سید مجتبی حسینی در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ در خانوادهای مذهبی در افغانستان بدنیا آمد و در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۳۹۴ در مبارزه با تکفیریها در سوریه به شهادت رسید.
به گزارش خبرگزاری بسیج از خراسان رضوی، در راستای طرح چهارشنبههای شهدایی با از فرماندهان و خانوادههای معزز شهدا به دیدار همسر شهید سید مجتبی حسینی رفتیم که متن این دیدار و مصاحبه با همسر شهید را در ذیل میخوانید:
سید مجتبی حسینی در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ در خانوادهای مذهبی در افغانستان بدنیا آمد او که به گفته همسرش در کودکی بسیار شیطون و بازیگوش بود در جوانی به عضویت ارتش افغانستان درآمد و بعنوان کماندو مشغول فعالیت شد. سید مجتبی حسینی و همسرش در سال ۱۳۸۸ در افغانستان ازدواج کردند که حاصل این ازدواج یک فرزند پسر بنام سید عیسی میباشد.
سید مجتبی حسینی در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ در خانوادهای مذهبی در افغانستان بدنیا آمد او که به گفته همسرش در کودکی بسیار شیطون و بازیگوش بود در جوانی به عضویت ارتش افغانستان درآمد و بعنوان کماندو مشغول فعالیت شد. سید مجتبی حسینی و همسرش در سال ۱۳۸۸ در افغانستان ازدواج کردند که حاصل این ازدواج یک فرزند پسر بنام سید عیسی میباشد.
ابتدا از همسر شهید خواستم از اعزام همسرش به سوریه برایمان بگوید که همسر شهید بیان کردند: من از اعزام همسرم به سوریه خبر نداشتم، چون چندباری که قضیه رفتن به سوریه را برای من عنوان کرده بود در جوابش گفتم من راضی نیستم. ما زندگی بسیار آرام و خوبی داشتیم و، چون سید مجتبی از فرماندهان ارتش در افغانستان شده بود حقوق خوبی هم دریافت میکرد که بدلیل شغل سید مجتبی ما در چند شهر مختلف در افغانستان زندگی کردیم. وی افزود: با اینکه به نبودن سید مجتبی برای مدتهای زیاد و کم عادت داشتم، اما نمیدانم چرا دلم راضی نمیشد او به سوریه برود. یک روز به همسرم گفتم چرا تو باید بروی که در جوابم گفت::، چون من خدمتم را کرده ام و تجربه نظامی خوبی هم دارم و در سوریه به افرادی مثل من نیاز است مدارکم را میبرم و نمیگذارم تکهای از حرم اهل بیت به دست داعشیها بیفتد. سید مجتبی بدون اطلاع من به ایران سفر کرد و زمانی که کارهایش برای اعزام درست شد با من تماس گرفت و گفت که دارد به سوریه میرود و در همان تماس حرفایی رو زدن که من دیگر نتوانستم چیزی بگویم و رضایت به رفتن سید مجتبی دادم. از همسر شهید در مورد خصوصیات اخلاقی شهید پرسیدم که ایشان بیان کردند: سید مجتبی بسیار خوش اخلاق بود و احترام به پدر و مادر را سرلوحه همه کارهای خود قرار داده بود.
در ادامه مصاحبه با همسر شهید مدافع حرم سید مجتبی حسینی از ایشان پرسیدم آیا شهدا مثل ما زندگی میکردند یا انسانهای خاصی بودند و یا اینکه از یک جایی خاص شدند؟ همسر شهید بیان کردند: سید مجتبی یک انسان شوخ و معمولی بود، اما این آخریها رفتارش عوض شده بود که یادم هست در آخرین ماه محرم که بودند فقط کارشون شده بود مسجد رفتن و خیلی خیلی هم آرام شده بود همسر شهید خاطرنشان کرد:یادم هست که در آخرین تماسی که از سوریه گرفت تاکید کرد که مواظب خودم و پسرمان باشد و چند باری گفت: مواظب پسرم باش. وقتی سید مجتبی به شهادت رسید ما در افغانستان بودیم و خبر شهادت رو پدر شهید به من داد که ما بعد از ۲ ماه که از شهادت سید مجتبی میگذشت به صورت مخفیانه به ایران آمدیم که همسرم را تشییع و دفن کرده بودند .
از همسر شهید پرسیدم شهدا زنده اند، آیا شما به عنوان همسر شهید مصداقی هم دارید که ایشان بیان کردند: یک روز که خیلی زندگی بهم سخت شده بود و صبرم تموم شده بود با عکس سید مجتبی صحبت کردم و گفتم آخه چرا رفتی خودت راحت شدی ما موندیم با این وضع، یادمه همون روز سید عیسی (پسرم) خیلی شیطونی میکرد منم که اصلا حوصله نداشتم اون روز خیلی پسرم رو دعوا کردم چند ساعتی گذشت و خوابم برد که سید مجتبی رو در خواب دیدم که اومده بود بالا سرم و بهم گفت که دیگه هیچ وقت پسرمون رو دعوا نکن و هر وقت شیطونی میکنه یا چیزی میخواد باهاش صحبت کن. از همسر شهید سوال کردم از این حرفهایی که یک عده کج فهم میزنند و میگویند مدافعان حرم برای پول میجنگند شنیده اید؟ همسر شهید با آرامی خاصی پاسخ دادند: بله همسایهها میگویند شوهرت را برای پول فرستادی برود سوریه، اما همانطور که گفتم ما اصلا احتیاجی به پول نداشتیم و اینطور حرفها خیلی سخت است که یک عده میگویند. همسر شهید ادامه داند: اگر مجتبی برگرده نمیگذارم دوباره به سوریه برود، چون با تمام سختیهایی که در نبود همسر تحمل میکنیم باز هم میگویند برای پول رفتند.
سید مجتبی حسینی در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۳۹۴ در مبارزه با تکفیریها در سوریه به شهادت رسید. لازم به ذکر است یک سال بعد از شهادت سید مجتبی حسینی برادر دیگر این خانواده بنام سید اسماعیل حسینی هم در سوریه به شهادت میرسد.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها