سینمای ایران در جشنواره مقاومت -۷؛
برای سینمای ما صدالبته جای خوشحالی دارد که برخی فیلمسازان همچنان بر ساخت آثاری با بار محتوایی خاص اصرار دارند و پای حرفشان هم می‌ایستند، حتی اگرگاه خلاف آب شنا کنند.
کد خبر: ۹۰۸۵۰۳۴
|
۱۰ آذر ۱۳۹۷ - ۰۷:۴۵
به گزارش خبرگزاری بسیج، پانزدهمین دوره جشنواره بین المللی فیلم مقاومت این روزها در سراسر کشور در حال برگزاری است و گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجوبه همین بهانه با انتشار گزارش‌های اختصاصی به معرفی آثار پخش شده در سینماهای جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت پرداخته است که در ادامه از نظرتان میگذرد:

«سرو زیر آب» به کارگردانی محمدعلی باشه اهنگر

برای سینمای ما صدالبته جای خوشحالی دارد که برخی فیلمسازان همچنان بر ساخت آثاری با بار محتوایی خاص اصرار دارند و پای حرفشان هم می‌ایستند، حتی اگرگاه خلاف آب شنا کنند؛محمدعلی باشه‌اهنگر از معدود سینماگرانی است که خود را حسابی درگیرسینمای دفاع مقدس کرده و کارنامه قابلی هم دارد. هرچند که در این ژانر،معمولا و بطور بی‌ربطی کمتر از او یاد می‌کنند به رغم اینکه با هر فیلم بسیاری از کاندیدا یا سیمرغهای جشنواره فجر را هم نصیب فیلم خود میکند.

«سرو زیرآب» که این روزها هم بر پرده اکران سینماست، و هم در جشنواره مقاومت رقابت میکند؛ در ادامه سری فیلمهای دفاع مقدس اوست که اینبار نیز کاری باکیفیت رو به بالا ساخته است؛به رغم نقدهایی مثل زمانی طولانی و یا ریتمی کمی کند آن، و نیز برخی طراحی‌های تکراری -مثل میزانسن‌های عزاداری زیرباران و ...- که به درستی بر آن وارد است، ولی بازهم فیلمی ایده‌آل برای مخاطب خواهد بود.

تم اصلی فیلم بر قصه شهدای گمنام است، که کارگردان برای طراحی داستان خود درباره ماجرای تفحص و این قسم از حکایت شهدای مفقوالاثر،چیدمانی حسابی را در خرده روایتها و البته در قصه‌ای واحد به یکدیگر چسبانده و در ریتمی کند و یکنواخت پیش روی مخاطب می‌گذارد.

پس اینجا ریتم داستانگویی کند است، و دیگر هم خبری از صحنه‌های اکشن جنگ و یا زد و خوردهای رگباری مسلسل و امثال ان نیست؛ یعنی بیننده اثری از جبهه و به اصطلاح خاکریز نمی‌بیند اما اینقدر قصه پشت جبهه خود را آرام و دلنشین روایت می‌کند که حس و حال جنگ همچنانمحسوس است.

«سرو زیرآب» سراغ بخشهای دیده نشده از دفاع مقدس می‌رود؛ موضوعی که دقیقا پرداخت آن بعد از سالها از جنگ حس می‌شود. نه تنها ماجرای معراج شهدا و سرگذشت شهدای گمنام، بلکه همچنان هستند قصه هایی از این دست، که جای تصویرسازی دارند. خصوصا اینکه قاب و دوربین امثال علیرضا زرین دست را همراه خودشان ببینند که به شکل عجیبی یار میزانسن‌بندی فیلمساز و زنجیره داستانی اوست.

این چنین فیلمهای سخت و پرلوکیشن حتی با وجود ریتم ارام ولی به دلیل بار قصه گویی و زاویه دید و جدیتی که در فرم کارگردان دارند، جذاب خواهند بود. بر «سرو زیرآب» هم میشود خرده و ایراد روایی گرفت اما نه در مقام قیاس با «ملکه» خود باشه اهنگر، اما در مواجه با سینمای دفاع مقدس کاری است دلنشین که حسابی نیز از خجالت فیلمسازان هرچه‌ساز درآمده است.
ارسال نظرات