خبرهای داغ:
شیرین عبادی در گفت و گو با یک رسانه تحت نفوذ سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) می گوید: «کودتای مخملین را جرم نمی دانم و معتقدم که رفرمیست ها و احزاب سیاسی اصلاح طلب در تلاش برای انجام کودتای مخملین در ایران بوده اند.»
کد خبر: ۹۰۹۴۹۳۴
|
۰۹ دی ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۱

به گزارش سرویس بسیج جامعه زنان کشور خبرگزاری بسیج،- شیرین عبادی در سال ۱۳۲۶ در شهر همدان به دنیا آمد. پدرش محمدعلی عبادی، از اساتید حقوق تجارت بود. خانواده ی عبادی هنگامی که او یک سال داشت به تهران نقل مکان نمودند. دوره ی دبیرستان را در دبیرستان های تهران به اتمام رساند و در سال ۱۳۴۴ وارد دانشکده حقوق شد. پس از اخذ مدرک لیسانس و قبولی در کنکور دادگستری و شش ماه کارآموزی قضاوت، در اسفند ۱۳۴۸ به عنوان قاضی رسماً کار خود را شروع کرد. عبادی به موازات قضاوت در دادگاه به ادامه ی تحصیل پرداخت و در رشته ی حقوق خصوصی، در سال ۱۳۵۰ از دانشگاه تهران به مدرک فوق لیسانس دست پیدا کرد.
پس از کار در سطوح مختلف دادگستری، در سال ۱۳۵۴ به این ریاست شعبه ی ۲۴ دادگاه شهرستان رسیده و بین سال های ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۷ (قبل از انقلاب اسلامی) در این سمت فعالیت داشت.
پس از سقوط حکومت ستم شاهی در بهمن ۱۳۵۷ به کارهای اداری مشغول شد. بعد از آن به عنوان کارشناس در دادگستری به خدمت ادامه داد و با تقاضای بازنشستگی قبل از موعد بازنشسته شد. بعد از بازنشستگی به تألیف چند کتاب و انتشار مقالات متعددی در نشریات ایران پرداخت تا این که در سال ۱۳۷۱ موفق به اخذ پروانه وکالت شد و دفتر وکالت خود را تأسیس نمود.
شیرین عبادی پس از اخذ پروانه وکالت، وکالت خانوداه ی مقتولان قتل های زنجیرهای کوی دانشگاه و زهرا کاظمی را عهده دار شد. عبادی وکیل تعدادی از چهره های سرشناس مسئله دار از جمله دکتر حبیب الله پیمان، عباس معروفی (سردبیر ماهنامه گردون) و فرج سرکوهی (سردبیر ماهنامه ی آدینه) نیز بود.
در سال ۲۰۰۳ کمیته ی جایزه نوبل در نروژ، جایزه صلح نوبل را به شیرین عبادی اعطا کرد. خبرسازترین خبر درباره وی دادگاه حسین شریعتمداری است که مدیر مسئول روزنامه کیهان در دفاعیات خود به سخنان و گفته های عبادی در دفاع از «رژیم طاغوت»، «همجنس بازی» و «فرقه ی ضاله ی بهائیت» اشاره کرد.
*ریشه های عقیدتی و فکری شیرین عبادی
شیرین عبادی و فرقه ی ضاله ی بهائیت
شیرین عبادی به عنوان فعال حقوق بشر در طول سال های گذشته ارتباطات نزدیکی با جامعه ی بهایی در داخل و خارج داشته و با فشار به نام اسلامی در صدد تحقق حقوقی برای فرقه ی ضاله و خائن بهائیت بوده است. او به دفعات جمهوری اسلامی را متهم به نقض حقوق بهائیان کرده است.
شیرین عبادی در یکی از اظهار نظرهای خود در دفاع از این فرقه، رهبر این فرقه ی ضاله را آخرین فرستاده ی خدا می نامد! و می گوید: «پیروان این دین در کشور ایران که خاستگاه این دین است محدود شده اند و جرم آنها این است که نمی خواهند دین خود را تغییر دهند.»
ارتباط شیرین عبادی با جامعه ی بهایی چنان تنگاتنگ است که ظاهراً بهائیان را بر مسلمانان ترجیح می دهد و خانم ژینوس سحابی را که یک بهایی است به عنوان منشی خود استخدام می کند. «ژینوس سحابی» منشی بهایی گروهک کانون مدافعان حقوق بشر پس از فتنه گری اوباش و گروهک ها در عاشورای حسینی در تاریخ ۱۳ دی ۱۳۸۸ به همراه شمار دیگری از عناصر بهایی فعال در فتنه گری روز عاشورا بازداشت می شود و از سوی دادگاه انقلاب اسلامی به دو سال حبس محکوم می گردد. گفتنی است از منزل و محل کار آقای محمد علی دادخواه سخنگوی کانون غیرقانونی مدافعان حقوق بشر که نقش مهمی را در راه اندازی آشوب ها داشته است، تعداد دو قبضه سلاح کمری همراه با مقادیری فشنگ، مواد مخدر، اسناد ارتباط با گروه های خارج از کشور جهت ایجاد اغتشاش و مدارک و اطلاعیه هایی دال بر تحریک مردم به آشوب و بلوا کشف شد.
فعالیت شیرین عبادی در جهت حمایت از بهائیت به حدی است که مرکز جهانی بهائیت موسوم به «بیت العدل اعظم» واقع در «سرزمین های تحت اشغال رژیم صهیونیستی» از ایشان تقدیر می کند. در تاریخ ۶ اکتبر ۲۰۰۷ در گزارشی که به بیت العدل ارسال می شود از شیرین عبادی و کانون مدافعان حقوق بشر به دلیل برگزاری یک کنفرانس مطبوعاتی با عنوان «حق آموزش و پرورش» در ۲۶ مهر ۱۳۸۶ قدردانی می گردد. در این گزارش از شیرین عبادی و اعضای کانون غیرقانونی مدافعان حقوق بشر در ایران با عنوان «احبای عزیز» نام برده می شود و در ادامه چنین می آید: «برگزاری این کنفرانس، نشانه ای از حسن نیت و صداقت مسئولین کانون و همچنین آمادگی جو ایرانب ریا فعالیت هایی که احبای عزیز در عرض چند سال گذشته به آن مبادرت ورزیده اند، می باشد. بیت العدل توصیه می فرمایند که هیئت یاران در نامه ای خطاب به کانون مدافعان حقوق بشر از حسن نیت، صداقت و شجاعت ایشان در درفاع از حقوق جامعه بهایی تشکر کنند.»
در بخشی از بیانیه رسمی کمیته صلح نوبل که متن آن عینا از سایت WWW.NOBEL.SE برداشت و ترجمه شده‏‌آمده است:‌ ”شیرین عبادی نماینده اسلام اصلاح شده است و در راستای تعبیر جدید از قوانین اسلامی بحث و جدل می کند. تعبیری که با حقوق حیاتی بشر‏ مثل دموکراسی‏، برابری‏ در مقابل قانون، آزادی مذهبی و آزادی بیان هماهنگ است. درباره ی آزادی مذهبی باید متذکر شد که شیرین عبادی همچنین پشتیبان حقوق افراد جامعه ی بهایی است. جامعه ای که از زمان شکل گیری تا کنون با مشکل مواجه بوده است.
حمایت خانم شیرین عبادی از بهائیان و بهائیت و نیاز اعضای -اکثرا صهیونیست- کمیته ی صلح نوبل به حمایت از این حزب صهیونیستی تا آن جاست که کمیته یاد شده در بیانیه خود به واژه ی کلی «آزادی مذهبی» بسنده نمی کند و در یک پاراگراف مستقل و با بهره گیری از قید مخصوصا ESPECIALLY تأکید می ورزد که حمایت خانم عبادی از آزادی مذهبی، به ویژه شامل حمایت از بهائیان نیز می شود.
*شیرین عبادی و مخالفت با احکام اسلام
شیرین عبادی در تلاش برای جلب توجه بیشتر غرب به خود ادعا می کند که «عمل زنا نه جنایت است و نه جرم». او در مصاحبه با یک سایت فرانسوی‏ زن مجرمی را که پس از زنای محصنه‏‏‏، شوهر خود را با همکاری مردی دیگر کشته است بی گناه می داند و در ادامه ی خوش خدمتی های خود، افزایش فشارهای غربی بر قوه ی قضائیه ی کشورمان را موجب خوشحالی می داند.
بعد از اعطای جایزه صلح نوبل به خانم عبادی در سال ۲۰۰۳ میلادی، از آنجا که پاپ ژان پل دوم، رهبر کاتولیک های جهان نیز در فهرست نامزدهای دریافت کننده این جایزه قرار داشت، در میان جمعیت ها و مراکزی که جریان اعطای جایزه صلح نوبل را دنبال می کنند، این پرسش آمیخته با تعجب شکل گرفته و به سرعت در رسانه ها منتشر شد که چرا با وجود نامزدی پاپ ژان پل دوم، جایزه صلح نوبل به شیرین عبادی تعلق گرفته است؟ در پی این پرسش که تکرار فراوانی داشت، سخنگوی سوئدی هیئت انتخاب برندگان جایزه صلح نوبل در یک کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد: «جناب پاپ برای ما شخصیت قابل احترامی است و ایشان نیز نامزد دریافت جایزه صلح نویل بوده اند، اما متاسفانه جناب پاپ ژان پل دوم با همجنس گرایی و بارداری قبل از ازدواج زنان مخالفند. بنابراین نمی توانستیم جناب پاپ را انتخاب کنیم».
*شیرین عبادی و رژیم صهیونیستی
وابستگی عبادی به رژیم صهیونیستی به حدی است که مأمور جورج سورس نیز از او تقدیر می کند. شیرین عبادی شصت و دو ساله، به دعوت «جان وستون» و «اسکات رید»، نمایندگان حزب محافظه کار پارلمان کانادا وارد این کشور شده و قرار می شود سخنرانی های مختلفی را علیه جمهوری اسلامی ایران در شهرهای کانادا ایراد کند. اسکات رید، نماینده پارلمان کانادا، از مادری یهودی زاده شده است و جزء سیاستمداران حامی رژیم صهیونیستی در این کشور به حساب می آید. جان وستون نیز رابط دولت کانادا با جامعه ی ایرانیان مقیم این کشور است. در این بین اسکات رید نماینده پارلمان کانادا و حامی صهیونیست ها، عبادی را هم ردیف با بهائیان، همجنس بازان و فراریان مخالف جمهوری اسلامی قرار می دهد و می گوید: «عبادی تنها کسی است که از آنها دفاع می کند.»
پس از افشای اسناد وابستگی شیرین عبادی به محافل صهیونیستی، نمایندگان مجلس نیز از مقامات قضایی می خواهند که هرچه سریعتر تکلیف پرونده ی شیرین عبادی را روشن کنند و خواستار بازگرداندن شیرین عبادی به ایران از طریق اینترپل
می شوند.
تعدادی از سازمانهای غیردولتی زنان ایران، طی بیانیه ای خواستار لغو پروانه وکالت شیرین عبادی می شوند و از قوه قضائیه می خواهند تا هرچه سریع تر به پرونده شیرین عبادی پرداخته و حکم لازم را درباره ی وی اجرا کند.
*اعتراف به انجام کودتای مخملین در ایران
شیرین عبادی در گفت و گو با یک رسانه تحت نفوذ سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) می گوید: «کودتای مخملین را جرم نمی دانم و معتقدم که رفرمیست ها و احزاب سیاسی اصلاح طلب در تلاش برای انجام کودتای مخملین در ایران بوده اند؛ مفهوم کودتای مخملين، همان آزادی احزاب برای تغییر در روند حاکمیت است که در ایران جرم شناخته می شود.»
*اقدامات عبادی بعد از انتخابات ریاست جمهوری
*تحصن در مقابل مقر سازمان ملل متحد در نیویورک
اولین اقدام ضد انقلاب بعد از انتخابات ریاست جمهوری که با پشتوانه ی رسانه ای قوی حامیان صهیونیستی همراه بود، تحصن در مقابل مقر سازمان ملل متحد در نیویورک بود. این اقدام که توسط شیرین عبادی و اکبر گنجی مدیریت می شد. به دعوت این افراد از روز چهارشنبه ۳۱ تیر تا ۲ مرداد ماه (۲۲ تا ۲۴ جولای)، برخی از افراد ضد انقلاب مقیم آمریکا در مقابل مقر سازمان ملل متحد در نیویورک به اعتصاب غذا دست زدند. «گوگوش»، خواننده فاسد دوران پهلوی، «ابی»، خواننده منحرف، «سیمین بهبهانی» و... عناصر دیگری بودند که در این مراسم حاضر شدند و حمایت خود را از این جمع چند نفره اعلام کردند.
*نام گذاری روز سوم مرداد
شیرین عبادی در عمل خائنانه ی دیگر، اقدام به نام گذاری روز سوم مرداد به عنوان «روز جهانی اقدام برای اعلام همبستگی با جنبش مسالمت آمیز مردم ایران» می نماید و تلاش تبلیغاتی وسیعی برای برگزاری تجمعات متعدد علیه جمهوری اسلامی در اروپا و آمریکا نموده و به ادعای طراحان این صحنه، برگزاری تجمعات اعتراض آمیز به صورت همزمان در پنجاه کشور و ۱۲۰ شهر جهان طراحی می شود، که در اغلب آن ها تعداد معدودی حتی کمتر از انگشتان دست حضور می یابند. شلوغ ترین تجمعی که «شیرین عبادی» خود در آن سخنرانی می کند، در شهر آمستردام هلند برگزار می شود. عبادی درباره ی محتوای سخنرانی خود به خبرنگار رادیو فردا می گوید: « موضوع سخنرانی من حول حوادثی بود که بعد از انتخابات در ایران اتفاق افتاد، تجزیه و تحلیل این حوادث، اینکه چگونه می شود اعتماد را به مردم برگرداند و مردم را به حکومت نزدیک تر کرد؛ که این خصوص من گفتم که باید حداقل پنج شرط اتفاق بیفتد و آن اینکه خشونت های دولتی قطع شود، کلیه افرادی که بعد از انتخابات دستگیر شده اند، بدون قید و شرط فورا آزاد شوند. سوم اینکه رسانه ها آزاد باشند و سانسور دولتی از بین برود و چهارم اینکه با خانواده ی قربانیان خشونت های اخیر و همچنین مصدومان خسارت پرداخت شود و از همه مهم تر انتخابات باطل شود و انتخابات دیگری تحت نظارت سازمان ملل متحد برگزار شود».
اما بالاخره دکتر احمدی نژاد با رأی قاطع ملت ایران، رئیس جمهور می شود و در این میان شیرین عبادی ترفند تازهای به کار می گیرد و با زیر سؤال بردن تمام سخنرانی ها و بیانیه های عریض و طویلی که در مدح دموکراسی انجام داده بود می گوید: «بسیاری از دیکتاتورها از جمله «هیتلر» با روشهای دموکراتیک به قدرت رسیدند، اما دموکراسی ربطی به پیروزی در انتخابات ندارد، حکومت ایران یک دیکتاتوری است ککه با انتخابات دموکراتیک بر سر کار آمده است، دموکراسی خوب است به شرطی که احمدی نژاد انتخاب نشود! کسانی که از احمدی نژاد حمایت می کنند، ثروتمندانی هستند که به آن ها قول ثروت بیشتر داده است.»
شیرین عبادی پس از اظهارات به منظور تشویق دولت های اروپایی برای تحریم علیه ایران‏ به دوره گردی می افتد. او در دیداری که با شهردار پاریس دارد از وی می خواهد به دولت فرانسه برای تحریم گسترده علیه مردم ایران فشار وارد کند و در عوض شهردار پاریس نیز به ازای این خوش خدمتی‏ عنوان ”شهردار افتخاری پاریس” را به او می دهد. جالب است بدانید این شهروندی برای عبادی باعث افتخار و سربلندی می باشد.
شیرین عبادی برای وارد کردن فشارها بر ایران به دیدار با شهردار پاریس اکتفا نمی کند و در اقدام خیانت کارانه ی دیگری به دیدار وزیر امور خارجه ی فرانسه می رود و از دولت فرانسه و سایر کشورهای اروپایی می خواهد که به نظام ایران فشار وارد کنند و علیه ایران «تحریم های سیاسی» وضع نمایند. او همچنین برای ادامه ی فعالیت هایش علیه ایران، از وزیر امور خارجه فرانسه و سایر کشورهای اروپایی، برای همراهی با مخالفان نظام ایران درخواست کمک می کند.
شیرین عبادی وارد فاز جدیدی از اقدامات خود می شود و در آخرین صحبت های خود ابراز می کند: «دیگر برخورد مصالحه جویانه جواب نمی دهد و باید مطالبات خود را از روش های دیگر از جمله روش های رودررو دنبال کنیم!»
*تکاپو برای رهایی بازداشت شدگان
شیرین عبادی در نامه ای سرگشاده به یکی از این بازداشت شدگان به نام ”نسرین ستوده” او را سربازی می خواند که تمام زنان ایران او را می شناسند‏. نسرین ستوده بازداشت شده ی آشوب های خیابانی جریان فتنه همان وکیل مدافع شیرین عبادی در دادگاه شکایت علیه روزنامه کیهان است.
شیرین عبادی در سلسله اقدامات خویش در حمایت از فتنه سبز به کمپین حامیان جریان فتنه در خارج می پیوندد و طبق قول و قرارهای اعضای این کمپین‏ خود را خواهر و مادر محکومان حوادث پس از انتخابات می نامد.
او که حالا سن و سالی داشته و در جرگه پیر زنان قرار دارد به جای اعلام خواهری با محکومان جریان فتنه‏ مجبور می شود خودر ا مادر یکی از محکومان بنامد! عبادی در واقع پس از دریافت جایزه هنگفت از محافل حقوق بشری در غرب به پادوی این کشورها برای تبلیغات علیه ایران تبدیل می شود و با پیوستن به کمپین حمایت از محکومان جریان فتنه اعلام می کند:‌” از این پس محمد داوری‏ سر دبیر سایت سحام نیوز را به عنوان فرزند خود بر می گزینم و تا روزی که وی آزاد شود نام او را همه جا بر زبان خواهم آورد.

نویسنده: سمیرا خطیب زاده

ارسال نظرات