خبرهای داغ:
به بهانه صدرنشینی«شبی که ماه کامل شد» در گیشه سینما
آبیار با بیان اینکه موضوع فیلم شبی که ماه کامل شد، مربوط به عبدالحمید ریگی و زندگی اش با فائزه است، گفت: بنا شد از حقیقت این ماجرا فیلمی ساخته شود؛ خدا رو شکر می‌کنم که اتفاقاتی زیبا برای این فیلم رقم خورد.
کد خبر: ۹۱۵۸۳۳۷
|
۳۱ تير ۱۳۹۸ - ۰۹:۵۲

دختر زمستان و ته تغاری سال است. متاهل است و متعهد. علاقه وافری به نویسندگی و فیلم سازی دارد و در این راستا تجربه های موفقی در کارنامه کاری اش جلب توجه می کند. داستان‌نویسی را از سال ۱۳۷۶ آغاز کرد و پس از آن، آثاری برای نوجوانان پدیدآورد. کم کم به سمت رمان نویسی برای بزرگسالان روی آورد و با موضوع جنگ تحمیلی ایران و عراق پایش به جشنواره باز شد و سربلند از آن بیرون آمد. از این سربند مسیرش به سمت هنر و فیلم نامه نویسی متمایل شد. پس از برهه ای در سال ۱۳۸۵ اقدام به ساخت فیلم کوتاه و مستند کرد تا این که راهی سینما شد. در ابتدا نتوانست اسم و رسمی بهم زند تا این که با فیلم شیار ۱۴۳ بر روی پرده نقره ای، توجه اهالی هنر، مردم، منتقدان و مخالف ان به خصوص در عرصه بین الملل را به خود جلب کرد. پس از این گشایش با ساخت فیلم، شبی که ماه کامل شد توانست بسیار مورد توجه مخاطبان و کارشناسان فن داخلی هم قرار بگیرد. در نهایت توانست در سی و هفتمین جشنواره فجر، سیمرغ بهترین کارگردانی را از آن خود کند.

در خصوص تاریخ و سال تولد شما، روایت های متفاوتی است. نخست در این خصوص بفرمائید.

زاده ششمین روز از آخرین ماه سال ۱۳۵۰ در تهران هستم. اصالتا یزدی هستم و پدر و مادرم ساکن این شهر. فارغ التحصیل مقطع کارشناسی در رشته ادبیات فارسی از دانشگاه پیام نور و علاقه مند به کارگردانی، نویسنده گی و فیلمنامه نویسی.

شما با نویسندگی پا به عرصه هنر گذاشتید. کمی درباره نحوه ورودتان به این حرفه بگویید.

اگر پاسخ کلیشه ای نباشد باید بگویم از همان دوران مدرسه در مقطع ابتدائی علاقه مند به نوشتن بودم. انشاهایم همیشه خوب بود و داستان های روزنامه دیواری کلاس را همیشه من می نوشتم تا این که در ۱۴ سالگی به عنوان معلم نهضت سواد آموزی مشغول به تدریس شدم. در آن برهه با مدرک سوم راهنمایی امکان معلم شدن فراهم بود. سپس شروع به تدریس در شهرک ها و روستاهای حاشیه نشین جاده ساوه نمودم و توانستم تجربه های خوبی از حیث شناخت آدم ها و نحوه زندگی هایشان به دست آورم. ۱۵ ساله بودم که برای برخی نشریات، تقریبا هر هفته مطلب با موضوع شعر یا داستان می فرستادم. این روند ادامه داشت تا این که در ۱۷ سالگی با تئاتر آشنا شدم. پس از تست دادن برای بازی، انتخاب شدم و در آن ایفای نقش کردم. آن تئاتر تنها بازی من در فضای هنرپیشه گی بود اما همان باعث شد با فضای هنر و ادبیات معاصر ایران آشنا بشوم. پس از آن حرفه آینده ام برایم مشخص شد.

شما همسر محمد حسین قاسمی هستید و ایشان تهیه کننده بسیاری از کارهایتان بوده اند. در خصوص آشنایی تان اخبار ضد و نقیضی است. خودتان اصل ماجرا را بگویید.

محمدحسین جزو تهیه کننده های سینما است و حدود ۹ سال پیش با هم آشنا شدیم. من در آن پروسه مستندساز بودم و ایشان تهیه کننده و کارگردان فیلم های مستند. پس از چند سال شناخت و همکاری، سال ۱۳۹۳، هم زمان با روز مادر و سال روز ولادت حضرت زهرا(س) ازدواج کردیم. علاوه بر کارهای ذکر شده، در هر ۴ اثر سینمایی ساخته شده ام، ایشان تهیه کننده کارهایم بوده اند و قطعا این همکاری فارغ از فضای خانه، در دنیای کاری تداوم خواهد داشت.

به کارهای کدامیک از کارگردان ها علاقه خاصی دارید؟

در برهه ای از تماشای فیلم‌ های آقای حاتمی‌ کیا بسیار لذت می بردم و با کارهایشان بارها گریه ‌کرده ام، به خصوص فیلم از کرخه تا راین. در واقع فیلم های ایشان نگاه به دنیای کارگردانی و نویسندگی در من را عوض کرد.

درباره فیلم های تان گفتید. شما در سی و هفتمین جشنواره فجر موفق به دریافت سیمرغ بهترین کارگردان شدید و تیم همکارتان هم جایزه ها را درو کردند. دلیل موفقیت تان چه بود؟

همان طور که می دانید بارها نامزد دریافت بهترین کارگردانی در کشورهای دیگر بودم و همیشه این دلخوری را داشتم که در کشور خودم فیلم هایم مورد توجه فرار نگرفته و نامزد کارگردانی نشدم که خداروشکر با دریافت جایزه خستگی از تن م بیرون رفت و به هر صورت مورد قبول واقع شدم که از این بابت خوش حالم. موضوع فیلم شبی که ماه کامل شد، مربوط به عبدالحمید ریگی و زندگی اش با فائزه است. چند سال پیش که همسر و برادر همسر ریگی کشته شدند و خبرهایش مخابره شد، بنا شد از حقیقت این ماجرا فیلم ی ساخته شود. چند سال فاصله افتاد تا این که بالاخره این اتفاق توسط بنده به روی پرده سینما رفت. بازیگران فیلم هم به خوبی از پس ایفای نقش بر آمدند. در واقع ماحصل همکاری یک تیم خوب و حرفه ای، فیلمی شد که رکورددار دریافت بیشترین سیمرغ شد. خدا رو شکر می‌کنم که اتفاقاتی زیبا برای این فیلم رقم خورد.

شما با توجه به سال های حضورتان در عرصه هنر به صورت حرفه ای، کارنامه پر و پیمانی در بخش فیلم سازی دارید. به صورت مختصر نام فیلم های تان را بفرمایید.

از سال ۱۳۸۵ مشغول فیلم سازی در بخش داستان شدم و و ۳ فیلم با نام بن‌بست مهربان (۱۳۸۵)، روایت یک داستان باورکردنی (۱۳۸۶) و ناسور را در سال ۱۳۸۸ ساختم که فیلم آخر توانست جایزه بهترین فیلم کوتاه جشنواره دفاع مقدس، بهترین فیلم جشنواره ۳ دهه حضور را پیدا کند و مجوز حضور در جشنواره پلانت فوکوس یونان و داکا بنگلادش را کسب کند. در بخش فیلم مستند از سال ۱۳۸۶ آغاز به کار کردم و ۴ اثر به نام های، یک روز پس از دهمین روز که در همان سال نخست ساخته شد، توانست به عنوان بهترین مستند همایش تصویر عاشورا معرفی شود و با شرکت در سی و پنجمین جشنواره جهانی موفق شد برنده بهترین مستند جشنواره در اسماعیلیه مصر باشد و جایزه بزرگ جشنواره باتومی گرجستان، جایزه موفقیت سینمایی جشنواره آزا یونان و دیپلم افتخار از جشنواره ایوگانی ایتالیا را کسب کند. مستند روز پایان، هم که سال بعد بود جایزه بهترین مستند نیمه بلند جشنواره سینما حقیقت، و جشنواره سوگواره‌های عاشورایی را به دست آورد. هم چنین مادر شهر، جایزه بهترین فیلم و فیلمنامه نیمه بلند جشنواره ایثار یزد را از آن خود کرد. مستند شیرپوشان هم مه ۲ سال بعد ساخته شد نامزد دریافت جایزه بهترین مستند جشنواره گراندآف لهستان شد. ۲ سال بعد به سراغ ساخت فیلم‌های سینمایی بلند به صورت حرفه ای افتادم و ۴ اثر به نام های، اشیا از آنچه در آینه می‌بینید به شما نزدیکترند (۱۳۹۱)، شیار ۱۴۳ (۱۳۹۲)، نفس (۱۳۹۴) و شبی که ماه کامل شد (۱۳۹۷) را کارگردانی کردم که هر کدام در سطح بین المللی و جهانی بارها نامزد بهترین در بخش-های مختلف هنری شدند و جایزه بین المللی گرفتند، حتی فیلم ها کاندید جایزه اسکار هم شدند. در فیلم مصادره ساخته آقای مهران احمدی هم به عنوان مشاور حضور داشتم.

شما با این حجم فشرده کاری، کتاب های بسیاری را هم به رشته تحریر در آورده اید که برخی نام فیلم های تان است.

نزدیک به ۲ دهه است که به صورت حرفه ای مشغول نوشتن هستم. حتی نویسنده فیلم هایم، خودم هستم از همین روی پس از پخش کار، آن ها را به صورت کتاب در می آورم، اما فارغ از بحث سینمایی، در سال ۱۳۸۰ اولین رمان م به نام، کوه روی شانه‌های درخت، به دست چاپ سپرده شد. تاکنون ۲۷ اثر چاپ شده شامل رمان، مجموعه داستانی و بازآفرینی هم در کارنامه نویسندگی ام دارم. رمان نفس هم که در سال ۱۳۹۵ پس از ساخت فیلم منتشر شد آخرین اثر چاپ شده است.

با این وجود، گویا علاقه ای به حضور در شهر و ارتباط با دنیای مدرن ندارید.

دقیقا. زندگی شهری را دوست ندارم. در واقع نسبت به مدرنیته واکنش دارم و این موضوع در آثارم هم دیده می شود. حتی با وجود پیشرفت های ارتباطی و الکترونیک، گرایشی به کامپیوتر ندارم و اغلب نوشته هایم را روی کاغذ می نویسم.

 پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس

 

ارسال نظرات