خبرهای داغ:
هنوز اشک چشم مردم سرزمینم از غم شهادت شهیدان مدافع حریم حرم زینبی خشک نشده بود که در ۳۱ شهریور ۹۷ طی یک عملیات تروریستی و ابلهانه توسط مزدوران زمانه، مدافعان وطن ایران اسلامی در خون خود غلطیدند و دلهای هموطنان را غرق اندوه کرد.
کد خبر: ۹۰۷۴۵۳۷
|
۱۴ آبان ۱۳۹۷ - ۱۱:۳۱

به گزارش خبرگزاری بسیج، هنوز اشک چشم مردم سرزمینم از غم شهادت شهیدان مدافع حریم حرم زینبی خشک نشده بود که در ۳۱ شهریور ۹۷ طی یک عملیات تروریستی و ابلهانه توسط مزدوران زمانه، مدافعان وطن ایران اسلامی در خون خود غلطیدند و دلهای هموطنان را غرق اندوه کرد.

در این میان دزفول هم مانند همیشه دِین خود را ادا نمود و دو جوان انقلابی، شهید حسین ولایتی فر و شهید سعید زارع را تقدیم اسلام و ولایت کرد؛ حسین ولایتی فر متولد تیرماه سال۱۳۷۵ و دانشجوی کارشناسی رشته ی فقه و حقوق اسلامی دانشکده اصول الدین شهرستان دزفول بود.

مادر شهید پیرامون ویژگی های بارز وی چنین می‌گوید: حسین بسیار صبور و سربه‌زیر بود؛ حتی در مواقعی که بیمار می‌شد نمی‌گذاشت من از کسالتش با خبر شوم.

او در ادامه از حساسیت حسین در اقامه ی نمازش، اظهار می‌کند: حسین هیچ‌گاه نماز اول وقتش را به تاخیر نمی انداخت؛ بارها پیش آمده بود که نیمه‌های شب به خانه می‌رسید اما ساعتش را قبل از اذان صبح تنظیم می‌کرد تا نمازش به تاخیر نیوفتد و تمایل نداشت کسی او را در حال ارتباط نزدیک با خدا ببیند.

در میان صحبت‌ها و خاطراتی که مادر از نمازهای حسین می‌گوید، نشان از سجده‌های بسیار طولانی که در خفا صورت می‌گرفت، وجود داشت.

حیا و غیرتی بودن او در بین ویژگی هایش موج خاصی می‌زد به گونه ای که حتی دوست نداشت دوستانش صدای مادرش را از پشت تلفن هم بشنوند.

پدر با بغضی که گلویش را می فشرد و مادر با چشمانی اشک آلود، از احترامی که حسین به ایشان می گذاشت سخن می گفتند؛ حسین از سنی که توانست کار کند، مستقل شد و نیازهایش را خود تامین می‌کرد.

همه اعضای خانواده از آرزوی بزرگ حسین که شهادت در راه خدا و اسلام بود با خبر بودند و می دانستند برای رسیدن به خواسته اش بسیار تلاش می کند و خود آگاه بر این بوده است که خداوند او را به آرزویش خواهد رساند، از این رو مرتبا" خانواده و دوستانش را از شهادتش باخبر می کرد.

 

 

شهیدی که عکس‌های پوسترش را هم خودش انتخاب کرد

محسن ولایتی فر برادر شهید به نقل از دوستان حسین برایمان از عکس‌های پوستر این چنین، می‌گوید: در عید نوروز امسال که حسین با کاروان راهیان نور به مناطق عملیاتی هشت سال دفاع مقدس رفته بود از دوستانش تقاضا می کند که از او عکس بگیرند، پس از آن حسین دو عکس را انتخاب می کند و به دوستانش سفارش می کند هنگامی که شهید شد از این دو عکس برای طراحی و چاپ بنر در مراسم شهادتش استفاده نمایند.

مادر شهید می‌افزاید: هر زمان که از شهادت صحبت می‌کرد من گریه می‌کردم و حسین سعی داشت مرا آرام کند حتی یک روز با چند کتاب به خانه آمد که حاوی سخنان مادران شهدا بود و از من خواست تا این کتاب ها را بخوانم و آمادگی لازم را برای شهادتش پیدا کنم.

مادرش چنین می‌گوید: که من هیچ‌گاه نتوانستم برای شهادت حسین دعا کنم زیرا نبودش را نمی توانستم تحمل کنم اما همیشه از خدا می‌خواستم فرزندانم باقیات و صالحات من و پدرش باشند که بنظرم چنین هم شده است.

در ادامه ی این گفت‌وگو به روز شهادت حسین و نحوه شنیدن خبر شهادتش توسط خانواده رسیدیم؛ مادر از بی قراری ها و تاریکی دنیا به چشمش در آن روز می گفت و ادامه داد که آن روز پس از شنیدن خبر تیراندازی اهواز چندین بار با تلفن همراه حسین تماس گرفتم اما او پاسخ نمی‌داد تا اینکه با پدرش تصمیم گرفتیم به اهواز برویم که در همین حین برادرش به خانه آمد و خبر مجروح شدن حسین را داد و از ما خواست باهم راهی اهواز شویم. در میان راه خود را راضی به این کردم که پسرم را فقط مجروح ببینم اما وقتی به درب یگان رسیدیم خبر شهادت حسین را دادند.

برادر حسین می گوید: آن لحظه هم شاد بودیم هم غمگین؛ شادیمان از جهت رسیدن حسین به بزرگترین آرزویش بود و دلیل اشکمان رفتن حسین از کنار ما بود.

پدر حسین می گوید: ۲۲سال پیش درشب شام غریبان امام حسین(ع)، حسین را از خداوند خواستم و امام‌حسین(ع) را ضامن سلامتی اش قرار دادم و حال بعد از گذشت ۲۲سال درست در همان روز خداوند حسین را پیش خودش برد.

حسین هرساله قبل از پیاده روی اربعین به مشهد سفر می کرد و برات کربلا را از امام رضا می گرفت اما امسال گویا برات بهشت را برای خود گرفته بود.

سخت ترین سلام نظامی دنیا

محسن ولایتی‌فر برادر شهید حسین ولایتی فر از احساسش هنگام احترام نظامی به پیکر پاک برادر شهیدش می گوید، با اینکه خود برادر شهید بودم و غم از دست دادن برادر را داشتم، با میل خود این کار را انجام دادم؛ لباس یک پاسدار لباس شهادت است و من با این کار خواستم اقتدار سپاه را نشان دهم.

مادر شهید شهادت جوان خود را باور نداشت و معتقد بود حسین زنده است و ان شاءالله در رکاب امام زمان(عج) برمی گردد.

 

 

خانواده شهید گوش به فرمان رهبر انقلاب

پدر شهید خطاب به مستکبرین و تروریسم، می‌گوید: من و خانواده ام همچنان در خط اول ولایت خواهیم ماند و در صورت اذن جهاد از سوی رهبری نه تنها خودم بلکه تمام خانواده ام در برابر دشمنان اسلام و انقلاب خواهیم ایستاد.

امید است همچنان شاهد پرورش چنین فرزندانی از دامان پاک مادران سرزمینمان باشیم و خون ریخته شده ی عزیزان شهیدمان پیش کش مقبولی باشد به ساحت مقدس حضرت فاطمه ی زهرا(س) و فرزندانش.

یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد.

انتهای پیام/

ارسال نظرات
پر بیننده ها