شهر پر از مردمی بود که برای مقابله با گروهک های ضد بشری منافقین به کمک سپاه و بسیجیان آمده بودند

اسماعیلی از صبح روز حماسه مردم آمل می گوید: روز ششم بهمن ماه درگیری از ساعت 6 صبح آغاز شد، شهر در صبح ششم بهمن از مردمی بود که به کمک سپاه، رزمندگان و بسیجیان آمده بودند، مردم سطح شهر چرخ هایی را که برای فروش وسایل در بازار از آن استفاده می شد را پر از ماسه های شن کرده و با آن سنگر های کوچک ساختند، رزمنده ها پشت این سنگرهای کوچک روی گاری رفته و مردم چرخ را هل می دادند و رزمنده ها به سوی منافقان تیراندازی می کردند.
کد خبر: ۹۱۰۳۸۲۲
|
۰۶ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۲:۳۶

به گزارش خبرگزاری بسیج مازندران، امروز پای صحبت‌های یکی از جانبازان حماسه ششم بهمن آمل در سال 60 نشستیم، تا بتوانیم برگی دیگر از سال‌های پرشور اوایل انقلاب را ورق بزنیم و برسیم به اینکه چرا آمل، شهر "هزار سنگر" نام گرفت.

حمزه اسماعیلی یکی از پاسدارانی است که در این قائله در درگیری با منافقان جانباز می‌شود، وی در این گفت‌وگو می گوید: گروهی از اعضای اتحادیه کمونیست‌های ایران با نام "سربداران"، از مقر خود با این هدف و اندیشه که مردم آمل در همه زمینه ها با آنها همکاری و پس از آن با کمک شوروی حکومتی را تشکیل و شهرها و روستاها را یکی پس از دیگری به مقر حکومت خود اضافه می کنند، وارد جنگل های آمل شدند.

اسماعیلی تصریح کرد: انتخاب جنگل های آمل به عنوان مقر گروه سربداران دلایل فراوانی داشت؛ اول اینکه از نظر جغرافیایی، کوهستانی بودن و پوشش جنگلی آن، امکان استتار و اختفا را به راحتی برای آنها فراهم می‌کرد و دیگر اینکه آب و مواد غذایی به راحتی در دسترس‌ بود، آمل عمق پدافندی بسیار مناسبی داشت؛ یعنی فاصله کوه تا لب دریا زیاد بود و این عمق، امکان تعقیب و گریز در کارهای چریکی را فراهم می‌کرد، به علاوه این شهرستان بر سر راه جاده استراتژیک و بین‌المللی هراز بود و آنها می‌توانستند به راحتی با ایجاد راه‌ بندان و پخش اعلامیه، اخبار حضور خود را به اطلاع دیگران برسانند، ضمن اینکه جاده هراز گزینه خوبی برای تحرکات و جا به جایی نیرو هم بود.

این پاسدار و رزمنده واقعه ششم بهمن آمل خاطرنشان می کند: ورود این گروه کمونیستی تا شکست آنها در شهر آمل 6 ماه طول کشید، در طی زمانی که سربداران در جنگل های آمل پناه گرفته بودند بعضی از جوانان را تحریک کرده و حدود 120 نیرو را به صورت یک گروهان به جمع خود وارد کردند، سربداران در آغاز کار ترورهای کور را آغاز کرد و مردم عادی و روحانیون را مورد ترور قرار می داد، حتی در آن ابتدا یکی از روحانیون را پیش چشمان خانواده اش به شهادت رساند، این ترورهای کور به سطح شهر کشیده شد و نیروی انتظامی که در گذشته با نام شهربانی فعالیت می کردند از حضور این گروهک کمونیستی باخبر شدند.

اسماعیلی می گوید: در اقدام اول، شهربانی بدون برنامه ریزی وارد عمل شد که تلفات زیادی به تشکیلات نیروی مسلح وارد آمد، پس از مدتی با برنامه‌ریزی دقیق سپاه و ساخت پایگاه های متعدد در اطراف جنگل و محاصره آنان فشار بر گروه سربداران آغاز شد تا زمانی که در روز پنجم بهمن ماه گروه منافقان برای فرار به سطح شهر آمدند.

وی گفت: شب پنجم بهمن ماه نیروی سپاه در سطح شهر آماده دفاع در مقابل منافقان شدند، اما منافقان با ورود به داخل شهر شهربانی، فرمانداری، جاده هراز و چند نقطه از شهر را به تصرف خود درآوردند.

اسماعیلی از صبح روز حماسه مردم آمل می گوید: روز ششم بهمن ماه درگیری از ساعت 6 صبح آغاز شد، شهر در صبح ششم بهمن از مردمی بود که به کمک سپاه، رزمندگان و بسیجیان آمده بودند، مردم سطح شهر چرخ هایی را که برای فروش وسایل در بازار از آن استفاده می شد را پر از ماسه های شن کرده و با آن سنگر های کوچک ساختند، رزمنده ها پشت این سنگرهای کوچک روی گاری رفته و مردم چرخ را هل می دادند و رزمنده ها به سوی منافقان تیراندازی می کردند.

وی می گوید: در نهایت 9 صبح بهمن 1360 با به همت مردم، سپاه و رزمندگان تعدادی از کمونیست‌ها به هلاکت رسیدند و مابقی هم دستگیر شدند.

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار