قدرت اقتصادی و نظامی آمریکا قطعا از ایران بیشتر است و تصمیم اخیر ترامپ و پمپئو درباره سپاه پاسداران، مستظهر به همین قدرت است. اما قدرت سیاسی و بین‌المللی آمریکا، با همه بزرگی و گستردگی‌اش، برای تحقق هدف‌های نهفته در این تصمیم کفایت نمی‌کند؛
کد خبر: ۹۱۲۸۰۵۷
|
۲۷ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۱:۰۰

به گزارش خبرگزاری بسیج در کرمان،  قدرت اقتصادی و نظامی آمریکا قطعا از ایران بیشتر است و تصمیم اخیر ترامپ و پمپئو درباره سپاه پاسداران، مستظهر به همین قدرت است. اما قدرت سیاسی و بین‌المللی آمریکا، با همه بزرگی و گستردگی‌اش، برای تحقق هدف‌های نهفته در این تصمیم کفایت نمی‌کند؛ زیرا تحقق این هدف‌ها مستلزم عبور از چند مانع حقوقی و سیاسی و تبلیغاتی است که امکان‌ناپذیر می‌نماید:

1⃣ تروریست خواندن بخشی از قوای حاکمیتی یک کشور، با روح منشور ملل متحد و استقلال و برابری کشورها و به‌ویژه بندهای ۴ و ۷ ماده ۲ منشور مغایرت تام دارد و ایران می‌تواند با رجوع به این قانون مورد قبول جامعه جهانی، خواستار مواخذه جهانی آمریکا در سازمان ملل شود.

2⃣ تروریست خواندن مهم‌ترین و بزرگ‌ترین نیروی نظامی خاورمیانه، اقدام تحریک‌کننده و تهدیدکننده صلح و ثبات منطقه‌ای و جهانی است و با همه مواد فصل ششم منشور سازمان ملل متحد، به‌ویژه ماده ۳۳ مغایرت دارد.

3⃣ آمریکایی‌ها دقیقا و کاملا می‌دانند که اقدامات سپاه پاسداران در مناطق بحرانی خاورمیانه، هرگز ناقض صلح و ثبات نبوده است. آن چیزی که مورد پسند آمریکایی‌ها نیست این است که سپاه پاسداران و کل حاکمیت جمهوری اسلامی حاضر نیستند پس از دفع خطراتی مانند القاعده وطالبان و رژیم بعث و داعش و نظایر اینها، سرزمین‌های آزادشده از دست تروریست‌ها را به آمریکایی‌ها یا دست‌نشاندگان آنها بسپارند.

دستگاه دیپلماسی ایران می‌تواند این موضوع را برای جامعه جهانی توضیح دهد که حضور مستشاری ایران در مناطق بحرانی خاورمیانه، بدون استثنا، با اذن دولت‌های رسمی این کشورها بوده و حضور نظامی آمریکا، غالبا در قالب تهاجم یکسویه و ندرتا مجوز شورای امنیت بوده است.

4⃣ آمریکایی‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که شاید بهتر باشد اقدام‌های فرسایشی را کنار گذاشته و به مصاف مستقیم با ایران بیایند و مشکل را از ریشه برطرف کنند. چنین تغییر رویکردی، کوبیدن بر طبل جنگ است که فعلا نشانه‌ای از همراهی بین‌المللی و حتی همراهی همه نهادهای آمریکایی با آن دیده نمی‌شود.

5⃣ آمریکایی‌ها خام‌اندیشانه گمان می‌کنند، نارضایتی‌های کنونی از وضع اقتصادی قابلیت تبدیل شدن به جنبش همگانی علیه نظام سیاسی را دارد و ضربه از بیرون، این روند را تسریع و تشدید می‌کند؛ حال آنکه مواضع همه نیروهای موثر کشور، از جمله بخش‌هایی از مخالفان سیاسی که حتی حکومت آنان را به‌رسمیت نمی‌شناسد و مخالفان غیرقانونی به‌شمار می‌روند، در دو روز اخیر نشان داده است که اینجا هیچ فرش قرمزی برای آمریکایی‌ها پهن نشده و شلیک نخستین تیر به‌سوی ایران، جبهه متحد ایرانیان را به حرکت در خواهد آورد.

6⃣هیات حاکمه کنونی ایالات‌متحده در میان عوام آن کشور حامیانی پرشور دارد؛ اما مخالفت‌های خواص با برنامه‌های پوپولیستی آن چنان گسترده است که میدان را برای موج‌سواری تیم احساساتی ترامپ-بولتون-پمپئو به‌شدت تنگ کرده است. از این رو، هیاهوی تیم ترامپ مصداق همان شبگرد تنهایی است که از ترس تنهایی سوت می‌زند.

7⃣ این موانع و مشکلات دولت آمریکا واقعی‌اند؛ اما تاثیر بازدارنده آنها بر تحریکات کنونی آمریکا، بستگی تام دارد به نحوه مواجهه دولت ایران با این تحریکات.

هنر دیپلماسی و نظامی ایران در این مقطع حساس باید این باشد که به آمریکایی‌ها بفهماند، ایران کاملا آماده دفاع است و به‌قول تیراندازان، خلاصی ماشه را گرفته است؛ اما با تسلط کامل بر رفتارش، منتظر نخستین خطای آمریکایی‌هاست و پس از آن در چکاندن ماشه، تردید نخواهد کرد.

تیم ترامپ که با منطق جنگ سرد می‌اندیشد، معنای خلاصی ماشه و چکاندن بی‌درنگ را بهتر می‌فهمد تا فراخوان دعوت به صلح جهانی را که بقیه دولت‌ها و ملت‌های جهان می‌فهمند. با آمریکا باید با منطق جنگ سرد سخن گفته شود.‌

ارسال نظرات