خبرهای داغ:
محمد فنایی اشکوری پاسخ داد؛

مهم‌ترین کوشش‌های فلسفی کنونی باید در چه حوزه‌هایی باشد؟

فنائی اشکوری گفت: مهم‌ترین کوشش‌های فلسفی در دوره کنونی باید در حوزه‌های سه‌گانه زیر باشد: تداوم تأملات در فلسفۀ اسلامی، فلسفۀ تطبیقی و فلسفه‌های مضاف به‌ویژه فلسفه‌های ناظر به عمل و زندگی.
کد خبر: ۹۱۲۶۳۳۳
|
۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۷:۰۹

به گزارش خبرگزاری بسیج، فلسفه در تاریخ و فرهنگ اسلامی ریشه ستبری دارد، ولی نظر به آثاری که تاکنون سعی در شناساندن سیر تاریخی این سنت غنی نوشته شده‌اند، نشان می‌دهد که هنوز راه درازی در فهم درست این سنت در پیش است. آگاهی عمیق از سنت فلسفی در جهان اسلام، بدون در دست داشتن اثری که سیر تاریخی این سنت را به گونه‌ای تحلیلی و جامع ارائه کرده باشد، بسیار مشکل می‌نماید. در پاسخ به این نقطه ضعف محمد فنایی اشکوری و جمعی از نویسندگان به نگارش کتاب درآمدی بر تاریخ فلسفۀ اسلامی پرداخته اند. نویسندگان این اثر تصویری اجمالی، گویا، فراگیر، تحلیلی - انتقادی و به دور از تعصب از سیر فلسفه اسلامی عرضه کرده‌اند. همچنین فلاسفه برجسته، تحولات و مکاتب مهم فلسفی و علوم مرتبط با فلسفه (یعنی منطق، کلام و عرفان) را نیز در کانون توجه قرار داده‌اند. جلد سوم این اثر شامل حکمت اشراقی، مکتب فلسفی شیراز و اصفهان، حکمت متعالیه، مفسران و منتقدان حکمت متعالیه و فیلسوفان اسلامی معاصر است. در گفتگویی کوتاه با محمد فنایی اشکوری استاد فلسفه و عرفان تطبیقی به بررسی فلسفه و فیلسوفان اسلامی معاصر پرداخته ایم.

 

*شما در جلد سوم کتاب درآمدی بر تاریخ فلسفۀ اسلامی به فیلسوفان قرن حاضر هم پرداخته‌اید. همچنین کتاب مستقلی با عنوان مقدمه‌ای بر فلسفۀ اسلامی معاصر نوشته‌اید. به نظر شما فلسفۀ اسلامی در قرنی که ما در سال‌های پایانی آن هستیم چه وضعیتی داشته و چه مسیری را طی کرده و دستاوردهای آنچه بوده است؟ همچنین چهره‌های شاخص این دوره چه کسانی هستند؟

فلسفۀ اسلامی در قرن چهاردهم هجری شمسی پررونق بوده است و هر چه زمان گذشته است بر رونق آن افزوده‌شده است. این دوره شاهد چند نسل از فیلسوفان بوده است که در اینجا به‌طور اجمال از آن یاد می‌کنیم. از میان نسل اول این دوره می‌توان از اساتیدی همچون آیات میرزا هاشم اشکوری، میرزا مهدی آشتیانی، میرزا احمد آشتیانی، رفیعی قزوینی، سید کاظم عصار، ابوالحسن جلوه، الهی قمشه‌ای، محمدتقی آملی، ابوالحسن شعرانی، امام خمینی و علامه طباطبایی نام برد.

فضای حاکم بر این دوره فضای سنتی است و عمدۀ توجه فیلسوفان به تدریس و شرح وتحشیۀ آثار گذشتگان است، البته سه شخصیت اخیر تا حدی وارد فضای جدید تفکر در دورۀ معاصر شده‌اند. بی‌شک شمار فیلسوفان این دوره بسی بیش از این است. برای آشنایی با این فیلسوفان به کتاب تاریخ حکماً و عرفای متأخر بر ملاصدرا اثر جناب استاد منوچهر صدوقی سها می‌توان رجوع کرد.

*نسل دوم فلسفۀ اسلامی معاصر چه کسانی هستند و فلسفۀ اسلامی در این دوره چه ویژگی‌هایی دارد؟

از میان فیلسوفان نسل دوم که دورۀ فعالیتشان از حدود دهۀ چهل شمسی آغاز می‌شود می‌توان از اساتیدی همچون آیات شهید مطهری، سید جلال‌الدین آشتیانی، مهدی حائری یزدی، محمدتقی جعفری، شهیدسیدمحمدباقر صدر، حسن‌زادۀ آملی، جوادی آملی و مصباح یزدی نام برد. چنانکه می‌دانید در کتاب مقدمه‌ای بر فلسفۀ اسلامی معاصر دوازده تن از برجسته‌ترین فیلسوفان معاصر را معرفی کرده‌ام.

فیلسوفان اسلامی به دلیل مواجه‌شدن با فلسفۀ غرب و دنیای جدید و طرح شدن پرسش‌های فلسفی و الهیاتی نو، مباحث تازه‌ای را طرح کردند و افق‌هایی جدید را در فلسفۀ اسلامی گشودند

در این دوره فیلسوفان اسلامی به دلیل مواجه‌شدن با فلسفۀ غرب و دنیای جدید و طرح شدن پرسش‌های فلسفی و الهیاتی نو، مباحث تازه‌ای را طرح کردند و افق‌هایی جدید را در فلسفۀ اسلامی گشودند، البته آغاز این رویکرد به دو تن از فیلسوفان نسل قبل یعنی علامه شعرانی و علامه طباطبایی برمی‌گردد و اغلب فیلسوفان این دوره از شاگردان آن اساتید به‌ویژه علامه طباطبایی و تحت تأثیر ایشان بوده‌اند. در این دوره گام‌های آغازین در شکل‌گیری فلسفۀ تطبیقی و فلسفه‌های مضاف برداشته شد.

*فیلسوفانی که شما در کتاب مقدمه‌ای بر فلسفۀ اسلامی معاصر از آنان سخن گفته‌اید همگی پیش از انقلاب اسلامی رشد کرده و بالیده‌اند. آیا در میان نسل پس از انقلاب این سنت به نحو موفقی ادامه یافته است و شخصیت‌هایی ظهور کرده‌اند و کار مهمی در فلسفه صورت گرفته است؟

بله! نسل سوم که دوران بالندگی آن پس از انقلاب اسلامی است به نحو موفقی به این سنت تداوم بخشیده است. رونقی که فلسفۀ اسلامی پس از انقلاب یافته است در تاریخ ما بی‌سابقه است. امروزه تدریس فلسفه در حوزۀ علمیه و تعداد طلابی که به فلسفه اشتغال دارند قابل مقایسه با گذشته نیست. مراکزی که به فلسفه می‌پردازند و کتاب‌ها و مجلاتی که منتشرشده و می‌شوند بی‌سابقه است. در این دوره نیز اساتید و محققان فلسفه و مؤلفان آثار فلسفی بسیارند.

رونقی که فلسفۀ اسلامی پس از انقلاب یافته است در تاریخ ما بی‌سابقه است

در اینجا به‌عنوان نمونه به سه استاد معاصر مؤثر در تحول فلسفه در حوزۀ علمیۀ قم پس از انقلاب اسلامی اشاره می‌کنم. یکی از این اساتید آیت‌الله علی عابدی شاهرودی است که بی‌شک استادی صاحب‌نظر و نوآور در فلسفۀ اسلامی و فلسفۀ تطبیقی به‌ویژه مقایسۀ فلسفۀ اسلامی بافلسفۀ نقدی امانوئل کانت فیلسوف نامدار آلمانی است. سه اثر مهم ایشان بنام: سنجش و اکتشاف، نقد قوۀ شناخت، و قانون اخلاق بر پایۀ نقد عقل به عقل، شاهد مدعای فوق است.

استاد دیگر آیت‌الله غلامرضا فیاضی است که سال‌ها به تدریس فلسفۀ اسلامی به‌ویژه حکمت متعالیه مشغول بوده‌اند و آرا ابتکاری و نوآوری‌های فراوانی دارند که در آثار مختلفشان طرح‌شده است، ازجمله در کتاب‌های: تعلیقات بر نهایة الحکمة، علم النفسفلسفی، و جستارهای فلسفی. تبحر در متون فلسفی اسلامی و مطالعۀ تطبیقی بین فلسفه و متون دینی و کوشش برای سنجش آرا فلسفی براساس نقد عقلی و عرضه بر کتاب و سنت از ویژگی‌های رویکرد ایشان است.

استاد برجستۀ دیگر در این زمینه آیت الله سیدیدالله یزدان پناه است که از اساتید مسلم فلسفه و عرفان اسلامی و دارای اندیشه‌های نو و ابتکاری در هر دو حوزه است. کتاب‌های مبانی و اصول عرفان نظری، حکمت اشراق، فروغ معرفت و تأملاتی در فلسفۀ فلسفۀاسلامی برخی از آثار ایشان است که تاکنون منتشر شده‌اند و انشا الله در آینده شاهد آثار درخشان دیگری از ایشان خواهیم بود. این اساتید فقط مدرس فلسفه نیستند، بلکه می‌کوشند افق‌هایی تازه در فلسفه بگشایند. استادان و پژوهشگران جوان دیگری هم هستند که در آینده بهتر و بیشتر شناخته خواهند شد.

*به نظر شما مهمترین تلاش‌های فلسفی ما در حال حاضر باید متمرکز بر چه حوزه‌هایی باشد؟

مهم‌ترین کوشش‌های فلسفی در این دوره باید در حوزه‌های سه‌گانه زیر باشد: تداوم تأملاتدر فلسفۀ اسلامی، فلسفۀ تطبیقی، و فلسفه‌های مضاف به‌ویژه فلسفه‌های ناظر به عمل و زندگی. می‌توان امیدوار بود که با این رویکردها و دستاوردها فلسفۀ اسلامی وارد مرحلۀجدیدی شود و بنیان‌های نظری تمدن نوینی اسلامی را پی‌ریزی کند.

ارسال نظرات
پر بیننده ها