خبرهای داغ:
منتفع شدن آمریکا و متعاقب آن عربستان، امارات و رژیم صهیونیستی از ناامنی در خلیج فارس را می‌توان براساس سناریوهای احتمالی بررسی کرد.
کد خبر: ۹۱۴۸۰۷۵
|
۲۶ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۹:۲۲
به گزارش خبرگزاری بسیج، آتش سوزی روز پنج شنبه ۲ نفتکش در دریای عمان متعاقب هدف قرار گرفتن ۲ نفتکش در ۱۳ ماه می (۱۳ اردیبهشت) در بندر «فجیره» امارات این پرسش را به ذهن متبادر می‌کند که چه کشورها یا گروه‌هایی از ناامنی در جریان جهانی انرژی یا بی ثباتی در منطقه منتفع می‌شوند؟

سیر تحولات به ویژه در هفته‌ها و ماه‌های اخیر در خلیج فارس و به ویژه در پی افزایش تنش‌های میان تهران و واشنگتن، با توان تاثیرگذاری بر طیف وسیعی از مسائل منطقه‌ای و بین المللی، توجه و بررسی ویژه‌ای را می‌طلبد.
 

تشدید تنش‌های آمریکا و ایران ناشی از خروج یکجانبه واشنگتن از توافق هسته‌ای ایران و متعاقب آن اعمال مجدد تحریم‌ها و اتخاذ سیاست‌های خصمانه علیه ایران که عقیم مانده، در هفته‌ها و روزهای اخیر وارد مرحله جدیدی شده است.
 
با در نظر داشتن این نکته که هر تحولی در منطقه خلیج فارس می‌تواند تاثیرات مستقیمی بر بازارهای جهانی به ویژه بازار جهانی نفت و نیز سرنوشت کشورهای کوچک منطقه‌ای داشته باشد، اتهام زنی بدون مدارک و شواهد مستدل به ایران مبنی بر دست داشتن در حمله به ۲ کشتی در بندر فجیره در ماه گذشته و نیز آتش سوزی ۲ نفتکش دیگر در دریای عمان در روز پنجشنبه، بر مواضع ایران مبنی بر تنش آفرینی آمریکا و متحدان منطقه‌ای این کشور مانند عربستان، رژیم صهیونیستی و امارات از طریق تحرکات مشکوک و تحریک آمیز با هدف تشدید فشارها بر ایران صحه می‌گذارد.

منتفع شدن آمریکا و متعاقب آن عربستان، امارات و رژیم صهیونیستی از ناامنی در خلیج فارس را می‌توان براساس سناریوهای احتمالی زیر کاملاً درک کرد.

براساس سناریویی با محوریت آمریکا می‌توان گفت که منافع این کشور از ناامنی در منطقه و اتهام زنی به ایران شامل طیف وسیعی از منافع اقتصادی و سیاسی می‌شود. نخست، آمریکا که در سال‌های اخیر شاهد افزایش تولید نفت و گاز خود بوده، در تلاش است جایگاهی معتبر در بازار جهانی انرژی به دست بیاورد. حذف یا کم کردن سهم تولید کشورهایی مانند ایران و ونزوئلا از بازارهای جهانی که ظاهراً تنها با دلایل سیاسی انجام شده، در این راستا قابل توضیح می‌شود. واشنگتن که تاکنون از اتخاذ سیاست به صفر رساندن صادرات نفت ایران بهره‌ای نبرده، این بار با ناامن کردن مهم‌ترین مسیر ترانزیت انرژی به بازارهای جهانی برای رسیدن به هدف خود تلاش می‌کند. دو، ناامنی مسیر ترانزیت انرژی در منطقه غرب آسیا علاوه بر فراهم آوردن فرصت مطلوبی برای ورود تولیدکنندگان آمریکایی به بازارهای جهانی، به زعم مقامات دولت آمریکا می‌تواند با کاهش منابع درآمدی ایران بکاهد. سه، ناامنی در این منطقه می‌تواند توجیه کننده حضور و افزایش شمار تروریست‌های ارتش آمریکا در منطقه باشد که همواره به شدت مورد انتقاد ایران و برخی دیگر از کشورها بوده است. چهار، ناامنی این منطقه و متعاقب آن حضور سنگین تروریست‌های ارتش آمریکا این فرصت را به واشنگتن می‌دهد که بر یکی از مهم‌ترین گلوگاه‌های انرژی جهان و نیز نیاز کشورهای رقیب و قدرت‌های منطقه‌ای کنترل داشته باشد. پنج، چنین تنش‌هایی کمک شایان توجهی به پروژه ایران هراسی مدنظر آمریکا می‌کند. این پروژه که از سوی تل آویو و ریاض بنا به دلایل متعدد مورد استقبال قرار گرفته است، فرصت بهتری برای تبلیغات سوء علیه ایران را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد. شش، تداوم قراردادهای کلان تسلیحاتی از طریق تاکید بر ناامنی‌ها در منطقه سبب می‌شود لابیست‌های شرکت‌های تولیدکننده تسلیحات و ادوات نظامی آمریکایی در کشورهای منطقه از فرصتی که این ناامنی در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد، سودهای سرشاری را عاید شرکت‌ها و دولت متبوع خود کنند.
 
اما باید توجه داشت که علی‌رغم همه دلایل مذکور، احتمال این امر که اقدامات اخیر به عاملیت گروه‌ها یا کشورهای منطقه‌ای هم داستان با آمریکا انجام شده باشد، دور از ذهن نیست.

در سناریوی صهیونیست محور، منفعت مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی از ناامنی و تنش در منطقه که منجر به تعمیق شکاف‌ها و اختلافات میان کشورهای این منطقه شده و در نتیجه بافر زون (منطقه حائل) گسترده‌ای را برای امنیت رژیم صهیونیستی ایجاد می‌کند، بیش از همه مورد توجه قرار می‌گیرد. ضمن اینکه نگرانی صهیونیست‌ها از امکان توافق ایران و آمریکا، این رژیم دچار مشکلات درونی را به شدت دچار هراس می‌کند.

در سناریوی با محوریت عربستان و امارات نیز می‌توان به منافعی مانند تضمین قراردادهای سنگین تسلیحاتی از یک سو و تشدید تبلیغات سوء علیه ایران اشاره کرد. فراهم شدن فرصت مناسب برای عربستان برای نیل خواسته‌هایش و متقاعد کردن کشورهای جهان به آنچه خطرات ایران خوانده می‌شود برای تجارت جهانی انرژی از دیگر منافعی است که عربستان و امارات از آن بهره مند می‌شوند. دلیل مهم‌تر دیگری که می‌توان برای ذی نفع بودن عربستان برشمرد این است که بالا رفتن بهای جهانی نفت در پی ناامنی در معبر حیاتی یک سوم نفت جهان، چنان که در روزهای اخیر نیز شاهد آن بودیم، فرصت خوبی برای ریاض برای بازپرداخت بدهی‌ها و تامین منابع مالی برنامه‌های اقتصادی خواهد بود؛ و در نهایت کاستن از فشارهای بین المللی ناشی از قتل «جمال خاشقجی» منتقد سعودی و نیز جنایات جنگی عربستان در جنگ یمن بر ریاض می‌تواند انگیزه خوبی برای عربستان برای دست زدن به این حمله‌ها باشد.
ارسال نظرات
پر بیننده ها