خبرهای داغ:
زهرا رهنورد با هماهنگی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران که از جمله تشکل های حامی میرحسین موسوی است در دانشگاه تهران حاضر شده و از دانشجویان می خواهد در تجمعات خیابانی حاضر شوند.
کد خبر: ۹۰۹۶۴۳۰
|
۱۲ دی ۱۳۹۷ - ۰۹:۵۵

به گزارش سرویس بسیج جامعه زنان کشور خبرگزاری بسیج،زهره کاظمی مشهور به زهرا رهنورد، در سال ۱۳۲۴ در خانواده ای مذهبی – نظامی و در تهران متولد شد. اصلیت پدر وی بروجردی است‏‌. در دانشگاه جنگ تهران آن زمان مشغول به کار بوده و سمت استادی داشت‏، مادرش خانه دار و هنرمند بود.
زهرا رهنورد پس از اخذ دیپلم به دانشگاه تربیت معلم آن دوران می رود و دو سال بعد مدرک خودر ا از دانشگاه اخذ می کند. به علت علاقه و تبحری که در کارهای هنری از جمله نقاشی و مجسمه سازی داشته به تحصیل در رشته مجسمه سازی دانشگاه هنرهای زیبای تهران روی می آورد. چهار سال بعد یعنی در سال ۱۳۴۸ در یکی از نمایشگاه های نقاشی که خود ترتیب داده با میرحسین موسوی آشنا می شود و با او ازدواج می کند. در سال ۱۳۵۵ به همراه همسرش به آمریکا مهاجرت می کند؟! چیزی به پیروزی انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ نمانده است که رهنورد به ایران باز می گردد.
رهنورد لیسانس مجسمه سازی، فوق لیسانس پژوهش هنر و علوم سیاسی و دکتری علوم سیاسی خود را در طی این سال ها اخذ می کند، در سال (۱۳۵۷) به جبهه اصلاح طلبان می پیوندد و در کنار سیدمحمدخاتمی قرار می گیرد. با پیروزی خاتمی در انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶ وی مشاور سیاسی رئیس جمهور می شود. یک سال بعد به عنوان رئیس دانشگاه الزهرا(س) منصوب می شود، سمتی که تا سال ۱۳۸۵ در آن مشغول به کار بوده است.
با قطعیت یافتن حضور میرحسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸، زهرا رهنورد نیز به تکاپو می افتد و در حمایت از همسرش وارد گود مبارزات تبلیغات می شود و با نوشتن اولین یادداشت انتقادی خود در سایت «سایت کلمه» درباره رفع تبعیض زنان در ایران در نوزده اسفند ماه، عملاً وارد صحنه ی انتخابات می شود.

* ریشه های عقیدتی و فکری زهرا رهنورد
* تأثیر خانقاه و تصوف بر افکار زهرا رهنورد
«در خانواده ای سنتی و مدرن در محله ی قدیمی سنتی با نام ظهیرالاسلام نزدیک خانقاه صفی علیشاه به دنیا آمدم. خانقاهی که مخصوص دراویش و عرفا بود و تأثیر زیادی روی من گذشت! ... اما یک نکته ی عجیب درباره ی خانواده ی ما این بود که در متافیزیک غرق بود. یعنی از صبح تا شب به کام ما متافیزیک ریخته می شد. از داستان های بسیار عجیب و غریب، از ورود ائمه به خانه، از خواب های مقدس، ما تمام مدت در این چیزها غرق بودیم، ولی در عین حال نوآوری های عجیب و غریب هم داشت. مثلاً به حجاب در آن خانه اعتقادی نبود و گفته می شود که چیز بی خودی است». (مصاحبه زهرا رهنورد، کتاب سیاستمداران جوان، انتشارات اطلاعات، صفحات ۲۵۳ تا ۲۴۶، خبرگزاری فارس، ۱۸ دی ۱۳۸۹)

* دانشجوی بدون خط قرمز
«آن موقعی که دانشجو بودم هیچ خط قرمزی برای خودم نداشتم. فقط آزادی خواه بودم... تمام فکر و ذکرم این بود که رژیم شاه را براندازیم و رژیم خوبی بیاوریم که آزادی خواه باشد. حالا چه رژیمی باش اصلاً مهم نبود! خودِ من در یک فاصله کاملا بی اعتقاد بودم. نه دین سنتی مادرم و مادربزرگم را قبول داشتم و نه هیچ دچیز دیگر... آن دین را نمی پسندیدم. به نظر من نمی توانست براندازی کند. مسئله ی من این بود که به این نتیجه رسیده بودم که با اعتقادات خانواده ام کاری نمی توان از پیش برد.» (همان منبع)

* دید عقب مانده ی انقلاب اسلامی!
«تا موقعی که نگاه نوآورانه، مبارزاتی و عرفانی به دین پیدا نکردم، از آن دین سنتی بیزار بودم... یاد گرفته بودم ولی دین سنتی نداشتم. یعنی در مقطعی که کسانی دین سنتی داشتند، من اصلا دین نداشتم. به نظر من گاه اسلام در کشور ما خوب انجام نشده، انقلاب اسلامی بسیار بزرگ بود، ولی متاسفانه نگاه به دین، به جوانی و به معاصر بودن بسیار عقب مانده است.» (همان منبع)

* حمله به آرمان های امام (ره) و اتحاد با لائیک
گذشته از اعتقادات فردی رهنورد که گوشه ای از آن بیان شد، حوادث انتخابات فرصت خوبی را مهیا می کند که او نگاه سال ها پنهان مانده ی خود در برابر اصل انقلاب اسلامی را به نمایش بگذارد. زهرا رهنورد با بیان اینکه «پیوندهای زودرس خیلی زود هم از بین می رود» ادعا می کند: انقلاب اسلامی یکی از همان ها بود که خیلی کار بزرگی بود. اما خیلی زودتر از آنچه انتظار می رفت نتیجه داد. ولی آن پیروزی فاقد زیرساخت های لازم بود و به همین دلیل خیلی زود و در همان هفت-هشت سال اول رو به انحطاط رفت.» (گفتگوی زهرا رهنورد با شبکه تلویزیونی «رسا» خبرگزاری فارس (۱۱/۱۰/۱۳۸۹) )
زهرا رهنورد در حالی این مطالب را مطرح می کند که اتفاقا حضرت امام(ره) در سال های پایانی عمر خود بارها درباره خطر جان گرفتن لیبرالیسم و افکار التقاطی هشدار داده و از فعال شدن نفوذی ها در جریان انقلاب به شدت نگران بودند. نگرانی ای که بیست سال پس از فوتشان با ظهور افکار التقاطی کسانی چون زهرا رهنورد به منصه ی ظهور می رسد. زهرا رهنورد سخنان خویش را با توهین به نظام ادامه می دهد و آن را «سرکوبگر» می خواند و آن راح تی خشن تر از نظام پهلوی قلمداد می کند.

* حمله به نص صریح قرآن و حکم قصاص
پروژه ی زیر سوال بردن مبانی و اعتقادات اسلامی از سوی زهرا رهنورد، همچنان ادامه دارد تا آنجا که در حلقه ی بعدی از این پروژه، او با حمله به «نص صریح قرآن»، به حکم قصاص اعتراض کرده و اعدام تروریست ها و بمب گذاری هایی که صدتها تن از هموطنان ما را به شهادت رسانده اند و به اعدام حکوم شده اند را «خشونت بار» می خواند و می گوید: «اصلا چرا اعدام؟ چرا بدترین مجازات در حق انسان ها و ملت ها اعمال شده است.» (یادداشت زهرا رهنورد برای سایت ضد انقلابی «جرس»، خبرگزاری فارس)

* دیدگاه شهید دیالمه درباره زهرا رهنورد
« از آن جا که همسر آقای موسوی، خانم زهرا رهنورد، یک مشت مزخرف هایی در مورد اسلام را در کتاب هایی مانند طلوع زن مسلمان، همگام با یوسف و ... به هم بافته و از آنجایی که او زیاد سابقه ی مسلمانی ندارد چه جور شده است که حالا مفسر قرآن شده؟ معلوم نیست دنیا در دست کیست که هر کسی می خواهد یک ساله مفسر قرآن می شود. رد همین کتاب طلوع زن مسلمان، این خانم تمامی جملاتی که مربوط به نهج البلاغه علی(ع) بوده است را به فارسی در این کتاب نوشته و بعد به عنوان تبلیغات ارتجاعیون علیه زن، آن را به شدت کوبیده است و هر کسی که این ها را می خواند، اصلا متوجه نمی شود که تمامی مباحث از عین متن نهج البلاغه می باشد...» (سخنرانی شهید دیالمه در سال ۱۳۶۰ در مجلس شورای اسلامی، خبرگزاری فارس (۲۴/۶/۸۹) »

* ماجرای داماد لرستان و فرزند آذربایجان!
جریان سبز پروژه تقلب در انتخابات را از همان ساعات اولیه رأی گیری کلید زد تا از شکست احتمالی خود در انتخابات وسیله ای برای انتقام جویی بسازد و جای تأسف است که آتش این انتقام جویی نه تنها دامن حریف انتخاباتی، بلکه می رفت تا پایه های امنیت و ثبات نظام را هم بسوزاند. زهرا رهنورد در اولین واکنش های خود پس از اعلام نتایج انخابات، در سخنان جالب و در عین حال مضحکی اعلام میدارد که این سخنان انگیزه های انتخباات رئیس جمهور را از سطح ملی تا حد انگیزه های قومیتی پایین می آورد و جای تعجب بسیار دارد.
اما دلایل واقعا مستدل زهرا رهنورد به همین جا ختم نمی شود، وی در گفت و گویی با شبکه های ماهوراه ای دولت انگلیس مهم ترین دلایل تقلب در انتخاب را این گونه تشریح می کند:

* ۵ دلیل زهرا رهنورد درباره ی تقلب در انتخابات
یک سری نقاطی هستندکه اصلا مشخص است که خودش ملاک تشخیص نادرست بودن نتایجی است که وزارت کشور اعلام کرده است. مثلا آذربایجان و ترک زبان ها هیچوقت فرزند خودشان را نمی گذارند که به کسی دیگر رأی بدهند.
خود من لُر هستم و موسوی هم بارها گفته است که من داماد لرستان هستم، بنابراین اهالی لرستان موسوی را نمی گذارند به آقای احمدی نژاد رای بدهند.
در شهرستان ها و تهران در واقع تجمع مردم حاکی از این بود که آرای موسوی بسیار بالاتر از آن که اصلا قابل تصور باشد. هر وقت طرفداران دو طرف حاضر می شدند طرفداران احمدی نژاد در مقابل طرفداران موسوی در حد یک صدم بودند.
همه می شناسند که آن هایی که به احمدی نژاد رای دادند چه تیپ خاصی هستند و اول صبح رفتند رای خودشان را دادند و از ساعت یازده صبح، تعرفه ها در دست مردم قرار نگرفت و مردم که لَه لَه زدند برای این که تعرفه به ایشان داده شود.
ما نمی دانیم چگونه با این صندوق ها عمل شده و رای ها چگونه دستبرد شده و چه بوده فقط می دانیم که نسبت موسوی به احمی نژاد ۵/۴ به ۱ می باشد.

* دعوت زهرا رهنورد از دانشجویان برای حضور در تجمعات خیابانی
نقش زهرا رهنورد برای تحریک و تهییج دانشجویان برای شرکت در تظاهرات و تجمعات غیرقانونی مردم بر کسی پوشیده نیست. تجمعاتی که به صحنه ی انواع شعارها علیه اسلام و مبانی نظام و سرانجام تخریب اموال عمومی به دست ارازل و اوباش ختم می شود در یک اقدام عملی زهرا رهنورد با هماهنگی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران که از جمله تشکل های حامی میرحسین موسوی است در دانشگاه تهران حاضر شده و از دانشجویان این دانشگاه می خواهد در تجمعات خیابانی که به نفع میرحسین موسوی است حاضر شوند.

* اقدامات رهنورد بعد از روی کار آمدن دولت دهم
* نامشروع خواندن دولت
در حالی که در انتخابات ۲۲ خرداد قریب چهال میلیون ایرانی پای صندوق های رای حاضر شدند و اکثریت ملت، رئیس جمهور خود را برای چهار سال آینده برگزیدند، اقلیت سبز که هیچ گاه در برابر رای اکثریت تمکین نمی کردند بارها در گفتراها ی خود با بکارگیری تعابیری مانند «دولت کودتا» و «دولت نامشروع» ارادی اکثریت مردم را زیر سوال می بردند. زهرا رهنورد در مصاحبه ای عنوان می کند: «دولت، خودش، خودش را قبول دارد! بارها گفته ام این دولت نامشروع است ولی در هر حال... باید به وظایفش عمل کند و بیش از این با بی اعتنایی به مطالبات زنان، سرکوب زنان، با ارائه لوایح ضد زن به نام حمایت از خانواده اما به کام عشرت طلبان، در انهدام خانواده و فلاکت زنان و کودکان مُصِر نباشد.» (مصاحبه زهرا رهنورد با سایت «کلمه»، خبرگزاری فارس، ۱۱/۱۰/۸۹)

* توهین به دولت منتخب مردم
بعد از نامشروع خواندن دولت، گام بعدی زهرا رهنورد و همفکرانش، اهانت به دولت است به طوری که میرحسین موسوی، مهدی کروبی و سرانجام زهرا رهنورد در رویکردی هماهنگ و به فاصله ی اندک دست به اقدامی مشابه می زنند. زهرا رهنورد، در اظهاراتش بدون ارائه هیچ توضیحی دولت نهم و دهم را «خشونت جو» و «واپسگرا» می نامد و در واکنش به انتقادات گسترده ای که برخی مطبوعات از سخنانی که وی درباره ی قوانین اسلامی داشته است این واکنش ها را «شانتاژ روانی» از سوی «روزنامه های دست راستی» می خواند.

* توهین به ارکان نظام و ادعاهای جدید درباره مهدویت
او در دیداری که با برخی روزنامه نگاران طیف اصلاحات برگزار می کند با تمجید از دورهی استبدادی قاجار، وضعیت مطبوعات دردوران قاجار را بهتر از جمهوری اسلامی می داند!
زهرا رهنورد جنگ طلبی آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه را نتیجه ی سیاست های جمهوری اسلامی دانسته، ادعا می کند: « سیاست های غلط داخلی و جنگ طلبی ها و فرصت سوزی های بخشی از حاکمیت، سایه شوم تهاجم و جنگ را بر منطقه افکنده است. زهرا رهنورد با توهین به مقدسات اسلامی، برخی احکام دین اسلام را «ظلم و بی عدالتی» در حق زنان می خواند و از مسئولان نظام می خواهد زندانیان فتنه ۸۸ را آزاد کنند.» (گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس، به نقل از شبکه ایران، ۴/۵/۱۳۸۹)
او در ادامه ی سخنان بی پایه و اساس خویش جامعه ی مهدوی را جامعه ی مدنی می خواند! و در یک پیش بینی جدید ادعا می کند: «اگر امام زمان(عج) ظهور کنند بر همه رفتار مسئولین فعلی خط بطلان می کشند.» (همان منبع)

* رهنورد در لیست ۱۰۰ متفکر سال «فارین پالیسی»
سرانجام زهرا رهنورد، مزد خوش خدمتی به دولت آمریکا را می گیرد، نشریه آمریکایی «فارین پالیسی» به پاس قدردانی از زحمات بی شائبه ی او در حالی اسامی صد متفکر برگزیده سال ۲۰۰۹ را منتشر می کد که نام زهرا رهنورد و عبدالکریم سروش در کنار ۹۸ اسم دیگر قرار دارند.
جالب است بدانید نام رهنورد در کنار اوباما، دیک چنی، جورج سورس، فوکویاما و دیگر کسانی که جلب نظرات دولت آمریکا مهم و تأثیر گذار بودند دیده می شود. این نشریه آمریکایی علت اصل یانخاب زهرا رهنورد را به عنوان یکی از ۱۰۰ متفکر برتر، موارد ذیل بر می شمارد:
رهبری جنبش سبز در ایران، ایجاد چالش برای احمدی نژاد رئیس جمهور اسلامی ایران، دعوت از شیرین عبادی برای حضور در دانشگاه الزهرا(س) در دوره ریاست بر این دانشگاه، مغز متفکر پشت پرده جنبش سبز و همکاری با رهبر این جریان، فعالیت های گسترده در انتخابات و پشتیبانی از موسوی، حمایت او سازمان دهی راه پیمایی ها و فیس بوک و توییتر، حضور به همراه موسوی در تبلیغات ریاست جموری و قرار گرفتن در کنار وی.
اما ماجرا به همین جا ختم نمی شود، در پی این انتخابات مجله ی آمریکایی فارین پالیسی موج اعتراض گسترده ی مجامع علمی و آکادمیک در آمریکا به راه می افتد که سرانجام خانم «سوزان گلاسر» دبیر اجرایی این مجله ناچار می شود توضیح دهد که انتخاب رهنورد بر اساس معیارهای علمی صورت نپذیرفته، بلکه انخاب وی فقط برای کمک به مخالفان جمهوری اسلامی ایارن و مطرح کردن نام آن ها بوده است.

* تحسین ضد انقلاب از زهرا رهنورد
سرانجام یک نویسنده ی ضد انقلاب در سایت خودب ه تحسین اقدامات زهرا رهنورد می پردازد و از نقش وی در پروژه تشنج های انتخاباتی تمجید می کند و مطلب خود را این گونه ادامه می دهد: «لازم می دانم ایستادگی و استقامت خانم رهنورد را در جریان پس از انتخابات و در مقابل نظام تحسین کنم»./طنین یاس - سمیرا خطیب زاده

ارسال نظرات