جنگ اقتصادی مجموعه‌ای از اقدامات عامدانه، غرض ورزانه، خصمانه و هدفمند دشمن با ابزار‌های اقتصادی مانند پول، بانک، تحریم، محاصره‌ی اقتصادی است که با هدف تضعیف و کاهش توان اقتصاد و مقاومت ملی و در نهایت تغییر رفتار یا رژیم انجام می‌گیرد.
کد خبر: ۹۱۰۲۲۶۰
|
۰۱ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۰:۴۲

به گزارش خبرگزاری بسیج ازاردبیل، حامد هاشمی مجد هادی سیاسی و تحلیلگر مسائل سیاسی اردبیل در تازه ترین یادداشت خود به تحلیل جنگ اقتصادی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران پرداخت و نوشت: جنگ اقتصادی مجموعه ای از اقدامات عامدانه، غرض ورزانه، خصمانه و هدفمند دشمن با ابزارهای اقتصادی مانند پول،بانک، تحریم، محاصره ی اقتصادی و ابزارهای غیراقتصادی مانند اطلاعات، فشارهای سیاسی، دیپلماسی اجبار، جنگ روانی و عملیات اخلال گرایانه است که با هدف تضعیف و کاهش توان اقتصاد و مقاومت ملی و در نهایت تغییر رفتار یا رژیم انجام پذیرد.

انقلاب اسلامی ایران در چهارمین دهه از حیات پربرکت و عزتمندانه ی خود با جنگ ترکیبی و هوشمندانه ی نظام سلطه با محوریت ایالات متحده ی آمریکا مواجه است. در این جنگ ترکیبی؛ جنگ اقتصادی با مجموعه ای از اقدامات و به ویژه تشدید تحریم های مالی و اقتصادی نقش اساسی را ایفا می کند. امید آمریکا و متحدان او این است که از طریق جنگ تمام عیار اقتصادی، بتوانند با فشار بر ملت ایران و نظام اسلامی، به مقاومت چهل ساله ی جمهوری اسلامی ایران در برابر زیاده خواهی های غرب پایان دهند.

به اذعان دونالد ترامپ، آمریکایی ها در طول 17 سال گذشته هفت تریلیون دلار در منطقه ی غرب آسیا هزینه کرده اند بدون اینکه به دستاورد خاصی رسیده باشند. از این رو با هدف وادارکردن جمهوری اسلامی ایران به تغییر رفتار؛ از طریق پذیرش مذاکره در حوزه های مختلف، جنگ ترکیبی(هیبریدی) را علیه کشورمان به راه انداخته اند و به دنبال آن هستند تا از طریق اعمال فشارهای اقتصادی، روانی و ... به خواسته های نامشروع خود دست یابند. از دیدگاه رهبر معظم انقلاب، هدف دشمنان از اعمال فشار اقتصادی بر مردم ایران، دلسرد کردن آنان از نظام اسلامی می باشد.

در تعریف جنگ اقتصادی باید گفت:« جنگ اقتصادی مجموعه ای از اقدامات عامدانه، غرض ورزانه، خصمانه و هدفمند دشمن با ابزارهای اقتصادی مانند پول،بانک، تحریم، محاصره ی اقتصادی و ابزارهای غیراقتصادی مانند اطلاعات، فشارهای سیاسی، دیپلماسی اجبار، جنگ روانی و عملیات اخلال گرایانه است که با هدف تضعیف و کاهش توان اقتصاد و مقاومت ملی و در نهایت تغییر رفتار یا رژیم انجام پذیرد.»

جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران در گذشته نیز مسبوق به سابقه بوده است. پس از تسخیر لانه ی جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام؛ با دستور کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا در 14 نوامبر 1979 فرمان اجرایی برقراری وضعیت اضطراری ملی درباره ی ایران آغاز شد که در نهایت در 20 فروردین 1359 آمریکا روابط خود را با ایران قطع نمود. در دوران ریاست جمهوری کلینتون در مرحله ی دوم جنگ اقتصادی، تحریم های یکجانبه ی آمریکا در چارچوب مصوبات کنگره ی این کشور اجرایی شد و علاوه بر محروم کردن موسسات و شرکت های آمریکایی از روابط اقتصادی با ایران، موسسات و شرکت های دیگر کشورها نیز در صورت روابط تجاری و سرمایه گذاری با ایران با مجازات و تنبیه آمریکا مواجه می شدند. در خردادماه 1375 همه ی مبادلات تجاری بین ایران و آمریکا ممنوع شد و پس از مدت کوتاهی قانون تحریم ایران-لیبی موسوم به «داماتو» با تمرکز بر تحریم نفتی به تصویب رسید.

با روی کارآمدن بوش پسر که ایران را محور شرارت در منطقه معرفی کرده بود؛ به بهانه ی فعالیت های هسته ای ایران که با اعمال فشار و بدون اجماع جهانی آن را به شورای امنیت سازمان ملل کشانده بود، دور جدیدی از تحریم های اقتصادی در قالب قطعنامه های شورای امنیت علیه کشورمان تصویب و اعمال شد. پس از امضای معاهده ی برجام که عده ای ساده لوحانه و با خوش بینی محض، آن را پایانی بر تحریم ها و جنگ اقتصادی آمریکا و غرب علیه کشور می دانستند، اما در عمل همان طور که مقام معظم رهبری پیش بینی کرده بودند، طرف غربی به تعهدات خود عمل نکرد و با وضع تحریم های جدید و خروج آمریکا از برجام پس از روی کارآمدن ترامپ، جنگ واقعی اقتصادی میان ایران و آمریکا و غرب آغاز شد.

از ویژگی های این مرحله از جنگ اقتصادی، ائتلاف مثلث آمریکا، رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی با محوریت عربستان سعودی است. سعودی ها تأمین کننده ی اصلی منابع مالی در این جنگ هستند که در جریان سفر ترامپ به عربستان در پشت پرده به چنین توافقی دست یافتند، رژیم صهیونیستی در این جنگ ستون اطلاعاتی و امنیتی آن را تشکیل می دهد و آمریکا به عنوان قرارگاه، هدایت، سیاستگذاری، پایش و نظارت و طراحی تحریم ها را ایفا می کند.

اندیشکده های آمریکایی سال 97 را سال سرنوشت ساز و مهمی در پایان دادن به عمر نظام اسلامی می دانستند و معتقد بودند جمهوری اسلامی ایران در چهلمین سال از حیات خود به ورطه ی سقوط و اضمحلال خواهد رسید، در همین راستا با طراحی سناریوی تابستان داغ از طریق تشدید تحریم ها و فشارهای اقتصادی به دنبال ایجاد آشوب و ناامنی و نارضایتی عمومی در کشور بودند که ملت فهیم و همیشه در صحنه حاضر کشور با بصیرت انقلابی و هوشیاری کامل در کنار رهبری داهیانه و مدبرانه ی امام خامنه ای(مدظله العالی) تابستان داغ آمریکا را خنک کردند و ادعای آمریکا مبنی بر صفررساندن صادرات نفت ایران در 13آبان در عمل با معاف کردن کشورهای عمده ی خریدار نفت از کشور، هرگز محقق نشد و آمریکایی ها این بار نیز چون گذشته آب در هاون کوبیدند و به هیچ توفیقی دست نیافتند.

هرچند در داخل کشور به دلیل برخی سوء مدیریت ها و عدم نظارت های کافی، مشکلاتی در حوزه ی ارزی ، گرانی افسار گسیخته و تورم ، گریبانگیر مردم شد اما باید اذعان کرد که این مشکلات بیشتر منشأ داخلی داشتند و راه حل آن نیازمند عزم، تدبیر و تلاش بی وقفه و جهادی مسوولین کشور است چرا که جمهوری اسلامی ایران از ظرفیت های کم نظیری در بخش های منابع انسانی، منابع زیرزمینی، ظرفیت های بخش کشاورزی، گردشگری، دسترسی به آب های آزاد جهان، ظرفیت راهبردی نفت و گاز در کنار توجه به اقتصاد مقاومتی و حمایت از تولیدات داخلی برخوردار است.

 

حامد هاشمی مجد
هادی سیاسی و تحلیلگر مسائل سیاسی

ارسال نظرات