خبرهای داغ:
در روزگاری که زندگی کردن زیر بار نگاه‌های خرافاتی، خون انسان‌های شایسته و آزاداندیش را در شیشه کرده بود و هر عملی بر خلاف عقاید حاکم بر جامعه گاه به قیمت جان انسان تمام می‌شد، چپ‌دست بودن نیز مانند هر موضوع نادر دیگری مورد استقبال قرار نمی‌گرفت و به شدت نکوهش می‌شد، زیرا مردم در نقاط مختلف دنیا از جمله ایران چپ‌ دست‌ها را عامل نحوست و از همکاران شیطان و جادوگران می‌دانستند.
کد خبر: ۹۰۴۶۸۳۳
|
۲۴ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۷:۵۹

در ایران سال‌ها پیش زمانی که هنوز جهل و اندیشه‌های خرافی بر مدار زندگی حاکم بود، حس و حال بچگی بسیاری از کودکان تنها به‌ خاطر عقاید خرافی اطرافیانشان، درست در زمانی که باید استعداد‌های آنان شکوفا می‌شد تحت تاثیر افکار و عقاید دگم، از بین می‌رفت.

در این میان مبارزه با افکار خرافاتی کاری نبود که جامعه کمتر از ده درصدی چپ دست‌ها موفق به انجام آن شوند و تا زمانی که فرهنگ برخورد درست با دست‌چپ‌ها شکل نگرفته‌ بود، آنها خود را با محیط وفق می‌دادند و اعتدال پیشه می‌کردند تا از آسیب‌های احتمالی در امان باشند! اما در مقابل، افرادی با برهم زدن نظم موجود بر خلاف تصور عمومی، خودشان را به جهان پیرامون تحمیل کردند، مشاهیری مانند لئوناردو داوینچی، ارسطو، افلاطون، هلن کلر، مادام کوری، بتهوون، شکسپیر، چارلی چاپلین، مهاتما گاندی و آلبرت اینشتین از این جمله‌اند.

این تنها بخش کوچکی از مشکلات چپ‌دست‌ها بود که عموما تاثیرات روحی و روانی را برای آن‌ها به جا گذاشته است، اما با ورود به عصر جدید موجی از محدودیت‌های فیزیکی برای زندگی روزمره افراد جامعه چپ‌دست‌ها به وجود آمد، که می‌توان به مواردی از این جمله اشاره کرد: سوراخ‌های دسته‌ی قیچی یک اندازه نیستند و آنها برای راست‌دستان طراحی شده‌اند، زونکن‌ها و بسیاری از مکانیزم‌های دفترهای فنری مشابه برای راست‌دستان طراحی شده‌اند، دکمه شاتر در عموم دوربین‌های عکاسی در سمت راست قرار گرفته، چپ‌دست‌ها و ماجرای صندلی‌های کلاس و مدرسه و دانشگاه، ماجرایی که در ایران بسیاری را در جلسات کنکور آزار داده است، دنده و جالیوانی داخل ماشین در سمت راست قرار گرفته مگر اینکه در انگلیس زندگی کنید، دکمه‌های پر کاربرد صفحه کلید در سمت راست قرار دارد. این بار که متر اندازه‌گیری کنار دستتان بود، کمی دقت کنید تا متوجه شوید که چپ‌دست‌ها حتی برای در دست گرفتن متر هم مشکل دارند!

اما پس از تلاش‌هایی که برای بسترسازی و تغییر نگاه جامعه به این پدیده کاملا طبیعی و مادرزادی شکل گرفت. در آگوست سال ۱۹۷۶ انجمن چپ‌دست‌های آمریکا اعلام موجودیت کرد و 16 سال بعد این گروه موفق شد در روز ۱۳ آگوست ۱۹۹۲، روز چپ‌دست‌ها را در ثبت جهانی کند که همزمان به آن در کشورهای انگلیس و آمریکا جشن‌های بزرگی برگزار شد و پوشش رسانه‌ای این مراسم ها چپ‌دست‌ها را در کانون توجه مردم قرار داد و به تغییر دیدگاه مردم در این زمینه کمک شایانی کرد.

انجمن چپ‌دست‌ها در این سالیان تلاش کرده تا دیدگاه مردم را نسبت به خودشان تغییر دهد و دیگران را از محدودیت‌هایی که این گروه در زندگی روزمره دارند آگاه سازد. گفتنی است در بسیاری از کشورها فروشگاه‌هایی مختص افراد چپ دست وجود دارد و در جوامع توسعه یافته امکانات برای اقلیت‌ها از هر نوع آن فراهم شده است.

حال با نگاه به این موضوع می‌توان بخش کوچکی از محدودیت‌ها و رنج‌های گروه‌های در اقلیت را درک کرد، اما شاید چیزی که بیش از همه می‌تواند به این محدودیت‌ها عمق ببخشد، بعد روحی و روانی آن است، موضوعی که در بسیاری از رخدادهای اجتماعی و فرهنگی ریشه دوانده است. شاید در گذشته‌ای نزدیک که کودکان زیادی به واسطه چپ‌دست بودن از شکوفایی استعدادهای خودشان محروم شدند برای همیشه در گوشه‌ای از خاطره‌ها و یا رویایشان نقطه‌ای تاریک وجود داشته باشد که با یادآوری آن قلبشان به درد می‌آید.

مهدی یکی از این چپ‌دست ها که اکنون خودش یک فرهنگی بازنشسته است و به طور شگفت‌انگیزی با هر دو دستش مینویسد، با این تفاوت که رسم‌الخط دست چپش زبانزد دوستان و آشنایان است، با اشاره به گوشه‌ای از خاطرات خود در روزهای نخستی که پایش به مدرسه باز شده بود، می‌گوید: روز اول مهر در کلاس اول دبستان، محو نوشتن زیر لوحه (تمرین حروف الفبا) بودم که معلم چشمش به من افتاد و با حالتی که انگار پدرش را کشته‌ام بر سرم فریاد کشید: "با دست چپ مینویسی؟! دست چپ دست شیطان است!" و در حالی که از خشم به خود می‌پیچید از کشوی میز زهوار در رفته‌اش کلاف نخ ماهیگیری را درآورد و ابتدا چندین دور به دستم پیچاند و سپس محکم دست چپم را به میز بست، آنقدر محکم که از آن روز تا به حال نام و تصویر این معلم را به جز آخرین جمله‌اش بعد از بستن دستم یه یاد نمی‌آورم! او خرسند از کارش در حالی که انگار دستان فرزند شیطان را بند زده است، با لحنی جنون‌آمیز گفت: "چپ دست‌ها به بهشت نمی روند!"

یادداشت از: آرش حاجی‌نجف، 

ارسال نظرات
پر بیننده ها