به گزارش خبرگزاری بسیج مازندران،کاهش اراضی جنگلی در چند دهه گذشته موجب شده تا دولتمردان سیاستهای مختلفی را تدوین کنند و طرحهای متعددی همچون خروج دام از جنگل و تنفس جنگل را به اجرا برسانند، طرح خروج دام از جنگل در ابتدای امر مفید و اثرگذار دیده میشد اما رفته رفته نهتنها از کاهش اراضی جنگلی نکاست بلکه با خارج ساختن دامداران از جنگل و تحمیل هزینههای تولید به آنها زمینه برچیده شدن دامدارایهای جنگلی و حافظان بومی این میراث خدادادی را بهوجود آوردند، به گونهای که قاچاقچیان نسبت به گذشته با فراغ بال بیشتری اقدام به قاچاق چوب میکردند.
به گفته رضیان نماینده مردم قائمشهر، سوادکوه، جویبار، سمیرغ و سوادکوه شمالی در مجلس شورای اسلامی، با اجرای طرح خروج دام از جنگل قاچاق چوب از جنگلهای مازندران افزایش یافت! بهگونهای باید گفت با اخراج صاحبخانه، جا را برای دزد باز کردیم!
نکته قابل تأمل نیز آمارهایی است که منابع رسمی و علمی داخلی از مقدار اراضی جنگی میدهند که تناقصهایی را در اجرای طرحهای خروج دام از جنگل و تنفس جنگل بهوجود میآورد.
پایگاه اطلاعرسانی دیدهبان محیط زیست و حیات وحش ایران به نقل از سازمان جنگلها و مراتع ایران اعلام کرد براساس آخرین نقشهبرداری در سال ۱۳۹۴ مساحت جنگلهای شمال کشور ۲,۰۷۳,۳۸۶ هکتار اندازهگیری شده و سطح این جنگلها نسبت به نقشهبرداری سال ۱۳۸۴ معادل ۱۳۷,۳۸۶ هکتار افزایش یافته است! هر چند در مقایسه با سال ۳۴ کاهش ۱۵ هزار هکتاری را نشان میدهد!
نکته قابل تأمل دیگر، سخنان دولتمردان در مورد محل تأمین چوب مورد نیاز کشور است، به گفته آقایی رئیس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور ۱۵ درصد نیاز چوبی کشور از جنگل و زراعت چوب تأمین میشود! وقتی ۱۵ درصد نیاز چوبی کشور از جنگلها و بقیه از واردات تأمین میشود طرح تنفس جنگل چه معنایی میتواند داشته باشد؟
دولتها در تمامی کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه به هیچ وجه بهرهبرداری از منابع خدادادی را قطع نمیکنند، مثلاً نمیتوان گفت چون ذخایر نفتی محدود است، دیگر نباید استخراج نفت داشته باشیم! دولت در مواجهه با جنگل عملاً چنین سیاستی را در پیش گرفته است!
متأسفانه دولتمردان در حفاظت از جنگل و برای جلوگیری از کاهش اراضی جنگلی، اقدام به اجرای طرحهایی میکنند که کارشناسی شده نیست یا کارشناسی شده اجرا نمیشود، یکی از این طرحها، طرح تنفس جنگل است که به نظر بسیاری از کارشناسان از اساس طرحی غلط و غیرکارشناسی است.
یکی از دلایل اصلی کاهش ذخایر جنگلی، ساختوسازهای غیرمجاز و راهسازی است که دولت باید از پیشرفت روزافزون آن جلوگیری کند.
وقتی دولت با ارائه مجوز به شرکتهای بهرهبردار به شرط کاشت ۲ نهال در ازای برداشت یک درخت و مبارزه با قاچاقچیان توسط شرکتهای بهرهبردار، میتواند نسبت به جلوگیری از کاهش اراضی جنگلی اقدام کند، ایجاد طرحی بهنام تنفس جنگل که شرکتهای بهرهبردار قانونی را از دایره برداشت خارج و زمینه واردات و قاچاق را برای سودجویان فراهم میکند، بیمعنی است.
با همه این تفاسیر، در ماده ۶ طرح تنفس جنگل به شرکتهای بهرهبردار چوبهای جنگلی اجازه داده شده که از درختان بر زمین افتاده و شکسته در جنگل که از قبل بهدلیل شرایط آب و هوایی قطع شدهاند، استفاده کند.
درختان بر زمین افتاده و شکسته جنگل علاوه بر قدرت تخریبی در زمان بروز سیل که نمونه آن در سیل ۷۸ نکا رقم خورد، یکی از دلایل اصلی آتشسوزی و بروز آفتهای فراوان در جنگل و بروز آن به اراضی زراعی است.
از نظر کارشناسان محیط زیست و منابع طبیعی وجود ۱۰ تا ۱۵ درصد این درختان وجوب الزامی برای جنگل دارند و بقیه قابل برداشت هستند.
چندی پیش شاعری نماینده مردم شرق مازندران این موضوع را با وزیر جهاد کشاورزی در میان گذاشت که موجب شد حجتی طی نامهای به رئیس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور دستور به ارائه مجوز برداشت به شرکتهای بهرهبردار بدهد اما تاکنون اتفاق خاصی نیفتاده است.
عدم اجرای این ماده قانونی تاکنون بیمعنی است و اگر ادامهدار باشد خبر از یک رانت دولتی در واردات چوب را میدهد.