یادداشتی از حیدررحیم پور ازغدی به خبرگزاری «بسیج»:
آقایی به من گفت به نظر شما بچه های یمنی همان‌هایی که اسکلتشان را در تلویزیون می‌بینید همان‌هایی که اگر به اندازه یک کف دست نان خشک به آنها بدهید 24 ساعت دیگر زنده می‌مانند دندان ندارند؟!
کد خبر: ۹۱۱۱۳۸۳
|
۱۲ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۸:۰۰

 

یادداشتی از حیدررحیم پور ازغدی به خبرگزاری «بسیج» در شرح ذیل آمده است:

بسمه تعالی                         

هر آنکه دندان دهد نان دهد                          حیدر رحیم پور

آقایی که به همه چیز نیم چشمی نگاه می‌کند و هیچ چیزی را درست نمی‌بیند به من گفت به نظر شما بچه های یمنی همان‌هایی که اسکلتشان را در تلویزیون می‌بینید همان‌هایی که اگر به اندازه یک کف دست نان خشک به آنها بدهید 24 ساعت دیگر زنده می‌مانند دندان ندارند؟! گفتم چرا آنچنانکه می‌بینیم دندان‌هایشان بسیار سفید و زیبا چیده شده‌اند گفت پس چرا نان ندارند؟ پاسخ دادم آنها هم نان داشته‌اند اعراب وحشی ستمکار و یانگی‌ها اعرابی که قرآن آنان را اشد کفر و نفاق می‌شناساند با کافران دست روی دست هم گذاشته‌اند تا توانمند شوند و بتوانند نان آنها را بدزدند و در سطل زباله بریزند.

آری من مکه غذا می‌خوردم و شاهد بودم که غذاهایی را که از مهمانان زیاد می‌آمد در سطل زباله می‌ریختند از این رو از میزبان خواستم برای ما دو نیم پرس بیاورد و او پاسخ داد نیم پرس نداریم و ما چاره را چنین اندیشیدیم که یک پرس را دست نزنیم حتی پلاستیکی که روی آن کشیده‌اند برنداریم لیکن میزبان این پرس دست نخورده را هم در سطل آشغال ریخت!! به او کفتم چرا این کار را کردی؟ پاسخ داد هر غذایی که از آشپزخانه بیرون بیاید نباید برگشت داده شود. آقای محترم اکنون دریافتیم که خداوند به کودکان یمنی هم نه تنها به اندازه یک کف نان داده بلکه مانند ما بهترین غذاها را هم روزی او ساخته و این کفار و منافقان می‌باشند که از حلقومشان بیرون می‌کشند و در سطل زباله می‌ریزند و به همین است که فیلسوف مادی می‌گوید که اگر آخرت و روز پاداشی نباشد این دنیا به دو پول سیاه هم نمی‌ارزد و به همین است که پیامبر آخرالزمان می‌فرماید: « انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» زیرا اگر خلق و خوی آدمیان انسانی و سپس اسلامی گردد جهان گلستان می‌شود لیکن هزار افسوس که هنوز بیش از سه دهه از رحلت پیامبر رحت نگذشته بود مستکبرانی از جنس همین سعودیان بر تخت خلافت پریدند و شعار پیامبر را تبدیل به الملک لاسیف کردند و چنین شعاری تا هزار و چهارصد سال بر تمدن ما همچون تمدن کفار حاکم بود تا اینکه غرب مستکبر دریافت دیگر سیف نقشی ندارد و دموکراسی را که نتیجه‌اش همان سیف بود آفرید. دموکراسی بر پایه انتخاب و آرای اکثریت در صورتیکه مطلق انتخاب ارزشی ندارد مگر آدم کشان،معتادان دزدان کاری را که می‌کنند خود انتخاب نکردند و از آن نارساتر گزینش رهبران برپایه آرای اکثریت با اینکه اینچنین آرایی به دو پول سیاه هم نمی‌ارزد فرض کنیم در مجلسی صدنفره شخصی مریض می‌گردد 98 نفر بر پایه تجربیات خود نسخه می‌نویسند لیکن یک پزشک که در آنجا حضور دارد می‌گوید همه این نسخه‌ها زیانبار است و خود نسخه‌ایی می‌نویسد. آیا عقل و علم و شرع نمی‌گوید همه آن نسخه‌ها را به دور ریزید و به نسخه پزشک عمل کنید؟ و در این صورت هر تمدنی که برپایه انتخاب و گزینش رهبرانش برپایه آرای اکثریت باشد ابتر است.

ارسال نظرات