آنچه مسئولان باید بدانند!

اهدای قوطی خالی کمپوت به عنوان کمک های مردمی به جبهه

خبرگزاری بسیج: دوران دفاع مقدس خاطرات تلخ شیرین زیادی برای نسل های آینده به یادگار گذاشت که هر موضوع آن دارای نکته و حاوی یک درس عبرت برای ما است.
کد خبر: ۹۰۴۲۹۴۸
|
۱۳ مرداد ۱۳۹۷ - ۲۳:۴۷

بچه های مدرسه اغلب برای رزمنده ها نامه می نوشتند و برایشان پست می کردند. در یکی از نامه هایی که به همراه یک قوطی خالی کمپوت به دست یک رزمنده رسیده بود، یک نوجوان مطلبی نوشته بود که از آن به بعد بچه های گردان بر سر این قوطی دعوا می کردند. این نوجوان در نامه اش خطاب به رزمنده ها نوشته بود:

برادر رزمنده سلام؛ من یک دانش آموز دبستانی هستم، خانم معلم ما دیروز گفت: برای کمک به رزمنده ها هر یک از دانش آموزان یک کمپوت به مدرسه بیاورد. خانواده ما خیلی فقیر است من با مادرم به مغازه رفتم تا کمپوت بخرم اما قیمت کمپوت ها خیلی گران بود حتی کمپوت گلابی که از همه کمپوت ها ارزان تر بود و 25 تومن است نتوانستم بخرم. آخه درآمد ما به اندازه سیر کردن شکم من و خواهران و برادرانم هم نیست وقتی که در حال برگشتن به خانه بودم، دیدم یک قوطی خالی کمپوت در راه افتاده است آن را برداشتم و تمیز شستم دوست دارم هر وقت تشنه شدید با این قوطی کمپوت آب بخورید تا من هم از اینکه برای رزمنده ها کاری انجام داده ام، خوشحال شوم؛

از آن روز به بعد رزمنده ها برای آب خوردن با این قوطی نوبت می گرفتند، آب خوردنی که همراه آن اشک بود و احساس...

امروز نعمت امنیت و آرامشی که در کشور داریم مدیون شهدا و جانبازان و آزادگانی هست که بدون طمع و بدون هیچ چشمداشتی از همه زندگی خود گذشتند تا امروز ما سربلند و با افتخار زندگی کنیم. این آرامش را مدیون مردمی هستیم که تمام دارایی خود را با عشق به جبهه ها کمک می کردند؛

در یکی از عملیات ها رزمنده ای قمقمه آب را به مجروحان می داد، هیچکس حاضر به نوشیدن آب نبود. هر یک می گفت به رزمنده دیگر آب بدهید او از من تشنه تر است؛ وقتی همه از نوشیدن آب خودداری کردند، امدادگر به نفر اول مراجعه کرد؛ اما متوجه شد که او جام شهادت را نوشیده و پر کشیده است.

امروز اما! برخی افراد در شرایط جنگ اقتصادی و بحرانی که دشمن برای ما بوجود آورده است، اجناس و کالاها را در انبارها احتکار می کنند تا از این راه ثروت های باد آورده ای را روی حساب های خود انباشته کنند. دیگران باید بمیرند تا آنها زنده بمانند.

 ادامه دارد....

علی اشرف خانلری

ارسال نظرات