خبرهای داغ:
مطالعه ی تاریخ ما را به گذشته باز می گرداند تا کارهای مردمی را که از این جهان رفته اند، ببینیم و سخن کسانی را که امروز خاموش اند، بشنویم و از آن ها درس عبرت بیاموزیم.
کد خبر: ۹۱۴۹۹۳۴
|
۰۲ تير ۱۳۹۸ - ۱۰:۳۲

خبرگزاری بسیج قزوین: مطالعه ی تاریخ ما را به گذشته باز می گرداند تا کارهای مردمی را که از این جهان رفته اند، ببینیم و سخن کسانی را که امروز خاموش اند، بشنویم و از آن ها درس عبرت بیاموزیم.
هم چنین با مطالعه تاریخ می توانیم علت های پیشرفت و سعادت مردان و زنان بزرگ نظیر دانشمندان و هنرمندان را دریابیم. با مطالعه ی زندگی مردمان گذشته در می یابیم که هیچ گاه مردمی شکست نمی خورند و مگر زمانی که تفرقه ، فساد و گناه در میانشان رواج یابد. هیچ طالعی بر مردم مسلط نمی شود مگر آن که مردم از تشویق یکدیگر به خوبی و منع یکدیگر از بدی دست بردارند و در می یابیم که هیچ فرد و جامعه ای به سعادت و رستگاری نمی رسد و مگر با کار و کوشش، ایمان به خدا، ایثار و گذشت.
وقایع مهم دوم تیر ماه:

به توپ بستن مجلس شوراي ملي به فرمان محمدعلي شاه قاجار (1287ش)
محمدعلي شاه قاجار، از همان آغاز كار، مصمم به برانداختن مشروطيت بود، اما بهانه‏اي در دست نداشت. اما در جريان سوء قصدي كه به وي شد، بهانه لازم را به دست آورد و آن را به گردن آزادي‏خواهان انداخت، تا اينكه سرانجام پس از ماه‏ها كشمكش ميان مجلس و دربار و عدم دسترسي به نتيجه مطلوب، در روز سه‏شنبه دوم تيرماه 1287 ش برابر با 23 جمادي اولِ 1326 ق، هنوز آفتاب طلوع نكرده بود كه قشون محمدعلي شاه به سوي مجلس روان شدند و راه‏هايي را كه به مجلس منتهي مي‏شد، بستند.
مجاهدان كه در ميدان بهارستان بودند در سنگرهاي خود به حال آماده‏باش درآمدند. چون خبر به گوش حضرات آيات بهبهاني و طباطبايي، از رهبران روحاني مشروطه، رسيد، با بي‏پروايي و دليري از خانه بيرون آمدند و خود را به مجلس رسانيدند تا شايد از وقوع حادثه جلوگيري نمايند.
ناگهان مجلس شوراي ملي كه هنوز مدت زيادي از بدو تشكيل آن نمي‏گذشت به دستور محمد علي شاه مستبد و توسط كلنل لياخوف، افسر روسي به توپ بسته شد. در پي اين حمله، نعش خونين آزادي‏خواهان، صحن بهارستان را پُر كرد و صداي ناله و فرياد از هرسو به گوش مي‏رسيد.
مجاهدان نيز مردانه، تفنگ در دست گرفته و از خود و مجلس دفاع مي‏كردند. جنگ درحدود چهار ساعت به طول انجاميد و سرانجام به نفع شاه پايان يافت.
در اين ماجرا، محمدعلي شاه كه مورد حمايت دولت روس بود به اعدام و تبعيد و زنداني كردن نمايندگان مجلس پرداخت. شاه دستور داد كه آقا سيدعبداللَّه بهبهاني را به كرمانشاه تبعيد كرده، آيت اللَّه سيدمحمد طباطبايي را در شميران خانه‏نشين نمايند.
عده‏اي از آزادي‏خواهان را، زنجير به گردن انداخته و كِشان كشان به باغشاه بردند. از ميان اين جمع، تنها ملك المتكلمين و ميرزا جهانگيرخان صوراسرافيل از مشروطه‏طلبان مشهور و مخالف استبداد قاجاري را به حضور شاه آوردند.
وي پس از اين‏كه مدتي به آن دو دشنام داد، دستور قتل هر دوي آنها را صادر كرد. در اين واقعه بيش از سيصد تن از مجاهدان، آزادي‏خواهان و مشروطه‏طلبان كشته و پانصد تن ديگر زخمي و تعداد زيادي بازداشت شدند.
هم‏چنين انجمن‏ها تعطيل، روزنامه‏ها توقيف و مشروطيت دو ساله ايران به پايان رسيد. بدين ترتيب مجلس، منحل شد و دوره استبداد صغير آغاز گشت.

تصويب طرح اجباری شدن كلاه شاپو برای مردان در مجلس شورای ملي (1306 ش)
رضاخان پهلوي پس از به دست گرفتن قدرت، دائماً در تلاش براي نابودي مظاهر ديني و سنتي مردم بود و قصد جايگزيني فرهنگ غرب در ايران را در سر مي‏پروراند. وي در اين راه، در هر مدت قانوني، را به مردم ابلاغ مي‏كرد كه طرح اجباري شدن استفاده از كلاه شاپو يكي از آنان بود. اين قانون ابتدا در مورد وزرا، وكلا و رؤساي ادارات و مستخدمان دولت اجرا گرديد كه بايد لباس متحدالشكل بپوشند و كلاه شاپو يا پهلوي برسرگذارند. سپس اين دستور براي مدارس اجباري گرديد و دانش‏آموزان موظف به پوشيدن لباس يك شكل شدند. دراين ميان، بازاريان از تغيير لباس ناراضي بوده و با تمام فشار و توصيه‏هاي كلانتري‏ها، از آن روي گردان بودند. از آن طرف، چون قانون براي پوشيدن لباس كوتاه و كت و شلوار وجود نداشت و بسياري از طبقات مردم، مايل نبودند از لباس اجدادي خود دست بكشند و لباس جديد را در بر نمايند، بنابراين مشكلاتي به وجود آمد. از اين رو، براي اينكه اين عمل صورت قانوني پيدا كند با اشاره دربار به مجلس، نمايندگان با تصويب طرحي، در دوم تيرماه 1306 استفاده از كلاه شاپو را اجباري اعلام كردند. با تصويب اين طرح، ماموران دولت بر فشار خود بر مردم افزودند و آن را در سطح كشور رايج ساختند. در مقابل، اشخاص بسياري بودند كه در مخالفت با اين طرح، ديگر به سر كسب و كار خود نرفتند و خانه‏نشين شدند.

وقوع اولين جنگ ميان نيروهاي انگليسي و هندي در بنگال (1757م)
در اولين جنگ ميان نيروهاي انگليس و هندي كه در 23 ژوئن 1757م به وقوع پيوست و به جنگ پلاسي مشهورشد، انگليس به پيروزي رسيد و زمينه استعمار و استثمار هند را فراهم آورد. انگليس از اوايل قرن هجدهم از طريق شركت هند شرقي، نفوذ در هند را آغاز كرده بود و در جنگ‏هاي بعدي، علاوه بر شكست دادن ارتش هند، رقيب اروپايي خود، فرانسه را نيز از هند بيرون راند. از آن زمان تا نزديك به دويست سال، هند مهم‏ترين و پرسودترين مستعمره انگليس بود و از غارت اين كشوربزرگ، ثروت فراواني به دست آورد.

1004/پ30/ب

ارسال نظرات
پر بیننده ها