که در آن وضوء مي‏گرفتند حاضر کردند و مقداري آب در آن ريختند و بعد دست خود را در آن فرو بردند، و بعد به زناني که براي بيعت آمده بودند فرمود: دست خود را در آن فرو بريد و اين چنين از آنها بيعت گرفت».

مفاد پیمان نامه پیامبر با زنان
«ابان از امام جعفر صادق عليه السّلام نقل مي‏کند که آن جناب فرمود: هنگامي که رسول خدا صلّي اللَّه عليه و اله مکه را فتح کردند مردان با آن جناب بيعت کردند، و بعد از آن زنان آمدند تا بيعت نمايند در اين هنگام اين آيه شريفه فرود آمد: «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا جاءَکَ الْمُؤْمِناتُ يُبايِعْنَکَ»‏.
هند گفت ما فرزندان را بزرگ کرديم و تو آنها را کشتي! ام حکيم دختر حارث بن هشام که زوجه عکرمة بن ابي جهل بود گفت: يا رسول اللَّه| مقصود از آن معروف که خداوند امر کرده است ما در آن مورد شما را معصيت نکنيم چيست؟.
رسول خدا(ص) فرمودند: بصورت خود لطمه نزنيد و چهره خود را نخراشيد، و موهاي خود را نکنيد و گريبان خود را چاک نکنيد، و جامه‏هاي سياه نپوشيد، و شيون نداشته باشيد حضرت رسول صلّي اللَّه عليه و اله به اين امور از آنها بيعت گرفت.
«سعدان گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: مي‏داني رسول خدا چگونه از زنان بيعت گرفت، گفتم خدا و رسول و فرزند رسول داناترند، امام فرمود: رسول خدا زنها را جمع کرد و بعد دستور داد ظرف آوردند و مقداري آب پاک و تميز در آن ريختند، بعد فرمود: اي زنان بشنويد چه مي‏گويم.
من با شما بيعت مي‏کنم براي اينکه براي خداوند شريک قائل نگرديد دزدي نکنيد و مرتکب زنا نشويد، و فرزندان خود را نکشيد و بهتان و افترا نبنديد، در کارهاي مشروع با شوهران خود مخالفت نکنيد و نافرماني آنها را ننمائيد.
بعد از اين فرمودند: به اين گفته‏ها اقرار کرديد، همه گفتند آري، در اين هنگام رسول خدا صلّي اللَّه عليه و اله دست خود را از ميان آب برداشتند و فرمودند اينک شما دست‏هاي خود را در آن فرو بريد، آنها هم چنين کردند، دست پاک رسول خدا گرامي‏تر از اين است که با دست نامحرم تماس پيدا کند».
امیدواریم که با پیمان بستن جامعه زنان ایمانی با ولایت امیرالمومنین علی × این عهد و پیمان از حالت شعاری خود در آمده و معنی پایبندی به همین اموری که رسول خدا| بنای پیمان زنان را بر آن نهاد است استوار گردد.

گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس

ارسال نظرات