حزب اعتمادملّی در بیانیه‌ای مطرح کرد

۱۶ آذر یکی از نمادهای کرامت جویی و مقاومت ملّت ایران است

در بیانیه حزب اعتماد ملی به مناسبت روز دانشجو آمده است: ۱۶ آذر یکی از نمادهای تاریخ تلاش، کوشش و مقاومت قشر دانشجو به نمایندگی از ملت ایران در مقابل استکبار، استثمار و استبداد است.
کد خبر: ۹۰۸۷۴۳۰
|
۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۰۸:۰۰

به گزارش خبرگزاری بسیج، در بیانیه حزب اعتماد ملّی که به مناسبت روز دانشجو صادر شده، آمده است: نمادها در تاریخ و حیات بشری دارای ریشه و خاستگاه مهم و اثر بخش، بیش از دگر هست های موازی هستند. ۱۶ آذر یکی از نمادهای تاریخ تلاش، کوشش و مقاومت قشر دانشجو به نمایندگی از ملت ایران در مقابل استکبار، استثمار و استبداد است. تاریخ این سرزمین مشحون از بیگانه ستیزی، استبداد ناپذیری و قربانی دادن برای عزت و آزادگی است. اگر نگاهی به شخصیت ها، وقایع و ایام نمادینی بیاندازیم که این ملت سر افراز در خاطره خود نگه داشته است و همواره برای پاسداشت آنها خود را مسئول می داند؛ این درس را خواهیم آموخت که مردم ایران زمین کرامت جو و کریمند و در راه کرامت خویش چه جان ها که فدا نکرده اند و چه زندانها و شکنجه ها را که به جان نخریدند و چه دشواریها را که برای خود نپذیرفتند تا در میان رهپویان و رهجویان استقلال و آزادی و حاکمیت انسانی بر تارک تاریخ بدرخشند.

 

۱۶ آذر یکی از نماد های کرامت جویی و مقاومت ملت بزرگ ایران در مسیر آزادگی، شرافت و عظمت این مرزوبوم است که همانند گذشته تاریخی خویش تن به پذیرش شکست ندادند و در شوربختیِ فرو ریختن همه امید ها و آرزو ها توسط کودتای انگلیسی- آمریکایی ۲۸ مرداد، دوباره علم مقاومت برافراشتند و نهال ایستادگی و آزادگی کاشتند. این نهال همواره در طول ۲۵ سال حکومت پهلوی دوم رشد کرد و مقوّم رشد نهال های دیگر آزادگی و آزاد اندیشی گشت. ۱۶ آذر نماد رُستن واقعیت دیگری نیز هست؛ نماد به صحنه آمدن قشر آگاه و اهل اندیشه در جامعه ایران؛ یعنی دانشجو که شکوفه های در حال شکفتن یک ملت بوده اند.

اگر چه، بروز این واقعه، محصول هم کنشی زورمداران و زر اندوزان خارجی و داخلی بود؛ اما همه دانشجویان، از همه گروه ها با گفتمان های متفاوت؛ اعم از اسلام، مارکسیسم و لیبرالیسم با همبستگی در مقابل همه ی آنان ایستادند و از آن تاریخ تا انقلاب اسلامی سال ۵۷، این همسویی ادامه یافت و شعار کانونی، استقلال و آزادی از طریق حکومتی مردم سالار و مبتنی بر مشارکت همه ی مردم در فرایند تکوین و اجرا بود.

هر چند در طول ۲۵ سال، جنبش دانشجویی تحولات گفتمانی؛ چون مارکسیسم، لیبرالیسم و اسلامی و تحولات در طریقیت؛ چون میانه روی تا رادیکالیسم را تجربه کرد؛ اما هیچگاه این دو شعار و خواست مرکزی جنبش تغییری نیافت و لذا هر سال که بر عمر جنبش افزوده می‌گشت، رویکرد جنبش نیز تعمیق و تحکیم می یافت.

با پیروزی انقلاب اسلامی که مدعی پرچم داری هر دو خواست جنبش دانشجویی- استقلال و مردم سالاری- بود، بخش اعظم نیرو های این جنبش خود را در وضعیت تحصیل حاصل یافت و بخش دیگر نیز نتوانست تحلیل همسو کننده ای از اوضاع و شرایط سیاسی و اقتصادی و…ارائه کند.

از طرفی دیگر تدابیر حاکمیتی و افراط گرایی بخشی از نیرو های جنبش و نیز نیرو های سیاسی بیرون دانشگاه و به علاوه جنگ و حملات سیاسی و فرهنگی خارجی، بستر تعطیلی دانشگاه و از نفس انداختن جنبش دانشجویی را فراهم ساخت که نتیجه آن تفرق و تشتت در میان نیرو های این جنبش تا سر حد تقابل و رویارویی میان آنان شد. لذا جنبش دانشجویی گرفتار تشتت تحلیل وضعیت و گفتمان و خواست های محوری شد. البته این وضعیت پس از هر انقلابی طبیعی است.

امروز جنبش دانشجویی رسالتی سنگین بر عهده دارد، از یک طرف باید بتواند تحلیلی علمی و مستند و با رویکرد عاری از افراط گرایی از همه ابعاد حیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور در حوزه های داخلی و خارجی ارائه کند که این امر با برگزاری نشست های هم اندیشی و همایش های فراگیر میسر خواهد بود. ثانیا باید بتواند مطالبات و خواست های ارزشی، هنجاری و نمادین مبتنی بر فرهنگ دیرین و رویکرد های نوین مردم ایران را شناسایی و انسجام بخشی کند و در مرحله سوم به سازو کار های برون رفت از شرایط حاضر و حرکت به سوی جایگاه مطلوب را مد نظر قرار دهد، که این امر با برساختن گفتمانی نو و راهگشا میسر خواهد شد. چراکه دانشجو مشعل فروزان و چشم و چراغ این ملت است.

ارسال نظرات