خبرهای داغ:
در صورتی که به دنبال سرمایه گذار برای ایده خود هستید، باید به وضوح توضیح دهید که چرا سرمایه گذار باید مسائل مالی کسب و کار طرح یا محصول شما را تأمین کند. در حالی که می تواند پول خود را در بانک یا جای دیگر سرمایه گذاری کند.
کد خبر: ۹۱۳۴۶۸۰
|
۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۵:۵۲
 
 به گزارش بسیج علمی از سیستان و بلوچستان، برای داشتن یک بازار خوب و فروش ایده آل قبل از انجام هر کاری باید برای آن ایده یک طرح کسب و کار تعریف کرد. این طرح حتماً بایستی قبل از شروع کسب و کار نوشته شود. وقتی این طرح شفاف نوشته شود در هر مرحله از کسب و کار، تمرکز را برای رسیدن به اهداف فردی و مالی هدایت می کند. در این خصوص منتور کارآفرینی مدرسه کسب و کار بیشتر توضیح می دهد.

طرح کسب و کار یا طرح تجاری سندی که اهداف کسب و کار را تعیین، دلایل امکان تحقق اهداف را ذکر و برنامه هایی که برای رسیدن به این اهداف دنبال می شوند را ارائه می کند. این سند جزئیات کسب و کار پیشنهادی شما را مشخص و ضمن توضیح موقعیت فعلی کسب و کار، نیازها، انتظارات و نتایج پیش بینی شده را شرح می دهد و کلیه جوانب آن را ارزیابی می کند. یکی از بزرگترین اشتباهات کارآفرینان این است که در طرح کسب و کارشان نمی توان نشانه ای از برتری نسبت به رقبا یافت.

هر کسب و کاری بدون داشتن طرح به شکست منجر می شود چون هدف و استراتژی برای آن کار ندارید و نمی دانید چه انجام دهید و بعد از مدتی دچار رکود و شکست می شوید. پس باید به خوبی متوجه شده باشید که یک طرح کسب و کار چیست و چرا شما برای شروع و رشد کسب و کارتان به آن نیاز دارید.

 اگر کسب و کار یا استارتاپ شما در مراحل ابتدایی قرار دارد می توانید از بوم مدل کسب و کار و بوم ناب که یک صفحه ای هستند استفاده کنید. اما اگر کسب و کار بزرگی دارید و تصمیم به جذب سرمایه گرفتید باید یک طرح کسب و کار کامل برای ارائه به سرمایه گذار آماده کنید.

 طرح کسب و کار شما یک ابزار مفید برای کمک به شما در ایجاد یک کسب و کار بهتر است. بنابراین نوشتن آن را به عنوان یک رفع تکلیف نبینید. یک طرح کسب و کار خوب نوشته ای است که شما به طور منظم به آن باز می گردید و آن را با اطلاعات جدیدی که در مورد مشتریان و تاکتیک های فروش بازاریابی کشف کرده اید اصلاح می کنید. اما چه نکاتی را باید در این طرح مدنظرگرفت در ذیل آمده است:

 چگونه فرصت را بدست می آورید؟ یعنی شما در واقع چه چیزی می فروشید و چگونه یک مشکل (یا نیاز) را برای بازار خود حل می کنید؟ بازار هدف و رقبای شما چه کسانی هستند؟

چگونه اجرا می کنید؟ یعنی چگونه می خواهید فرصت خود را به دست آورید و آن را به یک کسب و کار تبدیل کنید؟ این بخش شامل طرح بازاریابی و فروش شما، عملیات و نحوه سنجش موفقیت شما می باشد.

چگونه تیم خود را تشکیل می دهید؟ سرمایه گذاران اهمیت بسیار زیادی به تیم ها می دهند. آنها حتی بیشتر از ایده به تیم اهمیت می دهند چرا که یک ایده فوق العاده به یک تیم فوق العاده نیز برای اجرا و پیاده سازی نیاز دارد. حتی اگر بهترین ایده را در سر داشته باشید و تیم شما ضعیف باشد احتمال موفقیت شما در جذب سرمایه و حتی کسب و کارتان بسیار پایین خواهد بود.

 راه حل، این دقیقاً همان محصول یا خدماتی است که شما ارائه می دهید. توضیح دهید که چگونه مشکلی را که در بازار شناسایی کرده اید به کمک کسب و کارتان حل می کنید؟ بخش فرصت را با تشریح مشکلاتی که برای مشتریان خود حل می کنید آغاز کنید. درد و مشکل اصلی مشتریان شما چیست؟ امروز آنها (بدون داشتن محصول/خدمت شما) مشکلات خود را چگونه برطرف می کنند؟ چه مشکلاتی را حل می کنند؟ شاید راه حل های موجود برای مشکل مشتریان شما گران قیمت باشند و یا راه حل هایی دشوار باشند.

برای حصول اطمینان از حل یک مشکل واقعی برای مشتریان باید از خانه بیرون بزنید و با مشتریان بالقوه خود مصاحبه کنید. از طریق مصاحبه با مشتریان باید مطمئن شوید مشکلی که شما در صدد رفع آن هستید یک مشکل واقعی است که ارزش حل کردن را دارد.

هنگامی که مشکل بازار هدف خود را شرح دادید، حال باید راه حل خود را توصیف کنید. راه حل شما دقیقا همان محصول یا سرویسی است که شما به مشتریان خود ارائه می کنید. باید نشان دهید که محصول یا خدمت شما مشکل مشتری را چگونه حل می کند و چطور می تواند زندگی مشتریان شما را ساده تر و بهتر کند؟

بازار هدف، مشتریان هدف شما چه کسانی هستند؟ چه تعداد از آنها را در دسترس خود دارید؟ خیلی مهم است که در توضیح اینها دقیق باشید و از اعداد حدسی و تخیلی استفاده نکنید. زمانی که شما بازار هدفی مشخص داشته باشید در تعیین استراتژی های بازاریابی کار ساده تری را پیش روی خود خواهید داشت. مشخص کنید چه کسانی قرار است محصول/خدمت شما را بخرند و یک تخمین تقریبی نیز از تعداد این افراد بزنید. اگر مشتریان کافی برای محصول یا سرویس شما وجود نداشته باشند، این می تواند یک هشدار برای کسب و کارتان باشد.

 رقابت، مشکلی که شما در صدد حل آن برآمده اید امروز چگونه حل می شود؟ آیا جایگزین دیگری برای محصول یا خدمت شما وجود دارد؟ رقبای شما چه کسانی هستند؟ مزیت رقابتی شما نسبت به آنها چیست؟

بهتر است رقبا خود را لیست کنید و سپس راه حل آنها را با راه حل کسب و کار خود مقایسه کنید. آیا رقبا دارای یک ویژگی خاص هستند یا نه؟

 یک طرح تجاری خوب، بخش های مختلف بازار هدف را شناسایی می کند و نشان می دهد که سرعت رشد هر یک از این بخش ها چقدر است.

می توان گفت اولین بخش طرح بازاریابی شما درباره چگونگی جایگاه یابی شرکت و محصول/خدمت شماست. جایگاه یابی یعنی ایجاد تمایز و تفاوت برند با رقبا در ذهن مشتریان. آیا شما می خواهید محصول/خدمت خود را با قیمت پایین تر از رقبا ارائه دهید یا می خواهید نوعی لوکس و لاکچری از آن را ارائه کنید؟

قبل از اینکه شروع به جایگاه یابی کنید باید کمی برای ارزیابی بازار فعلی و پاسخ دادن به سوالات زیر زمان بگذارید :

  • چه ویژگی ها یا مزایایی را پیشنهاد می کنید که رقبای شما نمی کنند؟

  • نیازها و خواسته های اصلی مشتریان چه چیزهایی هستند؟

  • رقبای شما خود را چگونه جایگاه یابی می کنند؟

  • چرا مشتریان باید شما را به جای رقبا انتخاب کنند؟

  • راه حل خود را در مقایسه با راه حل رقبا چگونه ارزیابی می کنید؟

 

بعد از اینکه استراتژی جایگاه یابی خود را به خوبی مشخص کردید زمان آن فرا رسیده تا به سراغ قیمت گذاری بروید. استراتژی جایگاه یابی شما در واقع نحوه قیمت گذاری(پوشش هزینه های کسب و کار شما، سود اولیه و ثانویه، تطبیق نرخ بازار) را نیز مشخص می کند.

 قیمت های شما باید با تقاضای مصرف کننده و انتظارات آنها مطابقت داشته باشد. اگر قیمت خیلی زیاد باشد شاید کسی محصول یا خدمت شما را خریداری نکند و اگر بیش از اندازه پایین باشد مشتری فکر می کند محصول شما بی کیفیت است.

 تبلیغات، با توجه به قیمت گذاری و جایگاه یابی، وقت آن است که به استراتژی تبلیغاتی خود نگاهی بیندازید. یک کمپین تبلیغاتی کامل و استاندارد، به خوبی می تواند جزئیات چگونگی ایجاد ارتباط میان چشم انداز شرکت و مشتریان را شرح می دهد. به یاد داشته باشید، مهم این است که شما می خواهید میزان هزینه های تبلیغاتی خود را نسبت به میزان فروشی که ایجاد می کند اندازه گیری کنید.

رسانه ها،  تولید محتوا، شبکه های اجتماعی و همکاری های استراتژیک بخش دیگری ازتبلیغات است.

 اهداف و معیارها، باید در مورد آینده و معیارهایی که با آن میزان موفقیت خود را می سنجید، فکر کرده باشید. باید به سرمایه گذار نشان دهید که برای آینده برنامه ریزی دارید و درباره تمام اتفاقات تصمیم گیری کرده اید. باید به سرمایه گذار نشان دهید که مردم به محصول یا خدمت شما نیاز دارند و حتی برخی از مردم از محصول یا خدمت شما استقبال کرده اند.

فکر کردن در مورد ریسک ها می باشد. چه خطراتی کسب و کار شما را تهدید می کند؟

 طرح مالی استاندارد، شامل پیش بینی های ماهانه برای ۱۲ ماه اول کسب و کار و سپس پیش بینی های سالانه برای سه تا پنج سال آینده می باشد. معمولا پیش بینی های سه ساله کافی است، اما برخی از سرمایه گذاران پیش بینی پنج ساله را نیز درخواست خواهند کرد. پیش بینی فروش شما بدین معنی است که شما طول چند سال آینده چقدر فروش خواهید داشت.

سود و زیان طرح باید مشخص باشد مثل فروش، هزینه کالاهای فروخته شده، حاشیه سود ناخالص، هزینه های اجرایی، مجموع هزینه های عملیاتی، درآمد عملیاتی، سود، مالیات، استهلاک دارایی های هویدا و استهلاک دارایی های ناهویدا، مجموع هزینه ها، سود خالص و .....

ترازنامه اطلاعاتی را درباره سلامت مالی کسب و کار شما ارائه می دهد. این فهرست دارایی های شرکت شما، بدهی ها و صاحبان شما (مالک) را فهرست می کند. اگر بدهی های شرکت را از دارایی بیرون بیاورید، می توانید ارزش خالص شرکت را تعیین کنید.

 در نهایت طرح کسب و کار، برنامه ریزی کسب و کار از مرحله ابتدا تا رسیدن به محصول است. شروع هر کسب و کاری باید از دیدگاه مخاطبان آن باشد. اینکه چرا این طرح کسب و کار را ایجاد می کنید و هدف آن چیست؟ آیا آینده این ایده ها برای کسب و کار مفید است؟ آیا این یک سرمایه گذاری مطمئن است؟ داشتن یک ایده درست می تواند به آسانی این توانایی را به شما بدهد. تحقیق بازار از اهمیت زیادی برخوردار است و باید حاوی اطلاعاتی مانند اندازه بازار، پیش بینی رشد بازار و روش برنامه ریزی برای دسترسی به این بازار باشد.

ارسال نظرات