خبرهای داغ:
پیامبران، امامان معصوم، قرآن، امامین انقلاب، همگی بر درختکاری و محافظت از آنها تاکید کردند اما در کشور اتفاقاتی می افتد که برای سودجویان هیچ چیز جز پول مهم نیست و حاضرند تمام مملکت را برای چندرغاز سود بفروشند.
کد خبر: ۹۰۶۴۰۵۱
|
۰۹ مهر ۱۳۹۷ - ۰۹:۲۷

خبرگزاری بسیج قزوین: هردم ازین باغ بری می رسد. هنوز جنگ و ستیز بر سر پروژه باغستان به اتمام نرسیده است که بریدن درخت صد ساله در محوطه مسجد جامعه قزوین خبر ساز شد!
طبق معمول مسئولان شهری هم خواهان برخورد با عاملان این کار شدند.
نفاق رفتاری در وجود کسانی رخنه کرده است که به یک درخت هم رحم نمی کنند! درختی که روایتگر تاریخ این شهر بوده و طعم سرد و گرم روزگار را چشیده است.
درخت تنومند و استوار که شاخ و برگش را با یار قدیمی خود گسترانده بود تا همه بدانند که وفاداری یک درخت از انسانی هایی که فضا و ماه را تسخیر کردند بهتر است.
پیامبران، امامان معصوم، قرآن، امامین انقلاب، همگی بر درختکاری و محافظت از آنها تاکید کردند اما در کشور اتفاقاتی می افتد که برای سودجویان هیچ چیز جز پول مهم نیست و حاضرند تمام مملکت را برای چندرغاز سود بفروشند.
باغستان قزوین نه به خاطر پل سازی بلکه ساخت و ساز در آستانه نابودی کامل قرار گرفته، درختان کهن سال که انسان را در نوستالژی فضاهای تاریخی محو می کند با تبر مدیریت نادرست و سهل انگاری همراه می شود، همه خواهان برخورد هستند، شهرداری،بقالی،نقادی، همه به دنبال محاکمه هستند! افراد مقصر هم شاکی هستند، انسان از برخی رفتارها شگفت زده می شود! مدیریت عملکرایی باید باشد نه اینکه بعد از تخلف بیانیه خوانی کنیم! سازمان میراث فرهنگی،شهرداری و هر نهادی که به عنوان پاسبان این مسجد بودند و متولی امر هستند باید پاسخگو باشند!
میراث فرهنگی شهر و نمادهای تاریخی را باید حفظ کرد، درختی که ریشه اش در دوران مشروطیت درخاک قزوین آرام گرفت بعد از ۱۱۰سال با تبر نخاله های بی مغز بر زمین افتاد تا پیامی بدهد!
درخت کهن سال با من سخنی گفت که درد ناک بود!
گفت: می دانی دوست خوب من، اگر ریشه ات به درازای تاریخ در این خاک باشد روزگاری بر تو خواهد گذشت که در مواجهه با جهل تبرهای ظالمانه را بر تن خویش حس خواهی کرد.
هر وقت که بیگناهی بر زمین بیفتد بدان که همانند من حق طلبان بعد از مرگش افسرده و حق را بعد از مرگ محق یاری می دهند.
چه داستانی دارد این شهر! شرمنده ام که کودکانی بی پناه در زیرتیغ آفتاب به طاق ها پناه می برند.شاخ و برگ هرکس که پناه مردم از سوز فقر و نداری باشد می زنند!
امروز ریشه های صدساله اسیر دست بی ریشه های نخاله شد!
امروز صدایی را شنیدم که یک فرشته بر نعش تکه تکه شده من گریان بود و گفت: چه دستان پاکی بر تنه ات اقامه نماز کردند! امروز سایه سارت را در زمستان می خواهند تا سوزسرما را تا استخوان خلق برسانی! امروز بر سر نعشت نوحه داد از روز شیدایی می خوانند.
می بینی! آمدند و نقشه کشیدند و با هیزم شکن قرارداد بستند تا ریشه هایم را بخشکانند!
در گذر تاریخ فراوان دیدم، روس،انگلیس،هندی، جنگ جهانی،جنگ میرزا مسیح خان کاکاوند با آزادیخواهان،انقلاب اسلامی، و حوادث بسیار به یاد دارم!
تاریخ را در قلب شکافته من می توانید ببینید نه در تبر هیزم شکن!
در این خاک اگر ریشه دواندی و پهناورشدی و تنه ات چشم نوازی کرد به سراغت می آیند تا بزرگی و ابهت تو آزارشان ندهند!
دلتنگ شدم و با خود گفتم! انقلاب هم تناور گشته و عده ای هیزم شکن اجیر شده اند. باغبان نخواب که برای ریشه هایم بی ریشه در کمین هستند!
1002/پ30/ب

ارسال نظرات
پر بیننده ها