خبرهای داغ:
گریزی به خبرنگاری در دهه 70

مدیران رسانه‌ای‌تر و خبرنگاران اخلاق‌مدارتر بودند

روز خبرنگار را پشت سر گذاشته‌ایم ولی خبر و خبرنگاری مقوله‌ای محصور در زمان و مکان نیست پس می‌توان همواره خبرنگاری را سوژه قرار داد.
کد خبر: ۹۰۷۳۷۱۷
|
۱۲ آبان ۱۳۹۷ - ۱۸:۴۳

به گزارش خبرگزاری بسیج آذربایجان غربی، روز خبرنگار را پشت سر گذاشته‌ایم ولی خبر و خبرنگاری مقوله‌ای محصور در زمان و مکان نیست پس همواره می‌توان خبرنگاری را سوژه قرار داد.

پس این بار پای صحبت‌های یکی از خبرنگارهای پیشکسوت شهرمان یدالله قربانی نشسته‌ایم که در حال حاضر ضمن عهده‌دار بودن سرپرستی روزنامه رسالت در استان مدیر خانه مطبوعات آذربایجان غربی نیز می‌باشد و قصد داریم خبرنگاری را در گذر زمان از نگاه ایشان ببینیم که چکیده‌ای از این مصاحبه را در ذیل می‌خوانید:

یدالله قربانی  ورود خود به عرصه خبرنگاری را مقارن با یک اتفاق یعنی رحلت حضرت امام عنوان می‌کند و می‌گوید: بحبوحه روزهای رحلت حضرت امام در سال 68 وارد عرصه خبر شدم و کارم را از روزنامه رسالت آغاز کردم آن روزها خبر زیاد بود و هر روز مراسم برگزار می‌شد پس این رویداد بهانه‌ای شد تا به این سمت کشیده شوم..

بعد از اعلام این خبر توسط رسانه ملی برای کسب تکلیف به دفتر روزنامه رفتم که یک نوع اضطراب در بین همکاران حکم‌فرما بود؛ سه روز تعطیل رسمی و عزای عمومی اعلام شد و رسالت هم نخستین روزنامه‌ای بود که وصیت نامه حضرت امام را منتشر کرد.

وی ادامه می‌دهد: تا سال 82 فقط خبرنگار بودم بعد از آن مسئولیت روزنامه را برعهده گرفتم.

حقوق ماهانه هر خبرنگار حداکثر 5 هزار تومان بود

قربانی ضمن اشاره به اینکه تصادفی وارد این عرصه شده است ولی می‌گوید: با علاقه خبرنگاری را یاد گرفته و دنبال کردم و حقوقم ماهانه‌ام 5 هزار تومان بود که کفاف زندگی را نمی‌داد ولی بر آن صبر می‌کردم؛ درآمد یک خبرنگار در آن روزها کم بود به طوری که یک بار خواستم یک تلویریون 12 اینچ به قیمت 42 هزار تومان بخرم ولی تناسبی بین اقساط و حقوق ماهانه‌ام وجود نداشت هرچند بالاخره آن را خریدم.

وی در مقایسه‌ای بین خبرنگاری در این دوره و سال‌های آغاز فعالیت خود می‌گوید: یکی از مسائلی که امروز می‌بینم اصرار خبرنگاران به ارسال دعوت نامه است، آن روزها این طور نبود و هر موقع برنامه و جلسه‌ای در جایی برگزار می‌شد شرکت می‌کردیم؛ آن ایام روزنامه کیهان، رسالت، اطلاعات و جمهوری اسلامی منتشر می‌شد که بعدها سلام هم مجوز انتشار گرفت.

قربانی نقل می‌کند که ما همه جا حضور داشتیم و از برنامه‌ها جا نمی‌ماندیم، آن موقع خبرگزاری جمهوری اسلامی تنها خبرگزاری کشور بود به طوری که روزی یکی از خبرنگاران آن در اداره‌ای عنوان کرد ما را دعوت می‌کنید کفایت می‌کند و نیازی نیست بقیه را هم دعوت کنید.

پس در واکنش به این موضوع از دفتر مرکزی در تهران خواستم که هیچ مطلبی را به نقل از خبرگزاری جهوری اسلامی در روزنامه نشر ندهند و خودم خبر می‌دهم، پس می‌توانم ادعا کنم که هشت سال متوالی هیچ مطلبی از این خبرگزاری در روزنامه منتشر نشد، حسن کربلایی سردبیر استان‌های خبرگزاری فارس مسئول خبر بود که این خواسته ما را پذیرفت.

در ارومیه فقط 6 خبرنگار وجود داشت

این پیشکسوت رسانه‌ای درباره تعداد خبرنگاران می‌گوید: آن موقع در استان پنج یا شش خبرنگار بود که آقایان عوض نادری، رحیم جباردخت، سرخوش و ... بودند، که الان هم در فضای رسانه‌ای استان حضور دارند؛ حسین‌زاده رئیس خبرگزاری به عنوان یک خبرنگار واقعی در کنار ما فعالیت می‌کرد.

وی به کثرت نشریاتی که امروزه مجوز انتشار گرفته‌اند اشاره می‌کند و می‌ا‌فزاید: زیاد بودن نشریات مهم نیست بلکه انتشار منظم با شمارگان بالا و محتوای غنی مایه افتخار است به طوری که زمانی مجله خانواده سبز با 500 هزار تیراژ چاپ می‌شد ولی الان افت کرده است.

قربانی درباره فرآیند تهیه خبر و امکاناتی موجود در نخستین سال‌های فعالیت خود در مقایسه با زمان حاضر، گفت: آن زمان نه‌‌تنها اینترنت، ایمیل، تلگرام و ... وجود نداشت بلکه در دفاتر یک دستگاه ماشین‌نویسی ساده یا فکس هم نبود.

تلفنی خبر را تهیه کرده و تلفنی خبر را می‌خواندیم تا در تهران پیاده شده و منتشر شود که مسلما خبر از ویرایش، دخل و تصرف تایپیست هم در امان نمی‌ماند.

بعدها دستگاه فکس در دسترس قرار گرفت که کارها تا حدودی آسوده شد، تا سال 82 اینترنت نداشتیم، پس منبع مطالعه و سوژه‌یابی ما چند روزنامه معدودی بود که منتشر می‌شد.

وی درباره تفاوت ظاهری روزنامه‌ها این طور اظهارنظر می‌کند که مطبوعات در آن زمان با نشریات فعلی از لحاظ طراحی و حروف‌چینی تفاوت داشتند، تک رنگ بودند و همشهری نخستین روزنامه‌ای بود که رنگی چاپ شد.

سوژه غالب رسانه‌ها گروهک‌های تروریستی، دموکرات و مباحث امنیتی بود

وی در ارتباط با این سوال که آن زمان کدام مبحث بیشتر مطرح می‌شد، این طور اظهارنظر می‌کند که سوژه‌ غالب آن موقع استان ما امنیتی بود و گروهک‌ها عرض اندام می‌کردند پس این مباحث بیشتر برجسته می‌شد.

درگیری‌های منطقه‌ای و ... بیشتر مدنظر بود و در دوره‌ای دیگر بعد از تضعیف حزب دموکرات، کوموله و ... بحث سازندگی و شعار دولت آقای هاشمی بیشتر مطرح می‌شد، آن روزها به آرایش سیاسی هم روزنامه‌ها خیلی می‌پرداختند آن زمان جناحین چپ و راست مطرح بود.

آن زمان خبرنگاران به اخلاق حرفه‌ای پایبندتر بودند

قربانی درباره چگونگی بروز و ظهور اخلاق حرفه‌ای در آن روزها معتقد است که آن زمان اخلاقیات در بین ما چند خبرنگار معدود و سایر مردم پررنگ‌تر بود، عدم دخل و تصرف در متن خبر و سخنان مصاحبه شونده نبود یا کم بود خبرهای کذب برای بالا رفتن تیراژ نشر نمی‌شد.

وی ادامه می‌دهد: کپی خبر نمی‌گویم نبود، بود ولی نه به اندازه و شکلی که الان هست، این روزها خبر و رسانه بیشتر شده و برخی خبرنگاران تن‌پرور شدند در منزل و دفتر می‌نشینند و خبر خبرگزاری دیگری را بدون ویرایش انتشار می‌دهند، گاهی نام رسانه مبدا را هم تغییر نمی‌دهند.

این خبرنگار باسابقه درباره رسانه‌ای بودن یا رسانه‌گریز بودن مدیران در دهه 60 و 70 هم بر این باور است که مدیران آن موقع نسبت به امروز با خبرنگاران تعامل بیشتری داشتند و دلیل این تعامل را نبود بداخلاقی بود.

هدیه 5 هزار تومانی مرحوم رفسنجانی به خبرنگاران

وی می‌‌گوید: الان برخی فقط شیطنت می‌کنند و برخی هم اصلا خبرنگار نیستند؛ مقصرهای اصلی در این شرایط مدیرمسئول‌ها هستند که آنها هم یکی از دلایل عدم استفاده از افراد حرفه‌ای را نبود درآمد عنوان می‌کنند.

قربانی ضمن اشاره به یکی از مسائل جاری عرصه خبرنگاری در دوره کنونی یعنی دریافت کارت هدیه در نشست‌های خبری، می‌گوید: آن موقع کارت هدیه یا هدیه به آن معنا ندیدیم اگر هم بود صرفا یک خودکار یا دفترچه بود.

حتی در سفر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت به ارومیه، پنج هزار تومان که به تازگی چاپ و توزیع می‌شد به پنج شش خبرنگار فعال آن زمان از طرف رئیس جمهور هدیه ‌دادند که از این موضوع جا خوردیم ولی بالاخره پذیرفته و قدردانی کردیم.

مصاحبه از سونیا بدیع میاندوآب

انتهای پیام

 

ارسال نظرات
آخرین اخبار