بی‌اعتنایی به کارشناسان داخلی؛
آیا روحانی حاضر خواهد شد از تجربه برجام عبرت بگیرد و با اتکا به عقبه کارشناسی کشور، دوئل با اروپایی‌ها را ادامه دهد؟ یا مانند برجام ترجیح می‌دهد به تیم محمّدجواد ظریف اکتفا کند؟
کد خبر: ۹۱۵۳۲۷۵
|
۱۵ تير ۱۳۹۸ - ۱۰:۵۱

به گزارش خبرگزاری بسیج، احد شیرزاد ــ نخستین روزهای پس از ۲۳ تیر ۱۳۹۴، وقتی بسته «برجام» باز شد، کم‌کم سؤالات و ابهامات مختلفی درباره کلیّت برنامه جامع اقدام مشترک، بندهای مختلف آن و برخی اصطلاحات و عبارات، در اذهان کارشناسان نقش بست.

 

هرچه زمان سپری می‌شد، دامنه و عمق سؤال‌ها و ابهامات کارشناسی درباره آنچه دیپلمات‌های دولت تدبیر و امید، توافق کرده بودند، بیشتر می‌شد.

برخی از این ابهامات و سؤالات را می‌شود اینطور دسته‌بندی کرد:

- چرا انجام تعهدات دو طرف توافق، همزمان نیست و ایران باید ابتدا هزینه گزافی را پرداخت کند و سپس در انتظار انجام تعهدات طرف مقابل بنشیند؟

- چرا داور حل اختلاف بین طرفین تعهد، همان کشورهای مقابل ایران هستند؟

- در صورت سر باز زدن طرف مقابل از تعهدات خود، دولت ایران با چه مکانیسمی می‌تواند آن‌ها را وادار به عمل به تعهدات خود کند؟

- چه تضمینی وجود دارد که دولتِ پس از اوباما، از برجام خارج نشود؟

علاوه‌ بر ابهامات فرامتنی، ابهامات و سؤالات بسیاری نیز درباره برخی عبارات و اصطلاحات متن توافق، مطرح شد؛ از جمله نسبت به کلمه «لغو» یا «تعلیق» تحریم‌ها.

همین ابهامات و نقایص بود که خلاء استفاده از بدنه کارشناسی کشور در روند مذاکرات منتهی به برجام را نمایان کرد.

از ابتدای مذاکرات تا زمان عقد برجام، کارشناسان مختلفی نقدهای خود را مطرح می‌کردند، امّا پاسخ دولت و عقبه رسانه‌ای آن، چیزی جز اعطای برچسب دلواپسی به این نقدها نبود و از نقدهای کارشناسی و دقیق دلسوزان انقلاب، به کاسبی تحریم، مخالفت با رفع تحریم و عناوینی از این قبیل یاد می‌شد.

امّا برای قضاوت درباره میزان درستی نقدهای کارشناسان و پاسخ‌های تیم دیپلماسی دولت، نیاز نبود زمان زیادی سپری شود. هنوز 24 ساعت از اعلام آغاز برجام نگذشته بود که دولت اوباما با افزودن نام 11 شرکت و فرد جدید به فهرست‌ تحریم‌های ایران، نخستین ضربه خود را به برجام وارد کرد!

 

 کمی بعد، اعمال تحریم «کاتسا» از سوی‌آمریکا، ثابت کرد که نگرانی‌ منتقدان، بی‌وجه نبوده است.

کشف جاسوس در تیم مذاکره کننده، در کنار همه پیام‌هایی که داشت، نشان داد تیمی که دولت تدبیر و امید روانه مذاکرات کرده بود از چه سطح کارشناسی برخوردار بوده است. 

 

در این میان، اعترافات صریح علی‌اکبر صالحی به‌عنوان یکی از مهره‌های اصلی تیم هسته‌ای حسن روحانی، روشن‌کننده بسیاری از حقایق بود و مهر تأییدی می‌زد بر اظهارات منتقدان مبنی بر عدم استفاده از عقبه کارشناسی کشور در مذاکرات برجامی.

رئیس سازمان انرژی اتمی، خرداد 97 در جمع دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع) می‌گوید:«... این حرفی درست و دارای مبنا است که چرا برجام، نسخه فارسی ندارد؛ این درست است. ببینید؛ شورای امنیت یا سازمان ملل، وقتی قطعنامه‌ یا کنوانسیونی صادر می‌کنند، به شش زبان مسلّط دنیا آن را می‌نویسند؛ مثلاً روسی، چینی، انگلیسی، فرانسوی و عربی. امّا در معاهده‌ای که طرفینی است، معمول این است که به زبان هر دو طرف مکتوب می‌شود؛ مثلاً یک طرف یوگسلاوی و یک طرف، ترکیه است. اینها می‌گویند این معاهده را طوری باید بنویسیم که اگر اختلافی پیش آمد، دادگاه ما بتواند درباره آن قضاوت کند. این حرف، به نظر من حرف درستی است. چون الان اختلاف تفسیر پیدا شده و الان آمریکا هر کاری می‌کند می‌گوید من نقض برجام نکرده‌ام؛ ما می‌گوییم نقض برجام است. خب کدام درست است؟ آمریکا قبل از خروج از برجام، اقدامات بسیاری انجام داده بود و می‌گفت من نقض برجام نکرده‌ام. این به خاطر تفاسیر بود».

این اعتراف علی اکبر صالحی، به‌خوبی گویای برخی خلل و فُرَج موجود در تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای‌ است، امّا سخنان وی به اینجا ختم نمی‌شود و نکات تأمل‌برانگیز دیگری مطرح می‌شود:

 

«ما در مذاکرات، یک گروهان بودیم در مقابل یک لشکر؛ واقعاً یک لشکر بودند. تایپیست می‌آوردند. ما به تایپیست آنها می‌گفتیم ... البته ما هم تایپیست داشتیم، چون کسانی که در سازمان‌های بین‌المللی کار کرده‌اند می‌دانند که گاهی یک «کاما» یا  یک «واو» را [عمداً] جا می‌گذارند، و اگر طرف مقابل فهمید، می‌گویند اشتباه شده و اگر نفهیمد، کار خود را پیش برده‌اند و طرف مقابل را گرفتار می‌کنند».

حال، اگرچه آمریکا از برجام خارج شده و تحلیل‌گران و حتی حامیان این توافق، مدت‌هاست در ثمردهی آن به تردید افتاده‌اند، امّا رایزنی و نشست و برخاست با طرف‌های اروپایی برجام، همچنان ادامه دارد و روحانی و ظریف در پی رافتن روزنه‌ای برای تزریق امید به کالبد بی‌رمق برجام هستند.

در این میان، کانال اروپایی موسوم به «اینستکس» که برای جبران بدعهدی‌های آمریکا از سوی اروپا راه‌اندازی شده، بار دیگر اظهارنظرهای کارشناسی مختلفی را در داخل کشور به‌راه انداخته است. بسیاری از کارشناسان اقتصادی و سیاسی معتقدند که اینستکس، سایه‌ای بیش نیست از درختی که قرار بود میوه‌های برجام را در سبد ایران قرار دهد، و دل خوش کردن به آن، فرو رفتن هرچه بیشتر در مرداب برجام است.

امّا در مقابل، روحانی و ظریف، اگرچه می‌پذیرند که اینستکس تأمین‌‌کننده منافع ملّت ایران نیست، امّا حاضر نمی‌شوند دست رد به سینه اروپایی‌ها بزنند و آن را مقدمه‌ای برای رسیدن به منافعی می‌دانند که قرار بود برجام تأمین کند.

 

بار دیگر ماجرای برجام ـ البته با شکل و شمایلی متفاوت ـ در حال تکرار است و باز هم انبوهی از نظرات کارشناسی و نقدهای خیرخواهانه و دلسوزانه در مقابل روحانی قرار دارد.

اکنون سؤال این است که آیا روحانی حاضر خواهد شد از تجربه برجام عبرت بگیرد و با اتکا و اعتماد به عقبه کارشناسی کشور، دوئل با اروپایی‌ها را ادامه دهد یا مانند برجام ترجیح می‌دهد به تیم محمّدجواد ظریف اکتفا کند؟ حسن روحانی تنها 2 سال از 8 سال فرصت ریاست‌جمهوری خود را در کف دارد.

ارسال نظرات