خبرهای داغ:
از زبان پسته ای کهنسال شنیدم که گفت؛ ارابه های مرگ بر ریشه های ما زده اند تا شما را هم به اهواز تبدیل کنند، هر روز به بهانه ای آتشی می افروزند! باغبان ما بی درد است، پروژه ای ساخته شده و غول های بتونی و آهنی هر روز جلویمان است تا شکسته شویم.
کد خبر: ۹۰۵۶۰۵۲
|
۱۹ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۳:۱۵

خبرگزاری بسیج قزوین: قزوین ،شهر مینودری! شهر شهیدان خدا و سرداران بی سر!
دلم برایت تنگ می شود، قیمه نثارت از وجود پسته های خندان و بادام بی نظیرت فرهنگ نابی را رقم می زند که ریشه در هزاران سال زندگی دارد.
دلم برایت می سوزد! برای قنات های نابود شده ات که در تابستان هم خنک بودن زلال هستی را تجربه می کردیم.
دلم می خواهد در سایه پسته ای بنشینم و از نگاه مضطربش بگویم که از چه می ترسد!
از شهرداری که پاسخگو نیست، یا شورایی که سکوت نموده و پیاده نظام به خط کرده است!
از زبان پسته ای کهنسال شنیدم که گفت؛ ارابه های مرگ بر ریشه های ما زده اند تا شما را هم به اهواز تبدیل کنند، هر روز به بهانه ای آتشی می افروزند! باغبان ما بی درد است، پروژه ای ساخته شده و غول های بتونی و آهنی هر روز جلویمان است تا شکسته شویم.
قزوین را دوست دارم چون شهر مینودری با باغستانی از دربه دری! قزوین را دوست دارم با سفره گشودنی و ستودنی اما باغبانی فرسوده و بی روح!
قزوین برای زیستن است نه جایگاه بتن و آهن آلات که نشان دهد انسان چند صباحی در دنیا به بازی گذرانده است.
کمر بند سبز امروز بتونی شده است وقتی پرسیدم گفتند باغبان ما را دوست ندارد! شهردار هم پاسخگو نیست هیچ کس! شاید ساخت این پل هزینه دارد و شورا و شهردار در تامین بودجه به مشکل خوردند و نتوانستند کاری بکنند حالا به دنبال راه خروجی هستند.
باغبان که رنج گل نکشد باغش طعمه عندلیبان نمی شود بلکه کلاغ ها با خوردن باغ عزای غارغار سر می دهند.
آقایان شهردار،شورای شهر،محیط زیست،فرمانداری،آب و خاک،امور اراضی و هر نهادی که دخیل هستید پاسخگو باشید!
1002/ت30/ب

ارسال نظرات
پر بیننده ها