خبرهای داغ:
در گفتگوی اختصاصی با سرویس خبری علم و فناوری بسیج مطرح شد

فرهنگ اقتصادی حاکم بر جامعه موجب بروز بحران فعلی شده است

محمد حسین رخشانی، سرپرست معاونت اداری مالی دانشگاه آزاد اسلامی بیرجند اظهار کرد: فرهنگ حاکم بر اقتصاد کشور و اشتباهاتی که در زمینه توجه به منافع حزبی، فردی و اختلافات سیاسی رخ داد، موجب بروز بحران اقتصادی فعلی شده است. در این بین دلالان و واسطه گران از آب گل آلود ماهی گرفتند و جو بازار را بیش از همه متشنج کردند.
کد خبر: ۹۰۵۴۱۹۲
|
۱۴ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۲:۳۴
فرهنگ اقتصادی حاکم بر جامعه موجب بروز بحران فعلی شده است 
 

به گزارش سرویس خبری علم و فناوری بسیج از خراسان جنوبی؛ سرپرست معاونت اداری مالی دانشگاه آزاد اسلامی بیرجند در این گفتگو بیان کرد: مسائل مالی و اقتصادی مانند یک تور بزرگ، روی فعالیت های اقتصادی افتاده است؛ به طریقی که یک گوشه ی تور اگر کشده شود، چند جای دیگر هم تحت تأثیر قرار می گیرند. یعنی حل مسائل و معضلات اقتصادی چیزی نیست که بتوان به صورت منفرد آن را حل کرد. حل یک مشکل به تنهایی ممکن است در آن واحد به صد آیتم دیگر متصل باشد. انسان هایی که در مسائل مالی و اقتصادی فعالیت می کنند دو گروه هستند: الف) انسان های پیشرو که در شرایط غیر عادی و بحرانی باید در میدان باشند و ب) افراد دنباله رو که در شرایط ثبات می توانند در این گردونه به اتخاذ تصمیم بپردازند.

محمد حسین رخشانی، در خصوص عوامل تأثیرگذار بر بحران اقتصادی فعلی تصریح کرد: عوامل زیادی در این مورد دخیل هستند. اول، مسائل فرهنگی اقتصاد کشور است. از لحاظ فرهنگی باید کلیه ی آحاد جامعه، از مدیر در رأس امور گرفته تا مردم که مصرف کننده هستند در سطوح پایین تر، فرهنگ خاصی را باید دارا باشند. منظور از فرهنگ خاص، محور قرار دادن منافع ملی به جای منافع شخصی در کلیه ی فعالیت هاست. مسائل فرهنگی در اقتصاد کشور می تواند شامل صداقت، تفکر و تصمیم گیری در جهت منافع ملی، وجدان کاری، عدالت اداری، عدالت اجتماعی، تصمیم گیری آگاهانه و جامع نه شتاب زده، پرهیز از دروغ و بازی با اعداد و ارقام و ارائه اطلاعات دقیق به جامعه است. به عنوان مثال، دولت به مردم گفت دلار 4200 تومان به هر میزان که تقاضا شود، عرضه خواهد شد. این با واقعیت تطابق ندارد و دولت نمی تواند چنین مبلغی را به میزان تقاضای زیاد عرضه کند هدف از گفتن این مطلب، کنترل روانی بازار ارز بود که موفق هم نبود. لذا به عنوان پیش فرض و در قدم اول، در تمامی دولت ها باید به بخش فرهنگی در امور مالی کشور توجه نمود و انسان های متعهد به انقلاب را در تمامی عرصه ها تربیت نموده و در مناصب مدیریتی قرار داد.

وی در ادامه به اشاره به اینکه در حال حاضر این گونه نیست و افراد در جهت منافع فردی حرکت می کنند، افزود: فرهنگ نتوانسته منافع فردی را با منافع ملی عجین کند تا در جهت موفقیت اقتصادی کلی کشور حرکت شود. طبیعتاً در چنین فضایی، افراد سودجو پیدا می شوند و از شرایط به سود خود بهره می برند. بنابراین وظیفه ی ما، فرهنگ سازی برای تأمین اهداف شخصی و فردی در جهت اهداف ملی و منافع کشور است. این قضیه به فرقه، مذهب یا اعتقاد خاصی مربوط نیست و هر ایرانی باید در این موضوع ورود پیدا کند.

رخشانی خاطر نشان کرد: چیزی که باعث تنش اقتصادی در کشور شده است، اشتباهات داخلی کشور است. درصد کمی بخاطر تنش های جهانی و صحبت های رئیس جمهوری آمریکاست. البته نقش بازار جهانی را نباید نادیده گرفت. بازار جهانی در برخی زمینه ها خیلی خوب بوده و به نفع ماست؛ چرا که الان طلا در بازار جهانی ارزان استو در چند روز اخیر، روند کاهشی داشته است؛ فقط در آیتم ارزی موجب رشد قیمت ها شده است.

سرپرست معاونت اداری مالی دانشگاه آزاد اسلامی سپس به دومین عامل تأثیرگذار دراین حوزه اشاره و تأکید کرد: منافع حزبی، فردی، اختلافات سیاسی به گونه ای باعث شد که بازارهای تهران تعطیل شود. گروه های سیاسی به بازار آمدند، به دنبال آن ترامپ هم صحبت هایی کرد و دولت نیز شتاب زده در بانک مرکزی تصمیمات نادرستی اتخاذ نمود. مجموع این موارد پیامدهای بسیار بدی برای کشور داشت. درصد زیادی از این پیامدها مربوط به خودمان است و درصد کمی مربوط به خارج از کشور و روابط و تأثیرات بین المللی است. به عنوان مثال، هنگامی که افرادی دنبال تهیه ی ارز و سکه می روند که نیاز واقعی به آن ها ندارند. این روند موجب افزایش تقاضا و درنتیجه افزایش قیمت ارز و سکه می شود.

 وی عنوان کرد: بعضی مواقع تأثیر کشورهای دیگر روی اقتصاد ما بیشتر می شود به دلیل اینکه خودمان به دنبال تأمین منافع خودمان هستیم، به این فضا دامن زده ایم و درست منافع فردی در تضاد با منافع ملی بوده است. این موضوع اختصاص به مدیران ندارد، بلکه از کلیه ی افراد سطوح پایین جامعه تا مدیران ارشد و وزرا را شامل می شود. افراد سطح پایین با مصرف نادرست و مدیریت نشده و مدیران با توجه صرف به منافع فردی.

وی در انتها یادآور شد: به عنوان مثال دلالان و واسطه گران در این میان که از محصولات کشورهای دیگر وارد می کنند، بیشترین ضربه را به اقتصاد زدند؛ چرا که بیشترین سود در واسطه گری است و با این شیوه افراد زیادی به دنبال پول هنگفت رفتند. باید جلوی ادامه ی کار این دلالان و واسطه گران گرفته شود تا تولید کننده های داخلی، با انگیزه ی بیشتری به فعالیت بپردازند و محصولاتشان خریدار بیشتری داشته باشد.

ارسال نظرات