خبرهای داغ:
ملتی که از تاریخ خود خبر نداشته باشد مطمئناً همواره در پیچ و خم های زندگی و حوادثی که برایش روی می دهد تجربه ای نخواهد داشت و شکست خواهد خورد.
کد خبر: ۹۱۵۰۲۵۸
|
۰۳ تير ۱۳۹۸ - ۱۰:۵۲

به گزارش خبرگزاری بسیج قزوین، ملتی که از تاریخ خود خبر نداشته باشد مطمئناً همواره در پیچ و خم های زندگی و حوادثی که برایش روی می دهد تجربه ای نخواهد داشت و شکست خواهد خورد. چرا قرآن این همه بر روی مطالعه سرگذشت پیشینیان تأکید دارد؟ چرا احادیث بسیار زیادی از ائمه برای ما روایت شده است که فایده مطالعه تاریخ را به ما گوشزد می کنند؟ مطمئناً اینها همگی بیانگر اهمیت مطالعه تاریخ می باشد.

نگاهی به وقایع 3تیر:

قتل "ميرزا جهانگيرخان شيرازی" مدير روزنامه صور اسرافيل به دستور محمدعلي شاه (1287 ش)

ميرزا جهانگير خان شيرازي در سال 1355ش (1292ق) در شيراز به دنيا آمد. در 18 سالگي در مدرسه دارالفنون در تهران به تحصيل علوم و فنون جديد پرداخت و يكي از دانشمندان زمان گرديد. در اين هنگام بود كه نهضت آزادي‏خواهي آغاز شد. او با حضور در جلسات و مجامع مخفي اين نهضت، با بزرگان سياسي ايران آشنا گشت و خود يكي از اركان عمده آزادي‏طلبان به شمار رفت. وي در اوايل سلطنت محمدعلي شاه قاجار، روزنامه صور اسرافيل را راه‏اندازي كرد و از مشروطه دفاع نمود. جهانگير خان سرانجام پس از اشغال مجلس توسط قواي روس، به دستور محمدعلي شاه دستگير و به باغشاه منتقل شد. در باغشاه او را به همراه ملك‏المتكلمين در سوم تيرماه 1287ش در 33 سالگي به طرزي فجيع به قتل رساندند.

پايان مرحله اول مشروطيت و آغاز استبداد صغير در دوران مشروطه (1287 ش)
با به توپ بستن مجلس شوراي ملي و اعلام حكومت نظامي توسط محمدعلي شاه قاجار، مرحله اول مشروطيت كه از سيزده مهر 1285ش همزمان با گشايش اولين دوره مجلس شوراي ملي آغاز شده بود، پايان يافت. با آغاز استبداد جديد كه به دليل عمر كوتاه آن، استبداد صغير ناميده مي‏شود، بسياري از روشنفكرانِ غرب‏گرا، صحنه مبارازت را رها نموده و يكبار ديگر جنبش مردم ايران با الهام گرفتن از روح مذهب و رهبري روحانيت، در اندك مدتي به اوج خود رسيد. در اين حال، مردم، در تهران و شهرستان‏ها، دست به دفاع مسلحانه زده و در نهايت توانستند با محاصره پايتخت، آن را به تصرف خويش درآورند. انگيزه و محرك اصلي مردم در اين قيام، دستورالعمل‏هايي بود كه از طرف علماي بزرگ، به ويژه از نجف اشرف به دست مردم مي‏رسيد. اين بيانيه‏ها و روشنگري‏ها بود كه بر مبناي وظيفه شرعي، مردم را در سراسر ايران، به مقاومت در برابر استبداد برانگيخت و علي‏رغم حكومت نظامي، به دفاع مسلحانه واداشت تا اين‏كه سرانجام، استبداد براي بار دوم سقوط كرد. در اين ميان، با برافراشته شدن دو پرچم روس و انگليس بر سر در عمارت سفارت روسيه كه شاهِ فراري مستبد را پناه داده بود، براي چندمين بار ماهيت سياست‏هاي هماهنگ و مداخله‏جويانه روس و انگليس روشن گرديد. دوران استبداد صغير، يك سال و 22 روز به طول انجاميد و سرانجام با خلع محمدعلي شاه و آغاز انتخابات دوره دوم مجلس شوراي ملي پايان يافت.
تحصن مشروطه ‏طلبان به رهبري "شيخ فضل‏اللَّه نوري" در حرم عبدالعظيم (1286ش)
پس از پيروزي نهضت مشروطه و روشن شدن خطر انحراف آن، اقدامات شيخ فضل‏اللَّه نوري به عنوان يكي از عالمان بزرگ زمان، عليه مشروطه غيرمشروعه از اوايل سال 1286 ش آغاز شد. وي در روز سوم تير همان سال در رأس عده‏اي از روحانيون و طلاب و اصناف كه بالغ بر پانصد نفر مي‏شدند در اعتراض به انحراف اين نهضت به جريان غيرديني، در حرم حضرت عبدالعظيم در شهر ري متحصن شدند. وعاظ حاضر در آن تحصُّن، همه روزه ضمن ايراد سخنراني، حكومت مشروطه را خلاف شرع دانسته و تقاضاي جدّي از شاه به عمل آورده كه بايد مشروطه، مشروعه شود. در همان ايام شيخ فضل‏اللَّه نوري به تمام علماي ايران تلگراف زد و ضمن برشمردن اعمال ضداسلامي كه در قالب مشروطيت انجام مي‏گرفت، از همه علما خواست عليه اين جريان انحرافي به پا خيزند. شيخ فضل اللَّه نوري مي‏گفت: "انقلاب مشروطه از اصول اوليه خود منحرف شده و عناصر مخالف اسلام در زير لباس مشروطه‏خواهي، قصد دارند، تيشه به ريشه اسلام بزنند." اين تحصن يكي از بهانه‏هاي مهم فاتحان تهران براي اعدام شيخ فضل‏اللَّه نوري در 11 مرداد سال 1288ش برابر با 13 رجب 1327ق گرديد.

آغاز حمله بزرگ "ناپلئون بُناپارت" پادشاه فرانسه به روسيه تزاري (1812م)
فرانسه در دوران امپراتوري ناپلئون بُناپارت به بزرگ‏ترين قدرت اروپا و جهان مبدل شد. قلمرو امپراتوري ناپلئون، بخش اعظم اروپا را از ايتاليا و اسپانيا تا هلند و آلمان و لهستان فرا گرفت. ولي ناپلئون كشورگشا به اين هم اكتفا نكرد و درصدد حمله به كشور پهناور روسيه برآمد. در اين ميان هرچند ناپلئون بُناپارت در سال 1807م پيمان عدم تعرض به روسيه را امضا كرده بود اما به تدريج روابط اين دو كشور تيره شد. در نتيجه، ناپلئون با بزرگ‏ترين ارتشي كه تا آن زمان به جنگ برده بود به روسيه حمله كرد. حمله ناپلئون بُناپارت به روسيه در 24 ژوئن سال 1812م، آغازِ پايانِ اقتدار ناپلئون به شمار مي‏آيد. سرعت پيشروي نيروهاي فرانسوي در آغاز اين حمله، حتي با وسايل و تجهيزات امروزي هم عجيب و باورنكردني است. او فاصله مرزهاي آن روز روسيه با لهستان تا مسكو را در كمتر از سه ماه پيمود و روز چهاردهم سپتامبر 1812م وارد مسكو شد. ناپلئون گمان مي‏كرد كه با فتح مسكو، تزار روسيه را به زانو در خواهد آورد و روسيه را به قلمرو امپراتوري خود خواهد افزود، ولي فرداي ورود سربازان فرانسوي به مسكو، شهر آتش گرفت و سربازان روسي كه ضمن عقب‏نشيني شهر را آتش زده بودند، سپاه ناپلئون را در مسكو بدون آذوقه گذاشتند، شدت آتش سوزي به حدي بود كه سه چهارم شهر مسكو به كلي طعمه حريق شد و نابود گشت. با فرا رسيدن زمستان سخت روسيه و كمبود تداركات و مواد غذايى، ناپلئون تصميم گرفت از روسيه عقب‏نشيني كند ولي در بين راه، سرما و گرسنگي از يك طرف و حملات پي‏درپي نيروهاي روسيه از طرف ديگر، صدها هزار نفر از سربازان فرانسوي را از پاي درآورد، به طوري كه از 530 هزار نفر از ارتش ناپلئون، تنها 30 هزار نفر به مبدا حركت خود بازگشتند. اين شكست پايان اقتدار بُناپارت را رقم زد و از آن پس در برابر اتحاد كشورهاي مخالف خود، ناكام ماند. شكست سنگين ناپلئون در روسيه باعث شد تا وي در جنگ‏هاي بعدي نيز شكست بخورد. در واقع نقطه آغاز فروپاشي امپراتوري ناپلئون، با شكست او در روسيه رقم خورد.

ارسال نظرات
پر بیننده ها