وضعیت مدیریت شهری شاهرود انقدر بغرنج شده که نیازی به واکاوی ندارد، نیاز به درمان هم ندارد، چون اصلا درمان ندارد، باید فکری اساسی کرد، باید کوبید و از نو ساخت، امیدی به اصلاح نیست، انقلاب نیاز دارد.
به گزارش خبرگزاری بسیج از شاهرود، وضعیت مدیریت شهری شاهرود انقدر بغرنج شده که نیازی به واکاوی ندارد، نیاز به درمان هم ندارد، چون اصلا درمان ندارد، باید فکری اساسی کرد، باید کوبید و از نو ساخت، امیدی به اصلاح نیست، انقلاب نیاز دارد.
این عبارات که ظاهرا سراسر یاس و نومیدی است از بدبینی بنده نیست؟! واقعیتی است که گریبانگیر شهر ما شده و حالا حالاها نیز ولکن شاهرود نخواهد بود. واضحتر بگویم، قرار است در چند یاداشت در حد بضاعتم به واکاوی موضوعی بپردازم که خود نیز بخشی از مقصر آن هستم.
قسمت اول:مدیران جوان ناکارآمد
شورای قبل و حضور پیشکسوتان عرصههای مختلف مدیریت شهری باعث شده بود اینگونه استنباط شود که راه چاره شخم زدن مدیریت شورایی و سپردن ان به نسل جوان است. ظاهرا همه چیز درست بود و در انتخابات نیز همینگونه شد و شورا به دست جوانان سپرده شد، قرار هم بود که این جوانان با قدرت ریسک بالاتر شهر شاهرود را دگرگون نموده و ظاهری متفاوت به ان ببخشند.
اولین گام را هم درست برداشتن و با انتخاب شهرداری سختکوش همه را امیدوار کردن، ولی نمیدانم چه شد که در ادامه راه جا زدند و عقب گرد نمودند و همان رویه سابق را در پیش گرفتند یعنی "آسه برو، آسه بیا که گربه شاخت نزنه" و دور بعد هم امید به خدا رای خواهی آورد.
این جوانان پارلمان شهری شاهرود در یکی از اقدامات عجیب خود، زمینهای البرز شرقی را تعیین تکلیف نموده و بخش عمدهای از حق مردم را به ادلهای ظاهرا منطقی واگذار کردند و اینگونه القا نمودند که این تصمیم یک تصمیم مدیریتی بزرگ و ریسک پذیرانه بوده و نفع مردم شاهرود در ان نهفته است، ما هم، چون از پشت پرده مذاکرات بی خبر بودیم، پذیرفتیم و صدایمان در نیامد (علیرغم اینکه سوالات زیادی هم داشتیم)
در قدم بعد بحث زیرگذر میدان ولایت مطرح شد، شاید بتوان ادعا کرد که این پروژه عیار شورای شهر را مشخص نمود، انتظار بود که جوانان شورا با آینده نگری حداقل ۲۰ ساله، آینده را ببینند (همان چیزی که نبودش در گذشته مورد نقد بود) مردم تصور میکردند که اعضای جوان شورا با یک تصمیم همراه با ریسک چهره شهر را به سمت شهرهای در حال توسعه (همسایه خودمان) سوق خواهند داد، اما دریغ و صد افسوس که همه رشتههای مردم به یکباره پنبه شد!
بهانه کمبود اعتبارات مانع تحقق این پروژه عظیم در محرومترین نقطه شهر شد، آقایان فرمودند: (تاکید بنده بر لفظ آقایان به این دلیل است که ظاهرا دو عضو خانم شورای شهر موافق اجرای زیرگذر بودهاند) طرحهای دارای اولویت بیشتر داریم و با توجه به اعتبارات شهرداری شاهرود ضرورت اجرای این مهم توجیه اقتصادی ندارد، غافل از اینکه پیشینیان که صد البته از ایشان با تجربهتر بودند، نیز همینگونه تصور میکردند و فقط به ۴ سال مدیریت خود تاکید داشتند و برنامه بلند مدتی برای مبلمان شهری نداشتند و همین امر باعث کنار گذاشته شدن آنها شد و مردم دیگر به آنها رای اعتماد ندادند.
اما وقتی جوانان نیز فرمان مدیریت شهری را بدست گرفتند بازهم به جمع آوری زباله، آسفالت چاله چولههای معابر، سنگ فرش جاده و... بسنده کردند و دیگر هیچ ندیدیم. اگر منصفانه قضاوت کنیم اذعان تصدیق خواهیم کرد که قبلیها لااقل پروژه جدا سازی اب شرب از اب خام شهر را داشتند و آیندگان قدر این موهبت الهی را خواهند فهمید و دعاگویشان خواهند شد.
به شخصه حاضرم برگه رای خود را منتشر نمایم، بنده به ۴ نفر از ۷ عضو فعلی شورای شهر شاهرود رای دادهام و الان با صراحت میگویم که پشیمانم پشیمانم پشیمانم. خداوند از سر تقصیرات بنده بگذرد...
این عبارات که ظاهرا سراسر یاس و نومیدی است از بدبینی بنده نیست؟! واقعیتی است که گریبانگیر شهر ما شده و حالا حالاها نیز ولکن شاهرود نخواهد بود. واضحتر بگویم، قرار است در چند یاداشت در حد بضاعتم به واکاوی موضوعی بپردازم که خود نیز بخشی از مقصر آن هستم.
قسمت اول:مدیران جوان ناکارآمد
شورای قبل و حضور پیشکسوتان عرصههای مختلف مدیریت شهری باعث شده بود اینگونه استنباط شود که راه چاره شخم زدن مدیریت شورایی و سپردن ان به نسل جوان است. ظاهرا همه چیز درست بود و در انتخابات نیز همینگونه شد و شورا به دست جوانان سپرده شد، قرار هم بود که این جوانان با قدرت ریسک بالاتر شهر شاهرود را دگرگون نموده و ظاهری متفاوت به ان ببخشند.
اولین گام را هم درست برداشتن و با انتخاب شهرداری سختکوش همه را امیدوار کردن، ولی نمیدانم چه شد که در ادامه راه جا زدند و عقب گرد نمودند و همان رویه سابق را در پیش گرفتند یعنی "آسه برو، آسه بیا که گربه شاخت نزنه" و دور بعد هم امید به خدا رای خواهی آورد.
این جوانان پارلمان شهری شاهرود در یکی از اقدامات عجیب خود، زمینهای البرز شرقی را تعیین تکلیف نموده و بخش عمدهای از حق مردم را به ادلهای ظاهرا منطقی واگذار کردند و اینگونه القا نمودند که این تصمیم یک تصمیم مدیریتی بزرگ و ریسک پذیرانه بوده و نفع مردم شاهرود در ان نهفته است، ما هم، چون از پشت پرده مذاکرات بی خبر بودیم، پذیرفتیم و صدایمان در نیامد (علیرغم اینکه سوالات زیادی هم داشتیم)
در قدم بعد بحث زیرگذر میدان ولایت مطرح شد، شاید بتوان ادعا کرد که این پروژه عیار شورای شهر را مشخص نمود، انتظار بود که جوانان شورا با آینده نگری حداقل ۲۰ ساله، آینده را ببینند (همان چیزی که نبودش در گذشته مورد نقد بود) مردم تصور میکردند که اعضای جوان شورا با یک تصمیم همراه با ریسک چهره شهر را به سمت شهرهای در حال توسعه (همسایه خودمان) سوق خواهند داد، اما دریغ و صد افسوس که همه رشتههای مردم به یکباره پنبه شد!
بهانه کمبود اعتبارات مانع تحقق این پروژه عظیم در محرومترین نقطه شهر شد، آقایان فرمودند: (تاکید بنده بر لفظ آقایان به این دلیل است که ظاهرا دو عضو خانم شورای شهر موافق اجرای زیرگذر بودهاند) طرحهای دارای اولویت بیشتر داریم و با توجه به اعتبارات شهرداری شاهرود ضرورت اجرای این مهم توجیه اقتصادی ندارد، غافل از اینکه پیشینیان که صد البته از ایشان با تجربهتر بودند، نیز همینگونه تصور میکردند و فقط به ۴ سال مدیریت خود تاکید داشتند و برنامه بلند مدتی برای مبلمان شهری نداشتند و همین امر باعث کنار گذاشته شدن آنها شد و مردم دیگر به آنها رای اعتماد ندادند.
اما وقتی جوانان نیز فرمان مدیریت شهری را بدست گرفتند بازهم به جمع آوری زباله، آسفالت چاله چولههای معابر، سنگ فرش جاده و... بسنده کردند و دیگر هیچ ندیدیم. اگر منصفانه قضاوت کنیم اذعان تصدیق خواهیم کرد که قبلیها لااقل پروژه جدا سازی اب شرب از اب خام شهر را داشتند و آیندگان قدر این موهبت الهی را خواهند فهمید و دعاگویشان خواهند شد.
به شخصه حاضرم برگه رای خود را منتشر نمایم، بنده به ۴ نفر از ۷ عضو فعلی شورای شهر شاهرود رای دادهام و الان با صراحت میگویم که پشیمانم پشیمانم پشیمانم. خداوند از سر تقصیرات بنده بگذرد...
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار