اقای نماینده زارعی انوقت که به ده ما اومدی مشکلات ما خیلی بود الان هم کم نشدن بلکه بیشتر شدند.
کد خبر: ۹۱۶۶۶۳۳
|
۲۷ مرداد ۱۳۹۸ - ۲۳:۲۳
 مشروح  نامه  این دانش اموز سرتنگی که در فضای مجازی در حال انتشار می باشد به شرح زیر است .
بنام خدا
نماینده‌ی  بویراحمد ودنا     
   سلام علیکم
من می‌خواهم نامه‌ای به تو بنویسم و حالت را بپرسم، چون چهار سال هست اصلا خبری ازت ندارم، چون آنوقت که از ده ما رفتی به ما آدرس ندادی که به آدرس تو نامه ام را پست کنم پس نامه ام را به معلمم می‌دهم که برایت بیاورد...

اقای نماینده زارعی انوقت که به ده ما اومدی مشکلات ما خیلی بود الان هم کم نشدن بلکه بیشتر شدند. تو در مسجد ده گفتی من نماینده شدم به روستایتان گاز می‌دم و کوچه‌های ده را آسفالت می‌کنم. شما در همین خانه خدا قول ۲ میلیون تومان کمک به ساخت مسجد دادید، اما فکر کنم هنوز گذرتان به این روستا نیفتاده که به قولتان عمل کنید ...

روستای ما سرتنگ  توتنده شهرستان دنا است.
روستای ما صد وسی خانواده و  پانصد نفر جمعیت دارد؛ که سی خانواده از این روستا گاز ندارند و قبلا گفتند می‌کشیم و نکشیدن و از نفت برای آتش استفاده می‌کنند، ولی نفت گیر نماید میگن کوپن نفت باید داشته باشید .
 
قسمتی از روستا هم برق ندارند، چون پایه‌ی برق در کوچه ندارن، صد متر کابل اوردن و از کوچه‌های بالایی هر کس برق می‌کشد و کلی کابل در کوچه‌های ماهست بطوریکه جدا کردن کابل خانه‌ی مش رمضون و خانه‌ی عامه عافی با مشکل روبرو می‌شود و هر وقت ماشین کاه خوری از کوچه ما می‌گذرد طاقش به کابلی گیر کند برق همه ما قطع می‌شود انوقت هست که جنگ تن به تن مش رمضون و عامه عافی در می‌گیرد و کلی دست وپا ناقص می‌شود گلایه هم اینست که چرا کابل را پایین بستید...

اقای زارع نماینده خوب ما مشکل دیگر ما آب هست که در واقع ما همیشه آب داریم، ولی هیچ وقت هم آب نداریم فهم این جمله هم برای خودم سخته چه برسه به تو که در این روستا زندگی نمی‌کنی! کسی که مسئول اب هست در روستای ده بالا که کلید منبع ما هم دستشه هر وقت ازش سوال می‌کنیم که کی آب میاد میگه منبع باید پر بشه خلاصه منبع ما از صبح تا عصر پر میشه و شب هم که ما خوابیم خالی میشه.. حالا هم کی خالیش کرد و چه جوری خالی شد نمی‌دانم فهم این هم برای هردمون سخته.. اما جدیدا من به این نتیجه رسیدم که منبع ما اصلا پر نمیشه، چون یک منبع برای چند روستای توتنده و سرتنگ و گندیخوری که روی هم ده هزار نفر میشیم جواب نمیده.
 
 اگر همه مردم ده و روستا‌های اطراف بتوانند روزانه یک لیوان آب مصرف کنند آنوقت ما هم از تشنگی تلف نمی‌شویم. قدیما پدر بزرگ‌های ده کنار رودخانه حمام می‌کردند و مادران ظرف‌ها را می‌شستند الان هم ما همان کار را می‌کنیم، چون باید به یادگذشته گان بخوانیم فاتحه یعنی از ان‌ها یادی کنیم وهرچه کردند ما هم بکنیم گرچه عمویم که دانشگاه علمی کاربردی می‌خواند همیشه می‌گوید این نماینده برای شما کاری نمی‌کند برایش بخوانید سه حمد وسوره فاتحه...
 
از همه این مشکلات رد بشیم مشکل ما این است که کوچه و خیابانهایمان هنوز خاکی وگلی هستند وهر وقت ماشین نیسان کل عباس با سرعت از کوچه رد می‌شود و خک وبا می‌کند (گردوغبار)) کلی فحش می‌خورد ودر یک کوچه ده دست اندازی درست شده ونیسان کل عباس به دست اندازی محل نمی‌گذارد خدا خانه اش را چول کند. انوقت که من کلاس اول بودم تو به روستا ما آمدی وگفتی که کوچه‌ها را آسفالت می‌کنم وقیر می‌ریزم، ولی الان کلاس چهارم شدم، ولی تو نیامدی من نمی‌دانم تو کجا رفتی، ولی معلمم میگه رفته مجلس شورای اسلامی تصمیم بگیره  و بودجه بگیره ما هنوز چشم به راهیم، اما در ده ما همه میگن دیگر شناسامه به این اقا نمی‌دیم اقای نماینده ما هم دیگر دوست نداریم تو به ده ما بیایی البته باید ببخشید ما می‌توانیم از آب رودخانه استفاده کنیم ما می‌توانیم از چراغموشی پدربزرگ برای روشنایی استفاده کنیم، اما دروغ را قبول نداریم و به تو هم می‌گویم دروغ نگو، چون مادرم همیشه میگه دروغ مانند بکلو ریشه اش سر اوو هست ((آب))...

 علی نظر انتخاباتی کلاس چهارم دبستان سرتنگ
این مطلب در فضای مجازی در حال انتشار گسترده می باشد و این خبرگزاری نه ان را تایید و نه ان را رد می کند.
ارسال نظرات