یادداشت: اسماعیل محمدی / ۲۹ بهمن ماه روز اقتصاد مقاومتی و کارآفرینی:

بسیج سازندگی، موثرترین عامل در استقرار اقتصاد شایسته گام دوم انقلاب

اقتصاد مقاومتی برای اینکه استقرار یابد ابتدا به شکل باور درونی و مطلوبیت ذهنی درآید و همه فعالان اقتصادی به ضرورت و مزیت های تحقق ان ایمان داشته باشند.
کد خبر: ۹۱۱۳۰۱۵
|
۲۹ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۰:۴۶

29 بهمن سالروز ابلاغ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی از سوی مقام معظم رهبری است که راهبردی پایان ناپذیر برای همه روزها ، ماه ها و سال های حیات طیبه انقلاب اسلامی محسوب می شود.

اقتصاد مقاومتی روشی برای مقابله با تحریم‌های اقتصادی علیه یک منطقه یا کشور تحریم شده، با کمترین وابستگی به خارج از کشور در خصوص نیازهای اساسی و راهبردی است. در ایران ۲۹ بهمن ماه به عنوان روز اقتصاد مقاومتی و کارآفرینی در تقویم سال ۹۷ نام‌گذاری شده است.

اقتصاد مقاومتی روشی برای مقابله با تحریم‌های اقتصادی علیه یک منطقه یا کشور تحریم شده، با کمترین وابستگی به خارج از کشور در خصوص نیازهای اساسی و راهبردی است. در ایران ۲۹ بهمن ماه به عنوان روز اقتصاد مقاومتی و کارآفرینی در تقویم سال ۹۷ نام‌گذاری شده است.

 پیشرفت و سازندگی و توسعه اقتصادی در مسیر گام دوم انقلاب  بدون تردید با مدیریت جهادی  امکان پذیر می شود.

بسیج سازندگی موثرترین عامل در مسیر استقرار اقتصاد مقاومتی و هنر اقتصادی نهاد مقدس سازمان بسیج مستضعفین است که راهبرد پایدار خود را ترجمان اقتصادی " ما می توانیم"  در گام دوم  قرار داده است.

اقتصاد مقاومتی برای اینکه استقرار یابد ابتدا به شکل باور درونی و مطلوبیت ذهنی درآید و همه فعالان اقتصادی به ضرورت و مزیت های تحقق ان ایمان داشته باشند.

این باور و مدیریت ذهنی باید در ادامه بتواند بر رویکردهای این موضوع ، متمرکز شود و دستاوردهای ملموس ارائه کند.

بنابر این همه چیز از مدیریت منابع انسانی و نیروی انسانی آغاز می شود و حوزه مدیریت منابع انسانی در دهه های اخیر وارد عرصه های حرفه ای و هوشمند شده است.

 تنها گروهی که این باور و ایمان را دارد و می تواند به استقرار اقتصاد مقاومتی کمک کند نیروی بسیج به ویژه بسیج سازندگی است که هم توان دارد و هم باورمند است که "ما می توانیم".

بسیج سازندگی هم تلاش می کنند در سطحی برتر شاخص های "معنویت سازمانی" را ارتقا دهد که راهبردی صدرنشین برای اصلاح ساختار و توسعه نظام اداری است.

معنویت سازمانی یا Spirituality in Organizations به معنی ارزش دانستن پیشرفت و سرنوشت یک سازمان برای تک تک نیروهای انسانی است و در برابر هر گونه شکست سازمانی در برابر رقیبان به شدت مقاومت و تلاش می کنند و تمایز سازمانی در مسیر برند شدن سازمان خود را هدف غایی خود می دانند تا کشور خود را  ضمن حفظ استقلال به جایگاه واقعی خود برسانند. 

در مسیر اقتصاد مقاومتی هم کشور ایران اسلامی را باید تمامیت یک سازمان بدانیم که اعضا باید برای استواری ، استحکام ، رشد و تعالی آن تلاش کنند.

بهداشت مالی ، سلامت کاری و بهره وری منابع از مختصات پایدار رفتار این نوع منابع انسانی است و عینی ترین و برجسته ترین نمونه معنویت سازمانی در دوران دفاع مقدس قابل شناسایی است و می توانیم اقتصاد مقاومتی را ترجمان  اقتصادی دفاع مقدس بنامیم.

در این الگو ، مدیریت منابع انسانی هرگز به معنی کارگزینی صرف ، جذب آماری یا تعدیل نیروی کار نیست بلکه روندی حرفه ای را طی می کند و در واقع مدیریت سرمایه های ناملموس یا سرمایه انسانی و اجتماعی است و این طور نیست که هر کسی خود را شایسته احراز سمت مدیریت منابع انسانی بداند.

بسیج  هم واژه ای با دامنه معانی گسترده است که جوهره آن را کوشش ، تلاش هوشمندانه و سازندگی ، مدیریت بهینه زمان  و منابع انسانی با استفاده از حداکثر توان و استعداد و مزیت و انرژی و توان جامعه و سرزمین تشکیل می دهد.

بهره وری 100 درصدی عوامل تولید ، مدیریت کامل زمان و از همه مهم تر تقویت ستون های اقتصاد ملی و استحکام بیشتر اقتصاد کلان در برابر آسیب های تحریم و دیگر توطئه های اقتصادی دشمنان در کنار کمک به طرح های محرومیت زدایی، تلاش مقدس و جهاد اقتصادی در جهت عمران و آبادانی، استقرار عدالت اقتصادی و اجتماعی در کشور و توسعه اقتصاد روستایی به ویژه در مناطق دور دست از مختصات فعالیت های سیج سازندگی است.

نظام جمهوری اسلامی ایران این افتخار را دارد که خدمت رسانی بی منت به مردم به ویژه اقشار کم درآمد و مناطق توسعه نیافته یا عقب نگه داشته شده را پیگیری می کند. هم سنجی دولت ها پس از پایان جنگ تحمیلی نشان می دهد که دولتی موفق بوده است که بیشترین همگرایی را با فرهنگ و اندیشه بسیج سازندگی داشته است ، این همگرایی اگر به مرز 100 درصد برسد شعار «ما می توانیم» حتما تحقق می یابد.

هر اندازه فعالیت های بسیج سازندگی در همه عرصه های تلاش ، تصمیم گیری و کارآفرینی گسترده شود ، هنجارهای اقتصادی هم بیشتر خواهد شد و امروز هم اگر دولت یازدهم استقرار اقتصاد مقاومتی را رسالت و تکلیف خود می داند باید بیشترین نقش افرینی را برای بسیج سازندگی در نظر بگیرد تا دستاوردهای احتمالی این تلاش ها تا حدود زیادی تضمین شود.

 

یکی از واژه هایی که در دوره آغاز و شکل گیری و استمرار حیات انقلاب شکوهمند اسلامی ایران بیشترین کاربری ها را داشته، محرومیت زدایی بوده است.

محرومیت فقط به معنی فقر امکانات اقتصادی ساکنان یک منطقه نیست ، بلکه معادل فقر مدیریت فرصت های ایجاد ارزش افزوده و تولید ثروت (هدر دادن منابع تولید ثروت) هم است. متاسفانه در الگوی توسعه موسوم به تنفس مصنوعی و مبتنی بر لیبرالیسم اقتصادی، بخش های زیادی از جغرافیای اقتصادی و سرزمینی و انسانی عقب نگه داشته شد. این در حالی است که با ارائه برخی خدمات اندک می توان دورانی تازه از فعالیت های اقتصادی، علمی و اجتماعی را در روستاها برنامه ریزی کرد. البته تلاش برای پیشرفت مناطق محروم همواره در برنامه های مختلف توسعه جایگاه داشته اما قابل توجه نبوده است و به اولویت و رویکردی پایدار و ثابت تبدیل نشده است.

جای تاسف است به رغم وجود این همه انگیزه و نیروی انسانی و دانش در نهاد بسیج سازندگی،این نهاد تقویت نمی شود.

اما در گام دوم انقلاب اسلامی  نباید فرصت سوزی شود.

همه از دولت ها انتظار دارند برنامه ها و طرح های مناسب را طوری سازماندهی کند که با تغییر در ساختارها سرعت توسعه افزایش یابد، در تدوین این برنامه ها باید توجه داشت که مناطق محروم عرصه ای «بکر» برای توسعه اقتصادی و همه جانبه هستند.

باید مدل های«توسعه شدید در مرکز و توسعه ضعیف در پیرامون» را کنار گذاشت و مدل توسعه از پایین به بالا یا از پیرامون به مرکز را در دستور کار قرار داد. این حق وجب به وجب خاک و تک تک آحاد شهروندان هر سرزمینی است که از دولت ، بسته توسعه یافتگی را بخواهند؛ بسته ای که به توانمندسازی آنها در تولید ثروت از همه منابع انسانی، آب، خاک، جغرافیا و زمان کمک می کند و این کار هم از هنرهای بسیج سازندگی است.

خوشبختانه نهاد بسیج سازندگی هم عالی ترین پاسخ مثبت را به این روند داشته است. تبدیل یک منطقه بکر و بایر به یک منطقه اقتصادی، هنر برتر اقتصادشناسانی است که خود را خدمتگزار بی منت مردم معرفی می کنند و این هم هنر سربازان اقتصادی گمنام در بسیج سازندگی است. دهکده های مناطق محروم ایران و برخی روستاهایی که امروزه ظاهراً مناطق محروم محسوب می شوند از استعدادهای لازم برای تبدیل شدن به قطب های پیشرفت گردشگری، کشاورزی، صنایع دستی و... برخوردارند. تنها یک طرح انتقال آب شرب به روستاهای محروم کافی است که نواری از توسعه بستان ها و باغات را به ارمغان آورد. به نظر می رسد دولت باید فرایندها و روندهای توسعه را در کشور دگرگون و بازمهندسی کند و غنی تر از گذشته توسعه مناطق محروم را در اولویت نخست خود قرار دهد و از تمام ظرفیت بسیج سازندگی استفاده کند.

مبانی علم اقتصاد هم این رویکردها را تایید و به شدت پشتیبانی می کند چرا که اثربخشی برنامه های توسعه در مناطق بکر اقتصادی بیشتر است، بخش زیادی از منابع این مناطق هنوز احیا نشده است در حالی که احیای آنها به سادگی این مناطق را آماده حرکت به سوی مرحله جدید توسعه می کند.

به هرحال هر جا که نیروی انسانی حضور دارد، منابع خاک و آب وجود دارد و می توان با تقویت زیربناهای اقتصادی مانند ارتباطات جاده ای و فناوری مخابراتی با اطمینان وارد فرایندهای توسعه ای تولید ثروت شد. این همان شعار ناب و شعور خاص بسیج سازندگی است. هنر دولت ها این است که مناطق بکر را در شمال، جنوب، شرق و غرب کشور به عالی ترین و جذاب ترین نقاط برای جذب تقاضای خدمات گردشگری، توسعه اقتصادی و تولید ثروت تبدیل کنند نه این که بگویند این مناطق اصلاً توجیه اقتصادی برای توسعه و پیشرفت ندارند. بزرگترین خیانت اقتصادی در ایران اسلامی این است که عده ای بگویند؛ یک نقطه از این سرزمین یا یک نفر از این جمعیت حق دسترسی به پیشرفت اجتماعی و اقتصادی را ندارد و نباید به مناطق محروم رسیدگی شود. همه مردم و همه نقاط سرزمین ایران اسلامی، لیاقت توسعه یافتگی را دارند اما با استفاده از الگوها و مدل های ایرانی و بومی نه مدل های غربی و وارداتی.

اصلی ترین مبنای قانونی برای توسعه مناطق محروم همان قانون اساسی است که «جمهوری اسلامی» تمامیت مردم سالاری آن را تشکیل می دهد.

توسعه اگر با جمهوری ترکیب شود در آن صورت همبستگی مستقیم با رشد، توسعه، پیشرفت، توزیع امکانات و فرصت ها در میان جمهور مردم، خواهد داشت و مردم ایران اسلامی انتظار دارند جشنواره های پایان محرومیت زدایی در همه نقاط سرزمینی و جمعیتی کشور با بسیح همه نیروها بر پا شود.

در فرهنگ بسیج سازندگی ؛‌ توسعه تولید ثروت در مسیر استقرار اقتنصاد مقاومتی در واقع جهاد اقتصادی محسوب می شود و معنی اصلی و مطلق جهاد ، مبارزه در راه خداست اما وقتی این واژه با یک کلمه دیگر ترکیب می شود دامنه دلالت ان هم متناسب با این ترکیب گسترده تر می شود و "جهاد اقتصادی"  هم از این نوع است.

 

اگر اقتصاد را به معنی تلاش برای تولید حداکثرثروت و استخراج حداکثر ارزش افزوده بدانیم ،

بسیج سازندگی  به معنی تلاش حداکثر و سازنده و مفید با رویکرد رسیدن به حداکثر بهره وری و استخراج یا استحصال ارزش افزوده یا بهره وری 100 درصد یا نزدیک به ان است که همه دولت ها به دنبال ان بودند  اما کمتر موفق شدند چون عامل اصلی تحقق ان یعنی الگوی بسیج سازندگی را  کم رنگ دیدند.

برای ترویج الگوی بسیج سازندگی هم باید نوسازی و تحول در ساختارهای اقتصادی انجام گیرد و هم اینکه در حوزه نرم افزاری  و مدیریت ذهنی شهروندان دینی و مسلمان ، تلاش کنیم اصل بسیج سازندگی در همه امور زندگی جریان یابد و اعمال شود.

بسیج سازندگی ؛ محدویت کارامدی ندارد ، به توسعه دورن زا می اندیشد ، رفاه همه مردم را هدفگذاری کرده است ، ارزش بسیج سازندگی در آن است که فراتر از هر گونه جناح بندی قرار دارد و به پیشرفت همراه با عدالت در همه نقاط سرزمین می اندیشد و هزاران فضیلت دیگر...

همان طوری که در بیانیه گام دوم انقلاب هم تاکید شده ؛  اقتصاد یک نقطه‌ کلیدیِ تعیین‌کننده است. اقتصاد قوی، نقطه‌ قوّت و عامل مهمّ سلطه‌ناپذیری و نفوذناپذیری کشور است و اقتصاد ضعیف، نقطه‌ ضعف و زمینه‌‌ساز نفوذ و سلطه و دخالت دشمنان است. فقر و غنا در مادّیات و معنویّات بشر، اثر میگذارد. اقتصاد البتّه هدف جامعه‌ی اسلامی نیست، امّا وسیله‌ای است که بدون آن نمی توان به هدفها رسید.

 عدالت و مبارزه با فساد هم این دو لازم و ملزوم یکدیگرند. همه باید بدانند که طهارت اقتصادی شرط مشروعیّت همه‌ی مقامات حکومت جمهوری اسلامی است. و دستگاه‌های نظارتی و دولتی باید با قاطعیّت و حسّاسیّت، از تشکیل نطفه‌ی فساد پیشگیری و با رشد آن مبارزه کنند. این مبارزه نیازمند انسانهایی باایمان و جهادگر، و منیع‌الطّبع با دستانی پاک و دلهایی نورانی است. این مبارزه بخش اثرگذاری است از تلاش همه‌جانبه‌ای که نظام جمهوری اسلامی باید در راه استقرار عدالت به کار برد.

این هنر بسیج است که ترجمان " ما می توانیم " باشد.

 

اسماعیل محمدی

ارسال نظرات