خبرهای داغ:
بسیج جامعه زنان کشور در گزارشی تحلیلی بررسی می کند

وطن فروشی از تهران تا تورنتو

اصرار دارند که خود را در معرض دید عموم قرار دهند، حالا به هر وجهه و صورتی که شده این کار صورت گیرد مهم نیست؛ چراکه دقیقا اين یک شوآف سیاسی است و مهم نیست که در انظار عمومی و فضای واقعی چه شکل و قیافه ای داشته باشد.
کد خبر: ۹۱۲۹۷۵۹
|
۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۹:۳۶

به گزارش سرویس بسیج جامعه زنان کشور خبرگزاری بسیج،اصرار دارند که خود را در معرض دید عموم قرار دهند، حالا به هر وجهه و صورتی که شده این کار صورت گیرد مهم نیست؛ چراکه دقیقا اين یک شوآف سیاسی است و مهم نیست که در انظار عمومی و فضای واقعی چه شکل و قیافه ای داشته باشد بلکه بایستی فقط این شو اجرا شود. بعدها ضدانقلاب با طرفدارای و روش های عملیات روانی این چهره مخدوش و مضحک را آرایش و روتوش می کند. از این رو شکل مسخره و مضحک آن در فضای واقعی مهم نیست و در فضای مجازی به طور کاملا برنامه ریزی شده عده‌ای دست به افسانه بافی و اسطوره سازی از این رفتارهای مضحک می زنند. افرادی که به اپوزیسیون خارج نشین وصل هستند و به طور سازماندهی شده پوشش تبلیغاتی این موارد را انجام می دهند.

در همین راستاست که فردی روسری سفیدی را روی یک چوب بسته و گویی که ماهیگیری می کند روی یک تابلو برق یا یک سکو می ایستد. در فضای واقعی افراد از کنار آنها به آرامی و بی هیچ اعتنایی رد می شوند اما بعد از مدتی این فیلم در فضای شبکه های اجتماعی منتشر و دست به دست می شود تا ضدانقلاب به مقاصد خود نزدیک شود. فضای شبکه اجتماعی هم فضایی است که با چند لایک و بازانتشار می توان موضوعی را داغ کرد.
اما وقتی به پشت پرده و اتفاقاتی که برای « دختران خیابان انقلاب» افتاده نگاهی می کنیم و بعد از مدتی زندگی آنان را مورد توجه قرار می دهیم به اهداف واقعی چنین حرکت‌های به خوبی واقف می شویم.
اولین دختری که اقدام به چنین حرکتی کرد و روسری سفیدی را روی یک چوب بست و روی تابلو برق ایستاد، «ویدا موحد» بود. بعد از اینکه چند دختر دیگر با تحریک و تبلیغ ضدانقلاب دست به تقلید از کار وی زدند وی برای اینکه بگوید کار او منجر به چنین تحرکاتی شده است. با بادکنک های قرمز و سفید روی گنبد میدان انقلاب تهران رفت و دوباره سعی کرد که خودنمایی کند اما این حرکت بیشتر در نزد مردم یک حرکت مضحک و مسخره جلوه کرد و حتی شبکه های اجتماعی هم بازتابی نداشت.

«شاپرک شجری زاده» دیگر زنی بود که به عنوان «دختر خیابان انقلاب» این حرکت را تقلید کرد. او که خانه دار و داری یک فرزند پسر بود بعد از این ماجرا موفق شد پناهندگی سیاسی بگیرد و حالا با پسر و همسرش در مونترال کانادا اقامت دارد. جالب اینجاست که وکیل مدافع وی در ایران کسی نبود جز «نسرین ستوده» که خود از جمله زنان حاشیه دار چنین فضایی است.
ماجرای شجری زاده به وطن فروشی هم رسید. وی در پارلمان کانادا خواستار اعمال تحریم علیه ایران به نام حقوق بشر شد! شجری زاده در یک کنفرانس مطبوعاتی در پارلمان کانادا شرکت کرد که توسط ایروین کاتلر مشاور UANI یا "اتحاد علیه ایران هسته ای" برگزار شد. هدف از این کنفرانس خبری درخواست تحریم ایران بود. همین موضوع موج انتقادات فراوانی حتی از سوی برخی از زنان جریان سیاسی حامی اصلاح طلب را به دنبال داشت. شجری زاده از سوی سرویس های امنیتی و سیاسی به عنوان یک بازیچه که از وی هر چه می خواهند انجام می دهد مورد سوء استفاده قرار گرفته و حالا به مهره سوخته ای تبدیل شده که نقش عروسک خیمه شب بازی را در محافل غربی بازی می کند. البته خود او نشان داده آدم منفعت طلبی است و از این جریان برای خود یک کیسه گشاد دوخته و سود می برد. خوانش ماجرای تحرکات وی از قیطریه تا تورنتو نشان می دهد که شجری زاده برای چه چیزی وارد این بازی شده است. جالب اینجاست که در محافل غربی از شجری زاده به عنوان رهبر حقوق زنان و جز صد زن تاثیرگذار و الهام بخش بی‌بی‌سی در سال ۲۰۱۸ یاد شده است!
شجری زاده اخیرا از خود در فرودگاه یکی از کشورهای غربی فیلمی منتشر کرده که به نکوهش ایرانیان و تمجید و تعریف از شهروندان غربی می پرداخت. وی پروسه ضدایرانی خود را در این فیلم تکمیل می کند و می گوید غربی ها مردمانی مهربان هستند و به او که در فرودگاه گریه می کرده است محبت کرده اند اما هموطنانش او را ترد کرده اند.

از شجری زاده که بگذریم به زنان دیگری می رسیم که قصد دارند در این وادی برای خود جایی دست و پا کنند. شعر فمنیستی در واگن بخش زنان مترو می خوانند. گل به همنوعانشان هدیه می کنند و از آنها می خواهند که این افراد را برای مقاصدشان که کشف حجاب است حمایت کنند اما با نگاهی ساده به این فیلم ها بی اعتنایی را در رفتار مخاطبین این بازی‌های سیاسی به وضوح می بینم. بی اعتنایی که هر چه بیشتر آنان را از قصد و نیت شان که دیده شدن در این فضاست بسیار ناامید می کند.
مسیح علینژاد که حالا در آنطرف برای خود نامی دست و پا کرده است نیز از جمله افرادی است که ضدانقلاب بر روی وی سرمایه گذاری کرده و حالا از سوی همکاران قبلی خود در جناح اصلاحات به عنوان یک وطن فروش شناخته می شود. علینژاد در محافل ضدایرانی غربی رفت و آمد دارد و با ربع پهلوی فالوده می خورد و با «مایک پمپئو» وزیر خارجه کنونی آمریکا و رئیس اداره مرکزی سازمان اطلاعاتی آمریکا (سیا) عکس یادگاری می گیرد. چه سرنوشت مسیح علی نژاد و چه شاپرک شجری زاده نشان می دهد کسانی که موفق می شوند در این حوزه نامی دست و پا کنند به دامن ضدانقلاب روی می آورند و پادوی غربی ها می شوند و مهر وطن فروشی را بر پیشانی خود می زنند. کسانی هم که در این وادی عقب می مانند کم کم در جامعه ترد و به محاق می روند و از ذهن افکارعمومی گم می شوند./طنین یاس

ارسال نظرات
آخرین اخبار