امروز رسانههای قدرتمند، بانفوذ و فراخ دامن دنیا، اصل تکرار یا بمباران خبری تبلیغی را از اصول خدشهناپذیر خود میدانند.
ایران در این سالها بارها در موضعگیریها و جریانها و مسائل متعددی با تهاجم وسیع و متنوع و سرسامآور خبری ـ. رسانهای قرار گرفته است؛ به قدری میزان و حجم خبر و اطلاعات در موارد و موضوعات مختلف سنگین بوده که به تعبیر صاحب قابوسنامه، از کاه کوه و از کوه کاهی میسازند. در مواردی هم اصل موضوع، غلط یا غیر واقع بوده است و عموما به قدری یک موضوع غلط، کوچک و بیاساس را تکرار کرده و از زوایای گوناگون آن را بررسی و بزرگ میکنند که سالها طول میکشد تعریف و تحریفی که در ذهن افراد شکل گرفته، اصلاح شود.
اهالی خبر و رسانه بدون شک در دنیای کنونی که عمدهترین بخش انتقال اخبار را بر عهده گرفته اند، به هیچ وجه نمیتوانند از تأثیرات شگرف رسانه بر جهت دادن به اخبار و وقایع موجود چشم پوشی کنند و البته شاید مقایسه قدرت تأثیر رسانه با بمب اتم قدری اغراق آمیز باشد، اما بدون شک هم اکنون به هیچ عنوان نمیتوان قدرت و نقش رسانه را در شکل دهی به افکار عمومی انکار کرد و در واقع باید پذیرفت که وسایل ارتباط جمعی، ابزاری اجتماعی و فرهنگی، آن هم به معنای عالی آن هستند.
هم اکنون بخش عظیمی از حجم تبلیغات را رسانههای مختلف بر عهده دارند و غالبا مشاهده میشود که این رسانهها از لابلای این تبلیغات به دنبال جهت دهی افکار عمومی به سمت و سوی خاصی هستند.
با مراجعه به این وسایل ارتباط جمعی متوجه میشویم که تعداد فراوانی از رسانههای زرد از ابزار اغراق، دروغ، ارائه تصویر غلط و ... بهره میگیرند غالبا مشاهده میشود که این رسانهها به دنبال ارائه چهرهای حق به جانب از خود و گروههای مورد حمایت و ارائه تصویری منفی از مخالفان هستند که امروزه در شهر، استان و حتی کشور ما این موضوع به وفور قابل رویت و تحلیل است که در واقع بی اعتمادی؛ ارمغان بی ارزشی است که افراد غیر رسانهای برای رسانهها به یادگار گذاشته اند.
در ادامه باید گفت که توجه و اهتمام اصحاب رسانه برای اطلاع رسانی و کار در این عرصه حساس و سرنوشت ساز باید با دقت و ظرافت خاص و البته تخصص صورت پذیرد و رعایت عدالت و قانون، ارزشهای جامعه اسلامی، تشویق جهت توانمندسازی در تولید خبر و ایجاد انگیزه برای انتشار اخباری درست و اصولی در عرصههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی همواره مدنظر افراد در رسانهها قرار داشته باشد.
البته نباید فراموش کرد که امروزه جامعه خبری کشور بیشترین ضربهها را از افرادی ناهمگون و غیر متخصص در این عرصه میخورد و عموما نه تنها غیر قابل جبران است بلکه باعث سلب اعتمادی است که از ناحیه مردم، نصیب جامعه خبری میشود و اعتقاد من بوده که چنین افرادی به راحتی غرق در مرداب سیاستمداران شده و درخواست من از آنان این است که مبادا فراموش کنند که رسانه و قلمشان؛ گوهر ارزشمندی است لذا نباید بگذارند که صید سیاستمداران شوند.
در دومین بخش از این یادداشت باید اشاره کنم که دست اندرکاران مطبوعات باید نسبت به عموم مسائل زندگی و تحولات اجتماعی دارای معرفت، روشنبینی و قدرت تشخیص و روشنفکری بیشتری در مقایسه با دیگران باشند و بر همین اساس وظیفه دارند به مردم کشور و جامعه آگاهیهای لازم را بدهند که افزایش قدرت فهم و درک سیاسی و تحلیل و شناخت گرایشها و انگیزههای سیاسی برای مردم و مقابله با توطئهها و ترفندهای بنگاههای خبری لازم و ضرروری است.
آنچه که امروز واقعاً به عنوان رسالت مطبوعات مطرح است و در کنار آن واژه آزادی، بسیار دستمایه کلامها و صحبتها شده، این معنا و مطلب است که رسالت مطبوعات مقصدی است که وسیلهای برای رفتن به آن مقصد میخواهد، که از آن به عنوان «آزادی» یاد میشود لذا مقام معظم رهبری در منشور اخلاق رسانهای فرمودند: «آزادی مطبوعات، باید وسیله تأمین رسالت مطبوعات گردد؛ نه آنکه رسالت مطبوعات در پای آزادی همهجانبه و بی بندوبار، قربانی شود! این همان چیزی است که برنامهریزان و کارگردانان غربی و غربزده حتّی در آنسوی مرزها امروز با صراحت برای تحقّقش تلاش میکنند و در واقع شمشیرها را دیگر از رو بستهاند!»
ایشان همچنین در این خصوص تصریح کردند: «آزادى قلم و بیان، حقِ مسلّم مردم و مطبوعات است. در این هم هیچ تردیدى ندارم و این جزو اصول مصرّحه قانون اساسى است. معتقدم اگر جامعه ى. مطبوعات آزاد و داراى رشد و قلمهاى آزاد و فهمیده را از دست بدهد، خیلى چیزهاى دیگر را هم از دست خواهد داد. وجود مطبوعات آزاد، یکى از نشانههاى رشد یک ملت و حقیقتاً خودش هم مایه رشد است؛ یعنى از یک طرف رشد و آزادگى ملت، آن را بهوجود مىآورد.
از طرف دیگر، آن هم به نوبه خود مىتواند رشد ملت را افزایش دهد. البته معتقدم در کنار این ارزش، ارزشها و حقایق دیگرى هم وجود دارد که با آزادى مطبوعات و آزادى قلم، آن ارزشها نباید پامال شود. هنر بزرگ این است که کسى بتواند هم آزادى را حفظ کند، هم حقیقت را درک کند، هم مطبوعات آزاد داشته باشد، هم آن آسیبها دامنش را نگیرد.»
مطلب دیگری که باید از منشور اخلاق رسانهای به آن اشاره کرد سه وظیفه اصلی: ۱- نقد و نظارت. ۲- اطلاع رسانی صادقانه و شفاف. ۳- طرح و تبادل آراء و افکار در جامعه و توجه به بحث ارتقاء فرهنگ است که میتواند در صورت تحقق و عزم جدی در بین اصحاب رسانه چراغ راه و تداعی کننده چشم انداز کشور بوده و به حق تنها خبرنگارانند که میتوانند پیش قراولان عرصه فرهنگی کشور باشند.
سواد رسانهای سومین حلقه گمشدهی این عرصه است و اگر سواد رسانهای را علم تنظیم کننده روابط میان مخاطب و رسانهها براساس هنجارهای درونی شده بدانیم، نباید از جایگاه آن در سیاستهای رسانهای کشور و کشورها غافل شویم و سواد رسانهای در صورت تحقق میتواند یاری گر سواد سیاسی مردم باشد.
در جامعه امروزی، آموزش و آموختن سواد رسانهای به رشد تفکر انتقادی و مشارکت بیشتر افراد در فرهنگ رسانهای و سیاسی و اجتماعی کمک کرده تا به نتیجه غایی یعنی آزادی بیشتر به افراد به وسیله قدرت دادن به آنها برای دسترسی، اطلاعات، تشخیص و تجزیه و تحلیل و ارزیابی پیامهای رسانهها دست یابیم؛ لذا صرفا میتوان در پایان گفت که حضور رسانهها به طور ناخودآگاه بر سواد رسانهای مردم تاثیر میگذارد و با اعتماد به این رسانهها، روابط اجتماعی محکم و صلحآمیز حفظ میشود که اینها به نوبه خود، پایه و اساس رفتارهای جمعی و همکاریهای سازنده است و هوچیگرى رسانهاى که به حق آفت عرصه رسانههای زرد کشور شده است را خنثی میکند.
مدیران رسانهها در مواجهه با مخاطبان خود باید در جهت افزایش و ارتقا سواد رسانهای آنها تلاش نمایند تا به عنوان یک رسانه قابل اعتماد شناخته شوند و باشد که اعتماد از دست رفته به دلیل اشتباهات افراد ناهمگون و غیر رسانهای بدین وسیله جبران شود.
انتهای پیام/
اهالی خبر و رسانه بدون شک در دنیای کنونی که عمدهترین بخش انتقال اخبار را بر عهده گرفته اند، به هیچ وجه نمیتوانند از تأثیرات شگرف رسانه بر جهت دادن به اخبار و وقایع موجود چشم پوشی کنند و البته شاید مقایسه قدرت تأثیر رسانه با بمب اتم قدری اغراق آمیز باشد، اما بدون شک هم اکنون به هیچ عنوان نمیتوان قدرت و نقش رسانه را در شکل دهی به افکار عمومی انکار کرد و در واقع باید پذیرفت که وسایل ارتباط جمعی، ابزاری اجتماعی و فرهنگی، آن هم به معنای عالی آن هستند.
هم اکنون بخش عظیمی از حجم تبلیغات را رسانههای مختلف بر عهده دارند و غالبا مشاهده میشود که این رسانهها از لابلای این تبلیغات به دنبال جهت دهی افکار عمومی به سمت و سوی خاصی هستند.
با مراجعه به این وسایل ارتباط جمعی متوجه میشویم که تعداد فراوانی از رسانههای زرد از ابزار اغراق، دروغ، ارائه تصویر غلط و ... بهره میگیرند غالبا مشاهده میشود که این رسانهها به دنبال ارائه چهرهای حق به جانب از خود و گروههای مورد حمایت و ارائه تصویری منفی از مخالفان هستند که امروزه در شهر، استان و حتی کشور ما این موضوع به وفور قابل رویت و تحلیل است که در واقع بی اعتمادی؛ ارمغان بی ارزشی است که افراد غیر رسانهای برای رسانهها به یادگار گذاشته اند.
در ادامه باید گفت که توجه و اهتمام اصحاب رسانه برای اطلاع رسانی و کار در این عرصه حساس و سرنوشت ساز باید با دقت و ظرافت خاص و البته تخصص صورت پذیرد و رعایت عدالت و قانون، ارزشهای جامعه اسلامی، تشویق جهت توانمندسازی در تولید خبر و ایجاد انگیزه برای انتشار اخباری درست و اصولی در عرصههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی همواره مدنظر افراد در رسانهها قرار داشته باشد.
البته نباید فراموش کرد که امروزه جامعه خبری کشور بیشترین ضربهها را از افرادی ناهمگون و غیر متخصص در این عرصه میخورد و عموما نه تنها غیر قابل جبران است بلکه باعث سلب اعتمادی است که از ناحیه مردم، نصیب جامعه خبری میشود و اعتقاد من بوده که چنین افرادی به راحتی غرق در مرداب سیاستمداران شده و درخواست من از آنان این است که مبادا فراموش کنند که رسانه و قلمشان؛ گوهر ارزشمندی است لذا نباید بگذارند که صید سیاستمداران شوند.
در دومین بخش از این یادداشت باید اشاره کنم که دست اندرکاران مطبوعات باید نسبت به عموم مسائل زندگی و تحولات اجتماعی دارای معرفت، روشنبینی و قدرت تشخیص و روشنفکری بیشتری در مقایسه با دیگران باشند و بر همین اساس وظیفه دارند به مردم کشور و جامعه آگاهیهای لازم را بدهند که افزایش قدرت فهم و درک سیاسی و تحلیل و شناخت گرایشها و انگیزههای سیاسی برای مردم و مقابله با توطئهها و ترفندهای بنگاههای خبری لازم و ضرروری است.
آنچه که امروز واقعاً به عنوان رسالت مطبوعات مطرح است و در کنار آن واژه آزادی، بسیار دستمایه کلامها و صحبتها شده، این معنا و مطلب است که رسالت مطبوعات مقصدی است که وسیلهای برای رفتن به آن مقصد میخواهد، که از آن به عنوان «آزادی» یاد میشود لذا مقام معظم رهبری در منشور اخلاق رسانهای فرمودند: «آزادی مطبوعات، باید وسیله تأمین رسالت مطبوعات گردد؛ نه آنکه رسالت مطبوعات در پای آزادی همهجانبه و بی بندوبار، قربانی شود! این همان چیزی است که برنامهریزان و کارگردانان غربی و غربزده حتّی در آنسوی مرزها امروز با صراحت برای تحقّقش تلاش میکنند و در واقع شمشیرها را دیگر از رو بستهاند!»
ایشان همچنین در این خصوص تصریح کردند: «آزادى قلم و بیان، حقِ مسلّم مردم و مطبوعات است. در این هم هیچ تردیدى ندارم و این جزو اصول مصرّحه قانون اساسى است. معتقدم اگر جامعه ى. مطبوعات آزاد و داراى رشد و قلمهاى آزاد و فهمیده را از دست بدهد، خیلى چیزهاى دیگر را هم از دست خواهد داد. وجود مطبوعات آزاد، یکى از نشانههاى رشد یک ملت و حقیقتاً خودش هم مایه رشد است؛ یعنى از یک طرف رشد و آزادگى ملت، آن را بهوجود مىآورد.
از طرف دیگر، آن هم به نوبه خود مىتواند رشد ملت را افزایش دهد. البته معتقدم در کنار این ارزش، ارزشها و حقایق دیگرى هم وجود دارد که با آزادى مطبوعات و آزادى قلم، آن ارزشها نباید پامال شود. هنر بزرگ این است که کسى بتواند هم آزادى را حفظ کند، هم حقیقت را درک کند، هم مطبوعات آزاد داشته باشد، هم آن آسیبها دامنش را نگیرد.»
مطلب دیگری که باید از منشور اخلاق رسانهای به آن اشاره کرد سه وظیفه اصلی: ۱- نقد و نظارت. ۲- اطلاع رسانی صادقانه و شفاف. ۳- طرح و تبادل آراء و افکار در جامعه و توجه به بحث ارتقاء فرهنگ است که میتواند در صورت تحقق و عزم جدی در بین اصحاب رسانه چراغ راه و تداعی کننده چشم انداز کشور بوده و به حق تنها خبرنگارانند که میتوانند پیش قراولان عرصه فرهنگی کشور باشند.
سواد رسانهای سومین حلقه گمشدهی این عرصه است و اگر سواد رسانهای را علم تنظیم کننده روابط میان مخاطب و رسانهها براساس هنجارهای درونی شده بدانیم، نباید از جایگاه آن در سیاستهای رسانهای کشور و کشورها غافل شویم و سواد رسانهای در صورت تحقق میتواند یاری گر سواد سیاسی مردم باشد.
در جامعه امروزی، آموزش و آموختن سواد رسانهای به رشد تفکر انتقادی و مشارکت بیشتر افراد در فرهنگ رسانهای و سیاسی و اجتماعی کمک کرده تا به نتیجه غایی یعنی آزادی بیشتر به افراد به وسیله قدرت دادن به آنها برای دسترسی، اطلاعات، تشخیص و تجزیه و تحلیل و ارزیابی پیامهای رسانهها دست یابیم؛ لذا صرفا میتوان در پایان گفت که حضور رسانهها به طور ناخودآگاه بر سواد رسانهای مردم تاثیر میگذارد و با اعتماد به این رسانهها، روابط اجتماعی محکم و صلحآمیز حفظ میشود که اینها به نوبه خود، پایه و اساس رفتارهای جمعی و همکاریهای سازنده است و هوچیگرى رسانهاى که به حق آفت عرصه رسانههای زرد کشور شده است را خنثی میکند.
مدیران رسانهها در مواجهه با مخاطبان خود باید در جهت افزایش و ارتقا سواد رسانهای آنها تلاش نمایند تا به عنوان یک رسانه قابل اعتماد شناخته شوند و باشد که اعتماد از دست رفته به دلیل اشتباهات افراد ناهمگون و غیر رسانهای بدین وسیله جبران شود.
انتهای پیام/
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
آخرین اخبار