سوغات غرب با زور سر نیزه!

توطئه‌ی «کشف حجاب» برنامه‌‌ای استعماری‌ بود که با همکاری روشنفکران غرب‌زده و وابسته و رضاخان، در جهت تعمیق فرهنگ غربی در ایران اسلامی اجرا شد.
کد خبر: ۹۱۵۸۳۰۱
|
۳۱ تير ۱۳۹۸ - ۰۸:۱۷

به گزارش خبرگزاری بسیج استان مرکزی؛* معارضه فرهنگی استعمارگران علیه ملت‌ها
«استعمار فرهنگی» یکی از ابعاد مهم پدیده‌ی استعمار در طی قرون متمادی بوده است. موضوعی که می‌توان از آن به عنوان «معارضه‌ی فرهنگی» علیه ملت‌ها نام برد: «استعمارگران در دوران استعمار، یکى از اولین کارهایى که مى‌کردند، این بود که فرهنگ خودشان را وارد آن منطقه‌ى تحت نفوذ استعمارى کنند. یعنى این را حساب شده مى‌کردند؛ نه به این معنا که لشکریانشان مى‌آمدند، سالها مى‌ماندند و فرهنگ قهرا منتقل مى‌شد؛ نه. براى این کار، محاسبه مى‌کردند... اگر یک وقت قدرتمندان عالم و کسانى که مى‌توانند کارى بکنند، ملاحظه کنند که بخشى از فرهنگ یک کشور، مزاحم آنها و معارض منافع آنهاست، بدیهى است که با آن بخش، معارضه‌ى فرهنگى مى‌کنند!» [۱] استعمارگران برای آنکه در کشورهای تحت تسلط و نفوذ خود، زمینه‌های مقاومت و ایستادگی را از بین برده و استیلایی همه‌جانبه یابند، به «نابودی هویت، فرهنگ‌ و سنت‌های ملت‌ها» پرداختند و وقتی «از قرنهای شانزده و هفده که وارد سرزمینهای شرق- از جمله سرزمینهای اسلامی- شدند، برای اینکه بتوانند کاملا کمند اسارت را به دست و پای این ملتها ببندند و اسیرشان بکنند، شروع کردند آن‌ها را نسبت به گذشته‌ی خود، نسبت به داشته‌های خود، نسبت به مذهب خود، نسبت به آداب خود و نسبت به لباس خود بدبین کردن... یعنی دینش را، اخلاقش را، لباسش را، خطش را، گذشته‌اش را و مفاخرش را کنار بگذارد و فراموش بکند، اما فرهنگ غربی، آداب غربی، رسوم غربی، تفکر غربی و روش و منش غربی را بپذیرد!» [۲]

* همکاری جریان روشنفکریِ وابسته و رضاخان پهلوی
معارضه‌ی فرهنگی و نابودی بُنیان‌های فرهنگ اسلامی–ایرانی در ایران به عنوان کشور تحتِ نفوذ انگلستان نیز رُخ داد. «جریان روشنفکری بیمار» و «حکومت دست‌نشانده‌ی پهلوی» دو بازوی عملیاتی استعمارگران در این معارضه بودند. «غرب‌مسلط به فن‌آوری و علم، روزی که خواست در ایران، پایگاه تسلط خودش را مستحکم کند، از راه روشنفکری وارد شد... کسی که به نفع فرهنگ غربی - یعنی در حقیقت، به نفع سلطه‌ی غرب بر ایران - و به نفع استعمار به وسیله‌ی انگلیس، در آن روز بزرگترین قدم را برداشت، رضاخان بود.» [۳] روشنفکریِ درباری در مواجهه‌ی با غرب اساساً دچار «انفعال» شد و نسخه‌ای جز «تقلید و تسلیم» نداشت. طبق اسناد تاریخی «اولین کسانی که با موج به اصطلاح مدرنیته مواجه شدند شاهزاده‌ها، رجال دربار قاجاری و شخصیتهای متنفذ سیاسی آن روز [بودند]. روشنفکرهای درجه‌ی اول ما نیز عقیده‌شان این شد که اگر ایران بخواهد پیشرفت کند، باید از فرق سرتا پا غربی کامل بشود! این، یعنی تقلید محض. و همین‌طور هم عمل کردند.» [۴] و از سوی دیگر نیز «چُماق رضاخان» بزرگ‌ترین ضربه‌ها را بر پیکره‌ی هویت و فرهنگی ایرانی – اسلامی وارد ساخت. «او را انگلیسی‌ها از میان فوج قزاق پیدا کردند به یک قلدر بی‌باک و بی‌محابا احتیاج داشتند آوردند و دست او سلاح دادند! دست، پشتش زدند، او را آوردند تا به مقام سلطنت رساندند، بعد مقاصد خودشان را به وسیله‌ی او اعمال کردند! آن کاری را که می‌خواستند در این مملکت بکنند به وسیله‌ی او کردند. آن ضربه‌ای را که می‌خواستند به دین، به روحانیت، به سنتهای قدیمی و ملی این کشور و به پایه‌های دینی و اعتقادی این کشور بزنند، به وسیله‌ی او زدند.» [۵]

* توطئه‌ «کشف حجاب»

با همکاری جریان روشنفکریِ وابسته و حکومت پهلوی برنامه‌ای ضد دینی در عرصه‌های گوناگون اجرا شد. «در آموزش و پرورش به یک شکل، در مسئله‌ی کشف حجاب به یک شکل، در مسئله‌ی کوبیدن مراکز مذهبی به وسیله‌ی رضا خان به یک شکل.» [۶] از جمله ابعاد مهم این برنامه برای از بین بردن پایه‌های دینی و فرهنگی ملت ایران از بین بردن «عفاف و حیاء» و «جایگزینی هرزگی و عیاشی» بود. در تاریخ کشور ما ثبت شده است که «پیش از انقلاب، تبلیغات رسمی و عمومی و همیشگی کشور ما، تبلیغاتی بود که مردم را به فحشا و هرزگی و عیاشی سوق می‌داد... این امر به‌طور عمد در محیطهای جوان... برای سرگرم کردن و فاسد شدن نسل، تشدید می‌شد. وقتی که جوانان یک نسل فاسد شدند، دیگر ملتی وجود ندارد و مقاومتی به چشم نمی‌خورد.» [۷] توطئه‌ی «کشف حجاب» در چنین چارچوب و روندی قابل فهم است. خیانتی که با همکاری روشنفکران و رضاخان و برای نابودی یکی از مولفه‌های قدرتِ فرهنگی ایران اسلامی انجام شد. «طبق نقشه‌ی دشمنان اسلام و ایران، به کمک روشنفکران آن روز متصل به دربار پهلوی، تصمیم گرفتند که زن ایرانی را از دائره‌ی عفاف و حجاب خود بیرون کنند و این نیروی عظیم ایمانی را که به برکت عفاف، زن همواره در جوامع مسلمان وجود داشته است، نابود کنند و بر باد بدهند...کشف حجاب، از بین بردن آن حائل و فاصله‌ای که در اسلام میان دو جنس قرار داده شده است... این اقدام را با چماق، رضاخان در داخل کشور انجام داد... برداشتن حجاب، مقدمه‌ای برای برداشتن عفت بود؛ برای برداشتن حیا در جامعه‌ی اسلامی بود؛ برای سرگرم کردن مردم به عامل بسیار قوی و نیرومند جنسی بود؛ برای اینکه از همه‌ی کارهای دیگر بمانند.» [۸] توطئه‌ی ضدملی و ضداسلامیِ کشف حجاب به خشن‌ترین شکل ممکن توسط پهلوی اول عملیاتی شد. «رضاخان قلدر وقتی خواست از غرب برای ما سوغات بیاورد، اولین چیزی که آورد، عبارت از لباس و رفع حجاب بود؛ آن هم با زور سر نیزه و همان قلدری قزاقی خودش!... زنها حق نداشتند حجابشان را حفظ کنند؛ نه فقط چادر- چادر که برداشته شده بود- اگر روسری هم سرشان می‌کردند و مقداری جلوی چانه‌شان را می‌گرفتند، کتک می‌خوردند!» [۹]

* مقاومت زنان مسلمان ایرانی
هرچند توطئه‌ی کشف حجاب و جایگزینی هرزگی به‌جای حیاء و عفت با خشونت تمام در کشور اجرا شد اما «ایمان عمیق ملت ایران نگذاشت» اهداف دشمنان و عوامل‌شان محقق شود. «زنهای مسلمان ما با وجود سختگیریها در طول زمان، در مقابل این فشار سرکوبگر مقاومت کردند؛ بعد از رفتن رضاخان به نحوی، در زمان خود او به نحوی، در طول دوران بقیه‌ی طاغوت هم به نحوی.» [۱۰] زنان مسلمان ایرانی با هدایت علماء با تمام قدرت از «هویت» خود دفاع کرد و اجازه ندادند فرهنگ بی‌حیایی و بی‌عفتی فراگیر شود. در تمام سال‌های حکومت استبدادی پهلوی این توطئه‌ی دشمن و مقاومت ملت ادامه داشت. زنان علی‌رغم همه‌ی این فشارها و توطئه‌ها در روزهای انقلاب نیز در «صف مقدم مبارزات» قرار گرفتند. در آن روزها، «وقتی نهضت اسلامی به مرحله انقلاب اسلامی رسید و زنان با همان برداشت طبیعی که از اسلام در جامعه زنانه بود، جلو افتادند؛ امام فرمودند - و درست هم فرمودند - که: اگر زنان در این نهضت همکاری نمیکردند، انقلاب هم پیروز نمیشد. یقیناً اگر زنها در داخل خیابانها و در راهپیماییهای عظیم حضور پیدا نمیکردند - آن حضور عظیم و باشکوه زنان در دوران انقلاب - انقلاب پیروز نمیشد.» [۱۱]

* مبارزه ادامه دارد...
در مبارزه‌ای تاریخی، ملت ایران و به‌خصوص زنان مسلمان ایرانی توانستند بر توطئه‌ی دشمن فائق آیند اما دشمن همچنان برای بازیابی سُلطه‌ی خود توطئه می‌کند. «حیا و عفاف» یکی از عوامل «اقتدار ملّی» است که دشمن آن را هدف گرفته و  «دنبال این است که این عوامل اقتدار ملّی را از بین ببرد؛ هدف دشمن این است. ایمان را از بین ببرد، حیا و عفاف را از بین ببرد، پایبندی به مبانی دینی را از بین ببرد، اعتقاد راسخ به حاکمیّت دین را از بین ببرد، عزّت ملّی را مخدوش کند، حرکت علمی را متوقّف کند، دستگاه‌ها و مجموعه‌هایی که مظهر اقتدار کشور و اقتدار ملّتند، اینها را تضعیف کند.» [۱۲] امروز «رخنه» و «نفوذ فرهنگی» راهبرد دشمن برای هدف قرار دادن مولفه‌های هویت ایران اسلامی و در نتیجه تضعیف و نابودی قدرت و اقتدار ماست. و اینگونه است که «مبارزه» برای صیانت از هویت و ارزش‌های دینی و ملی و حفظ و تعمیق مولفه‌های قدرت ایران اسلامی در مقابل سیل بُنیان برافکن توطئه‌های دشمنان مستکبر همچنان ادامه دارد.

منبع:  KHAMENEI.IR

ارسال نظرات
آخرین اخبار