سرباز شهید محمد باقر اباذری در 30 آبان‌ماه 1362، در عملیات والفجر 4 در حین ستیز با دشمنان اسلام به آرزوی دیرین خود رسید و شربت شهادت را نوشید و آسمانی شد.
کد خبر: ۹۱۲۹۶۱۸
|
۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۹:۲۹

به‌گزارش خبرگزاری بسیج استان مرکزی؛ به منظور گرامیداشت یاد و خاطره شهدای استان مرکزی خبرگزاری بسیج استان از این پس سعی دارد با معرفی روزانه یک شهید یاد این بزرگواران را برای مخاطبین خود زنده نگه دارد، امید است که این کار مورد رضایت شهدا و استفاده مخاطبین قرار گیرد.

زندگی‌نامه:

سرباز شهید محمد باقر اباذری در سال 1340 در روستای چنار شهرستان خمین، در خانواده‌ای مذهبی و کشاورز دیده به جهان گشود.  تربیت در دامن پرمهر مادری مؤمن و پدری متقی پرورش باعث شد تا او از همان دوران کودکی عشق و ارادت به ائمه اطهار(ع) بند بند وجودش را سرشار کند.

پس از پایان تحصیلات دوره ابتدایی، نبود امکانات در روستا باعث شد تا او در کنار پدر به کار کشاورزی بپردازد و از نظر اخلاق و رفتار برای خانواده‌ و اهل روستا الگویی نمونه شود. شهید اباذری در سال 1355 تصمیم گرفت برای کار راهی تهران شود تا بتواند به سهم خود کمک حال پدر در معاش خانواده باشد.

محمدباقر زندگی مجردی را پشت سر می‌گذاشت که جرقه‌های انقلاب اسلامی در ایران زده شد و امت اسلامی حرکت‌های میلیونی خود را با رهبری‌های پیامبرگونۀ امام امت آغاز کرد. شهید اباذری از جمله کسانی بود که همگام و همراه با مردم، نفرت و انزجار خود را از دستگاه ستم‌شاهی ابراز کرد و خواهان برقراری حکومت اسلامی شد.

عِرق مذهبی و اصالتی که در وجودش بود، در او حرکت می‌آفرید. احساسات اسلامی و عشق او به سرور شهیدان، امام حسین (ع)، محرک او بود تا بتواند هرچه بیش‌تر، بهتر و عمیق‌تر انقلاب را درک کند و در براندازی حکومت ننگین شاهنشاهی سهیم باشد.

انقلاب به لطف الهی و برکت خون شهیدان پیروز شد و زمان آن فرارسید که امت اسلامی در پی فرمان‌های بی‌دریغ امام امت، در پیشبرد انقلاب اسلامی همراه با روحانیون متعهد در خط امام، فعالانه کوشش کند و از هیچ‌چیز حتی جان، دریغ نکند.

شهید اباذری از جمله کسانی بود که در پیشبرد انقلاب، به هر نحو ممکن، کوشا بود. وی یک سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در سال 1358 با دختر دایی خود ازدواج کرد و حاصل  این زندگی کوتاه ولی پربار، علاوه بر معنویات خاص، ریحانه ای است که از این شهید بزرگوار به یادگار مانده است.

با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و تجاوز دشمنان به خاک اسلامی، این احساس در وجودش شکل گرفت که به جبهه برود و دِین خود را به انقلاب ادا کند. زمان، زمان یاری اسلام است و باید به ندای «هل من ناصر ینصرنی» حسین زمان، لبیک گفت. همین احساس پاک و عقیدة محکم باعث شد که داوطلبانه عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل شود و در 15 تیرماه 1361، لباس مقدس سربازی را به تَن کرد. پس از طی دوره آموزشی به عنوان یکی از سربازان لشکر 28 در کردستان مشغول فعالیت مخلصانه شد و بیش از یک‌سال با ضد انقلابیون داخلی و بعثیون کافر، در این منطقه در مصاف بود.

توصیه‌های مکرر به صبر، پشتیبانی از امام، رعایت اخلاق اسلامی و اسراف‌نکردن، از خصوصیات بارز این نشهید بود. 

باقر عاشق شهادت بود و کشته‌شدن در راه خدا را برای خود فیضی عظیم می‌دانست؛ او در 30 آبان‌ماه 1362، در عملیات والفجر 4، در جبهه‌های شمالغرب و در ارتفاعات کانی‌مانگا-پنجوین، در حین ستیز با دشمنان اسلام شربت شهادت را نوشید و آسمانی شد.

انتهای پیام/

ارسال نظرات