در حادثه ضرب و شتم بانوی آمر به معروف در خمام، جریان رسانهای انقلاب پیروز شد. امروز دیگر گفتن از چپ و راست، اصلاح طلب و اصولگرا، محافظه کار و اصلاح طلب زیاد نمیتواند محلی از اعراب داشته باشد. همانگونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند: یک خط و یک مسیر بیشتر ندارد و آن هم خط و مسیر انقلاب است. در دنیای رسانه نیز همین گونه باید باشد.
به گزارش خبرگزاری بسیج از رشت، آنچه که رسانهها را به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از پیکره بشر فعلی قرار داده، نیاز به داشتن آن و اعتماد بخش قابل توجهی از این پیکره به آن است.
در جمهوری اسلامی ایران که بر عکس جوامع غربی بر پایه جهان بینی الهی بنا شده، رسانهی آن نیز میبایست بر همین مبنا شکل گیرد. البته نباید غیر از این پنداشت که رسانه در جمهوری اسلامی بر چیزی غیر از مبنای ذکر شده شکل گرفته باشد. با افتخار باید گفت که رسانههای ما نمرهای غیر از بیست نمیگیرند.
تفاوت عمده رسانه ما با رسانههای غربی در داشتن اخلاق رسانهای است. مجموعهای از بایدها و نباید ها، اصول و مقرراتی در حوزه رسانه که غالباً جنبه اخلاق حرفهای دارد و توسط اصحاب رسانه به کار گرفته میشود.
مسلماً رسانه ما بی تفاوت نسبت به برخی جریانها و اتفاقات اجتماعی که ذهن جامعه را درگیر و آرامش روانی جامعه را بر هم میزند نیست.
آنچه که آن وقت اخیر در برخی از مناطق کشور از قبیل: به شهادت رسیدن امام جمعه کازرون و طلبه همدانی، راننده اسنپ مورد نظر و حتی بانوی آمر به معروف در خمام روی داد زیبندهی جامعه اخلاق گرای ما نبود. اما آنچه در این بین حائز اهمیت است نگاه حساس و مسئولیت پذیر مردم و نخبگان فرهنگی نسبت به رویدادهای ذکر شده است. هر چند نگاه مسئولین حاکمیتی به این حوادث و حساس شدن آنها به موضوعات اتفاق افتاده میتوانست مردم جامعه را بیش از پیش نسبت به نگرش مسئولان امیدوار کند. اما باز هم مردم همچون گذشته به عنوان صاحبان اصلی این انقلاب جلوتر از بقیه بودند.
از میان رسانههای موجود، باز هم همچون گذشته، رسانههای مجازی به عنوان رسانههای تاثیرگذار غالب در دهه کنونی، برانگیزاننده افکار عمومی شد.
در حادثه ضرب و شتم بانوی آمر به معروف در خمام، جریان رسانهای انقلاب پیروز شد. امروز دیگر گفتن از چپ و راست، اصلاح طلب و اصولگرا، محافظه کار و اصلاح طلب زیاد نمیتواند محلی از اعراب داشته باشد. همانگونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند: یک خط و یک مسیر بیشتر ندارد و آن هم خط و مسیر انقلاب است. در دنیای رسانه نیز همین گونه باید باشد.
آنهایی که دل در گرو انقلاب، نظام، ولایت، رهبری، مردم و حتی جغرافیای عزت و عظمت ایران عزیز دارند در دایره انقلابند؛ و این رسانهها در شرایط فعلی نمره قابل قبول و حتی عالی گرفته اند.
نکته قابل توجه در این مقال اینکه جریان رسانهای در حادثه ضرب و شتم بانوی آمر به معروف منفعل عمل نکرد و به جز تعداد محدودی از رسانهها که البته آنها نیز میتوانستند به شکلی موثر مسئولیت خود را در قبال تحولات اجتماعی موجود بهتر انجام میدادند، غالب رسانهها که باید گفت: رسانههای انقلاب، با اقدام موثری و ارزشمند خود نگذاشتند جریان رسانهای غرب از این ماجرا به نفع خود بهره برداری کند.
اگر عملیات رسانهای موثر، به وقت و موقع انجام نمیشد، شخص ضارب بی حجاب یا اشخاص ضارب، مظلوم ماجرا شناخته میشدند، هجمه علیه قانون حجاب و عفاف به عنوان امر مسلم دین مبین ما و اصل امر به معروف و نهی از منکر به نفع جریان ضد انقلاب سازماندهی میشد.
مخالفان حجاب، قیافههای حق به جانب گرفته و رسانههای مقابل، جلسات و گعدههای سیاسی متعدد برگزار میکردند و قوه قضائیه، میدان کار و عمل خوبی پیدا نمیکرد. اما افکار عمومی جامعه دریافت که اصول و ارزشها و اجرای مسلمات دینی جایی برای مسامحه کاری ندارد.
باید همگان در پذیرش قانون، خود را مکلف به اجرای آن کنند، که در غیر این صورت، عنان کار از دست متولیان خواهد رفت. آنهایی که دم از قانون مداری میزنند و خود را در جایگاه یک فعال اجتماعی همه چیز دان و صاحب نظر در همه عرصهها جا میزنند باید این واقرت قبول کنند که حرکت ارزشمند در مسیر اصلاح فرهنگ عمومی جامعه و عمل به آرمانهای پذیرفته شده، موضوعی است که مردم و نخبگان دینی و فرهنگی جامعه، آن را به خوبی انجام میدهند.
در این بین رزمایش رسانهای سازمان بسیج رسانه استان گیلان که با پای کار آمدن ۱۶۰ رسانهی استان انجام گرفت، بیانیه انجمن بانوان خبرنگار و روزنامهنگاران گیلان در محکومیت اتفاقی که در خمام روی داد، دو حرکت ارزشمند رسانهای بود که توانست جریان مقابل را در حالت انفعال قرار دهد.
این همان چیزی است که از رسانههای جریان انقلاب با همهی سلایق فکری درون نظام انتظار میرود. در این جنگ باید پیروز شد. البته اگر عدهای قبول داشته باشند که ما درگیر یک جنگ تمام عیار رسانهای هستیم و صحنه نبرد از فضای متعارف قبلی به فضای رسانهای وارد شده است. مسلماً آیندهی رسانههای جریان انقلاب، آیندهی روشنی خواهد بود.
انتهای پیام/
در جمهوری اسلامی ایران که بر عکس جوامع غربی بر پایه جهان بینی الهی بنا شده، رسانهی آن نیز میبایست بر همین مبنا شکل گیرد. البته نباید غیر از این پنداشت که رسانه در جمهوری اسلامی بر چیزی غیر از مبنای ذکر شده شکل گرفته باشد. با افتخار باید گفت که رسانههای ما نمرهای غیر از بیست نمیگیرند.
تفاوت عمده رسانه ما با رسانههای غربی در داشتن اخلاق رسانهای است. مجموعهای از بایدها و نباید ها، اصول و مقرراتی در حوزه رسانه که غالباً جنبه اخلاق حرفهای دارد و توسط اصحاب رسانه به کار گرفته میشود.
مسلماً رسانه ما بی تفاوت نسبت به برخی جریانها و اتفاقات اجتماعی که ذهن جامعه را درگیر و آرامش روانی جامعه را بر هم میزند نیست.
آنچه که آن وقت اخیر در برخی از مناطق کشور از قبیل: به شهادت رسیدن امام جمعه کازرون و طلبه همدانی، راننده اسنپ مورد نظر و حتی بانوی آمر به معروف در خمام روی داد زیبندهی جامعه اخلاق گرای ما نبود. اما آنچه در این بین حائز اهمیت است نگاه حساس و مسئولیت پذیر مردم و نخبگان فرهنگی نسبت به رویدادهای ذکر شده است. هر چند نگاه مسئولین حاکمیتی به این حوادث و حساس شدن آنها به موضوعات اتفاق افتاده میتوانست مردم جامعه را بیش از پیش نسبت به نگرش مسئولان امیدوار کند. اما باز هم مردم همچون گذشته به عنوان صاحبان اصلی این انقلاب جلوتر از بقیه بودند.
از میان رسانههای موجود، باز هم همچون گذشته، رسانههای مجازی به عنوان رسانههای تاثیرگذار غالب در دهه کنونی، برانگیزاننده افکار عمومی شد.
در حادثه ضرب و شتم بانوی آمر به معروف در خمام، جریان رسانهای انقلاب پیروز شد. امروز دیگر گفتن از چپ و راست، اصلاح طلب و اصولگرا، محافظه کار و اصلاح طلب زیاد نمیتواند محلی از اعراب داشته باشد. همانگونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند: یک خط و یک مسیر بیشتر ندارد و آن هم خط و مسیر انقلاب است. در دنیای رسانه نیز همین گونه باید باشد.
آنهایی که دل در گرو انقلاب، نظام، ولایت، رهبری، مردم و حتی جغرافیای عزت و عظمت ایران عزیز دارند در دایره انقلابند؛ و این رسانهها در شرایط فعلی نمره قابل قبول و حتی عالی گرفته اند.
نکته قابل توجه در این مقال اینکه جریان رسانهای در حادثه ضرب و شتم بانوی آمر به معروف منفعل عمل نکرد و به جز تعداد محدودی از رسانهها که البته آنها نیز میتوانستند به شکلی موثر مسئولیت خود را در قبال تحولات اجتماعی موجود بهتر انجام میدادند، غالب رسانهها که باید گفت: رسانههای انقلاب، با اقدام موثری و ارزشمند خود نگذاشتند جریان رسانهای غرب از این ماجرا به نفع خود بهره برداری کند.
اگر عملیات رسانهای موثر، به وقت و موقع انجام نمیشد، شخص ضارب بی حجاب یا اشخاص ضارب، مظلوم ماجرا شناخته میشدند، هجمه علیه قانون حجاب و عفاف به عنوان امر مسلم دین مبین ما و اصل امر به معروف و نهی از منکر به نفع جریان ضد انقلاب سازماندهی میشد.
مخالفان حجاب، قیافههای حق به جانب گرفته و رسانههای مقابل، جلسات و گعدههای سیاسی متعدد برگزار میکردند و قوه قضائیه، میدان کار و عمل خوبی پیدا نمیکرد. اما افکار عمومی جامعه دریافت که اصول و ارزشها و اجرای مسلمات دینی جایی برای مسامحه کاری ندارد.
باید همگان در پذیرش قانون، خود را مکلف به اجرای آن کنند، که در غیر این صورت، عنان کار از دست متولیان خواهد رفت. آنهایی که دم از قانون مداری میزنند و خود را در جایگاه یک فعال اجتماعی همه چیز دان و صاحب نظر در همه عرصهها جا میزنند باید این واقرت قبول کنند که حرکت ارزشمند در مسیر اصلاح فرهنگ عمومی جامعه و عمل به آرمانهای پذیرفته شده، موضوعی است که مردم و نخبگان دینی و فرهنگی جامعه، آن را به خوبی انجام میدهند.
در این بین رزمایش رسانهای سازمان بسیج رسانه استان گیلان که با پای کار آمدن ۱۶۰ رسانهی استان انجام گرفت، بیانیه انجمن بانوان خبرنگار و روزنامهنگاران گیلان در محکومیت اتفاقی که در خمام روی داد، دو حرکت ارزشمند رسانهای بود که توانست جریان مقابل را در حالت انفعال قرار دهد.
این همان چیزی است که از رسانههای جریان انقلاب با همهی سلایق فکری درون نظام انتظار میرود. در این جنگ باید پیروز شد. البته اگر عدهای قبول داشته باشند که ما درگیر یک جنگ تمام عیار رسانهای هستیم و صحنه نبرد از فضای متعارف قبلی به فضای رسانهای وارد شده است. مسلماً آیندهی رسانههای جریان انقلاب، آیندهی روشنی خواهد بود.
انتهای پیام/
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
آخرین اخبار