در جلسه این هفته تفسیر حجت الاسلام و المسلمین فهیم نیا، آیات ۶۰ الی ۶۴ سوره مبارکه حج مورد بحث و تفسیر قرار گرفت.
به گزارش خبرگزاری بسیج ازاشکذر:
خلاصه مباحث تفسیری آیه ۶۰ سوره مبارکه حج
ذَلِکَ وَمَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ مَا عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِیَ عَلَیْهِ لَیَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ
در آیات قبل خداوند احوالات دو گروه را بیان میکند. گروه اول کفار و مشرکین بودند که خیلی به مسلمانان آزار و اذیت رساندند. گروه دوم مسلمانانی بودند که به خاطر خدا از اموال خود گذشتند و با دستان خالی به مدینه آمدند در ادامه آیات خداوند میفرماید به طور قطع کسانی که در راه ما خسارت جانی و مالی ببینند برای آنها جبران میکنیم و در قیامت نیز آنان را وارد بهشتی میکنیم که راضی شوند.
در آیاتی که الان مورد بحث ماست میتوان عنوان «اثبات قدرت عمومی خداوند تعالی با چند آیه» بر روی آن نهاد. خداوند در آیات قبل فرمود که مسلمانان و مهاجرین را یاری میکند در این چند آیه خداوند قصد دارد بفهماند که این سنت خداوند است لذا با کلمه «ذلک» این آیات شروع میشود که نشان دهندهی لطف خداوند متعال است.
خداوند متعال در این آیه شریفه میفرماید ذَلِکَ (سنت خداوند این چنین است) وَ مَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ مَا عُوقِبَ بِهِ یعنی کسی که در مقابل ظلم دیگران مقابله کرد ثُمَّ بُغِیَ عَلَیْهِ و دوباره مورد ظلم قرار گرفت لَیَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ حتماً حتماً خداوند او را یاری میرساند إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ.
نکته: گاهاً در زبان عربی دو کلمه از یک ماده واحده است، ولی دو معنا از آن برداشت میشود به طور نمونه خداوند در قرآن کریم میفرماید «فمن عتدی علیکم» یعنی هر کس بر شما تعدی کرد در ادامه میفرماید «فعتدی علیه بمثل …» یعنی شما هم نسبت به او تعدی کنید در هر دو عبارت کلمه «تعدی» آمده است، ولی معنای آن خیلی با هم متفاوت است. به این گونه موارد قانون «مشاکله» گفته میشود یعنی دو کلمه شکل هم است، ولی معنی متفاوت دارد در همین مثالی که ذکر شد تعدی اولی به معنای ظلم کردن است، ولی تعدی دومی نه تنها به معنی ظلم کردن نیست بلکه به معنای انجام وظیفه برای دفع ظلم است، ولی در هر دو مورد خداوند متعال عنوان «تعدی» را بکار برده است.
در آیه مورد بحث ما نیز دو بار کلمه «عِقاب» بکار رفته است. میفرماید اگر کسی مورد عِقاب فردی قرار گرفت و او هم مقابله کرد و سپس مجدد مورد ظلم قرار گرفت خداوند او را یاری میکند که ملاحظه میکنید در هر دو مورد کلمه عِقاب استفاده شده است، ولی در یک مورد عِقاب خوب است و در مورد دیگر عِقاب به معنای منفی آن آورده شده است.
ذَلِکَ یعنی سنت خداوند این است؛ در این آیه شریفه خداوند میفرماید سنت خداوند این است که مظلوم را یاری کند درباره ملت خود ما نیز این چنین است که ما ملتی هستم که همه جانبه مورد ظلم قرار گرفته ایم و اینکه رهبری معظم هم میفرمایند یک اصل قرآنی است اگر ما انسانهای مؤمنی باشیم و به صورت محکم و جدی وارد میدان شویم و به خاطر خدا پای دین ایستادگی کنیم قطعاً خداوند ما را یاری خواهد کرد. خدا همان خدایی است که در صحرای طبس آبروی آمریکاییها را برد؛ خدا همان خدایی است که هزار شهر و روستای ما که در اشغال رژیم بعث عراق بود از چنگ دشمن بیرون آورد اگر هم در این سالها مشکلی بوده است از ضعف ایمان ما بوده است که منجر شده است یاری خداوند را از دست بدهیم.
در ادامه آیه خداوند میفرماید: وَ مَنْ عَاقَبَ یعنی هر کس ظالم را گوش مالی دهد بِمِثْلِ مَا عُوقِبَ بِهِ همون طور که عِقاب شده است به طور مثال اگر یک سیلی زده، او هم یک سیلی بزند ثُمَّ بُغِیَ عَلَیْهِ اگر بعد از مدتی دوباره مورد تعدی قرار گرفت به طور نمونه مسلمانان صدر اسلام ابتدا در مکه بودند مورد ظلم قرار گرفتند وقتی به مدینه آمدند مجدداً بعد از ۱۴ ماه مورد ظلم قرار گرفتند لَیَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ قطعاً خداوند آنان را یاری میکند إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ؛ عفو یعنی رها کردن و غفور یعنی کسی که بسیار آمرزنده است. به نظر میرسد خداوند متعال در اینجا میفرماید اگر همین ظالمین دست از ظلم و تعدی برداشتند و اصلاح شدند همانند اینکه خداوند متعال بخشنده و آمرزنده است شما نیز نسبت به این افرادی که دست از ظلم خود برداشته اند گذشت داشته باشید.
نکته: قصاص مربوط به امر دادرسی است که حالت رسمی دارد و بعد از تشکیل دادگاه انجام میشود، ولی در این آیه شریفه جبران تعدی و ظلم ستمگران بیشتر موضوعات درگیری اجتماعی مد نظر است به طور نمونه نظام مشرکین و کفار علیه نظام مسلمانان اقدام کرده اند و زمینهای نیست که دادگاهی تشکیل بشود.
خلاصه مباحث تفسیری آیه ۶۱ سوره مبارکه حج
ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ
این آیه شریفه مانند آیه قبل اشاره به نصرت خداوند دارد همان سنتی خداوند که مسلمانان را در برابر مشرکین یاری کرد لذا این آیه نیز با کلمه «ذلک» که بیانگر این است که میخواهد سنت خدا را بیان کند، شروع شده است.
ذَلِکَ (سنت خداوند است) بِأَنَّ اللَّهَ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ
کلمهای داریم به نام «ایلاج» که به معنای «دخولٌ مع الاکراه» است. خداوند متعال در قرآن خطاب به مشرکین میفرماید اگر شتر میتواند از سوراخ سوزن عبور کند مشرکین هم میتوانند به بهشت بروند یعنی اینکه این کار غیرممکن است «حتی یلج الجمل …» البته «جمل» به دو معناست یک معنا که معروف است یعنی شتر نر و معنای دیگر آن «طناب کلفت» است که در این آیه شریفه این معنا نیز درست است یعنی آیا میشود طناب کلفت را از سوراخ سوزن عبور داد؟! قطعاً نمیشود که ملاحظه میشود از عبارت ” ایلاج ” استفاده شده است.
در آیه مورد بحث ما نیز به همین کلمه «ایلاج» اشاره شده است خداوند شب و روز را در هم وارد میکند (ایلاج) به عبارت دیگر شب را داخل روز میکند و روز را داخل شب میکند. نمونهای دیگر هنگامی که روح میخواهد به جسم مادی در رحم مادر وارد شود اتفاق عجیبی است که خداوند یک امر مجرد غیرمادی را وارد جسم مادی کند تعبیر قرآن کریم برای این اقدام نیز عبارت «ولوج» میباشد و هنگام مرگ نیز وقتی روح مجرد بخواهد از این جسم مادی خارج شود نیز اقدام سختی است که در فارسی به آن «جان کندن» گفته میشود در خصوص ادغام شب و روز نیز قرآن کریم واژه «ولوج» بکار برده است یعنی داخل شدن شب در روز و داخل شدن روز در شب و نکته جالب این است که در طول سال به صورت مداوم مدت زمان شب و روز کوتاه و بلند میشود، ولی در عین حال این داخل شدن شب و روز در یکدیگر صورت میگیرد.
این آیه شریفه اشاره به قدرت خداوند متعال دارد که این چنین شب و روز را داخل یکدیگر میکند و یک تعبیر لطیف دیگر نیز برای این آیه شریفه شده است و آن اینکه خداوند میخواهد بگوید در صدر اسلام این قدرت خدا بود که مسلمانان با آن همه سختی در شب ظلمانی مکه به سر میبردند و با عنایت خداوند مدینه برای مسلمانان بسان روز روش شد به عبارت دیگر همان خداوندی که قدرت دارد و شب و روز را در هم قرار میدهد همان خدا قدرت دارد که شب ظلمانی مسلمانان در مکه را تبدیل کند به عزت مدینه بنابراین این آیه شریفه هم اثبات قدرت خداوند متعال است هم جابجایی تاریکی و نور را.
ذَلِکَ سنت خدا این است بِأَنَّ اللَّهَ همانا خدای متعال یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ داخل میکند شب را در روز روشن وَیُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ و داخل میکند روز را در شب وَأَنَّ اللَّهَ و همانا خدای متعال سَمِیعٌ بَصِیرٌ شنوا و بیناست.
خداوند مظلومیت مسلمانان را در مکه شنید و دید. در اینجا عبارت سمیع و بصیر آمده است سؤال مطرح میشود مگر خداوند گوش دارد یا چشم دارد؟! قطعاً پاسخ منفی است، چون در قرآن آمده است «لیس کمثله شی» یعنی خداوند را به هیچ چیز تشبیه نکنید. در اینجا منظور از سمیع و بصیر درباره خدا نتیجه سمع و بصر است ما چشم داریم و نتیجه آن دیدن است، ولی خداوند چشم ندارد، ولی نتیجه آن که دیدن است را دارد و لاجرم برای اینکه خداوند به ما بفهماند از این عبارات استفاده کرده است.
خلاصه مباحث تفسیری آیه ۶۰ سوره مبارکه حج
ذَلِکَ وَمَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ مَا عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِیَ عَلَیْهِ لَیَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ
در آیات قبل خداوند احوالات دو گروه را بیان میکند. گروه اول کفار و مشرکین بودند که خیلی به مسلمانان آزار و اذیت رساندند. گروه دوم مسلمانانی بودند که به خاطر خدا از اموال خود گذشتند و با دستان خالی به مدینه آمدند در ادامه آیات خداوند میفرماید به طور قطع کسانی که در راه ما خسارت جانی و مالی ببینند برای آنها جبران میکنیم و در قیامت نیز آنان را وارد بهشتی میکنیم که راضی شوند.
در آیاتی که الان مورد بحث ماست میتوان عنوان «اثبات قدرت عمومی خداوند تعالی با چند آیه» بر روی آن نهاد. خداوند در آیات قبل فرمود که مسلمانان و مهاجرین را یاری میکند در این چند آیه خداوند قصد دارد بفهماند که این سنت خداوند است لذا با کلمه «ذلک» این آیات شروع میشود که نشان دهندهی لطف خداوند متعال است.
خداوند متعال در این آیه شریفه میفرماید ذَلِکَ (سنت خداوند این چنین است) وَ مَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ مَا عُوقِبَ بِهِ یعنی کسی که در مقابل ظلم دیگران مقابله کرد ثُمَّ بُغِیَ عَلَیْهِ و دوباره مورد ظلم قرار گرفت لَیَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ حتماً حتماً خداوند او را یاری میرساند إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ.
نکته: گاهاً در زبان عربی دو کلمه از یک ماده واحده است، ولی دو معنا از آن برداشت میشود به طور نمونه خداوند در قرآن کریم میفرماید «فمن عتدی علیکم» یعنی هر کس بر شما تعدی کرد در ادامه میفرماید «فعتدی علیه بمثل …» یعنی شما هم نسبت به او تعدی کنید در هر دو عبارت کلمه «تعدی» آمده است، ولی معنای آن خیلی با هم متفاوت است. به این گونه موارد قانون «مشاکله» گفته میشود یعنی دو کلمه شکل هم است، ولی معنی متفاوت دارد در همین مثالی که ذکر شد تعدی اولی به معنای ظلم کردن است، ولی تعدی دومی نه تنها به معنی ظلم کردن نیست بلکه به معنای انجام وظیفه برای دفع ظلم است، ولی در هر دو مورد خداوند متعال عنوان «تعدی» را بکار برده است.
در آیه مورد بحث ما نیز دو بار کلمه «عِقاب» بکار رفته است. میفرماید اگر کسی مورد عِقاب فردی قرار گرفت و او هم مقابله کرد و سپس مجدد مورد ظلم قرار گرفت خداوند او را یاری میکند که ملاحظه میکنید در هر دو مورد کلمه عِقاب استفاده شده است، ولی در یک مورد عِقاب خوب است و در مورد دیگر عِقاب به معنای منفی آن آورده شده است.
ذَلِکَ یعنی سنت خداوند این است؛ در این آیه شریفه خداوند میفرماید سنت خداوند این است که مظلوم را یاری کند درباره ملت خود ما نیز این چنین است که ما ملتی هستم که همه جانبه مورد ظلم قرار گرفته ایم و اینکه رهبری معظم هم میفرمایند یک اصل قرآنی است اگر ما انسانهای مؤمنی باشیم و به صورت محکم و جدی وارد میدان شویم و به خاطر خدا پای دین ایستادگی کنیم قطعاً خداوند ما را یاری خواهد کرد. خدا همان خدایی است که در صحرای طبس آبروی آمریکاییها را برد؛ خدا همان خدایی است که هزار شهر و روستای ما که در اشغال رژیم بعث عراق بود از چنگ دشمن بیرون آورد اگر هم در این سالها مشکلی بوده است از ضعف ایمان ما بوده است که منجر شده است یاری خداوند را از دست بدهیم.
در ادامه آیه خداوند میفرماید: وَ مَنْ عَاقَبَ یعنی هر کس ظالم را گوش مالی دهد بِمِثْلِ مَا عُوقِبَ بِهِ همون طور که عِقاب شده است به طور مثال اگر یک سیلی زده، او هم یک سیلی بزند ثُمَّ بُغِیَ عَلَیْهِ اگر بعد از مدتی دوباره مورد تعدی قرار گرفت به طور نمونه مسلمانان صدر اسلام ابتدا در مکه بودند مورد ظلم قرار گرفتند وقتی به مدینه آمدند مجدداً بعد از ۱۴ ماه مورد ظلم قرار گرفتند لَیَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ قطعاً خداوند آنان را یاری میکند إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ؛ عفو یعنی رها کردن و غفور یعنی کسی که بسیار آمرزنده است. به نظر میرسد خداوند متعال در اینجا میفرماید اگر همین ظالمین دست از ظلم و تعدی برداشتند و اصلاح شدند همانند اینکه خداوند متعال بخشنده و آمرزنده است شما نیز نسبت به این افرادی که دست از ظلم خود برداشته اند گذشت داشته باشید.
نکته: قصاص مربوط به امر دادرسی است که حالت رسمی دارد و بعد از تشکیل دادگاه انجام میشود، ولی در این آیه شریفه جبران تعدی و ظلم ستمگران بیشتر موضوعات درگیری اجتماعی مد نظر است به طور نمونه نظام مشرکین و کفار علیه نظام مسلمانان اقدام کرده اند و زمینهای نیست که دادگاهی تشکیل بشود.
خلاصه مباحث تفسیری آیه ۶۱ سوره مبارکه حج
ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ
این آیه شریفه مانند آیه قبل اشاره به نصرت خداوند دارد همان سنتی خداوند که مسلمانان را در برابر مشرکین یاری کرد لذا این آیه نیز با کلمه «ذلک» که بیانگر این است که میخواهد سنت خدا را بیان کند، شروع شده است.
ذَلِکَ (سنت خداوند است) بِأَنَّ اللَّهَ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ
کلمهای داریم به نام «ایلاج» که به معنای «دخولٌ مع الاکراه» است. خداوند متعال در قرآن خطاب به مشرکین میفرماید اگر شتر میتواند از سوراخ سوزن عبور کند مشرکین هم میتوانند به بهشت بروند یعنی اینکه این کار غیرممکن است «حتی یلج الجمل …» البته «جمل» به دو معناست یک معنا که معروف است یعنی شتر نر و معنای دیگر آن «طناب کلفت» است که در این آیه شریفه این معنا نیز درست است یعنی آیا میشود طناب کلفت را از سوراخ سوزن عبور داد؟! قطعاً نمیشود که ملاحظه میشود از عبارت ” ایلاج ” استفاده شده است.
در آیه مورد بحث ما نیز به همین کلمه «ایلاج» اشاره شده است خداوند شب و روز را در هم وارد میکند (ایلاج) به عبارت دیگر شب را داخل روز میکند و روز را داخل شب میکند. نمونهای دیگر هنگامی که روح میخواهد به جسم مادی در رحم مادر وارد شود اتفاق عجیبی است که خداوند یک امر مجرد غیرمادی را وارد جسم مادی کند تعبیر قرآن کریم برای این اقدام نیز عبارت «ولوج» میباشد و هنگام مرگ نیز وقتی روح مجرد بخواهد از این جسم مادی خارج شود نیز اقدام سختی است که در فارسی به آن «جان کندن» گفته میشود در خصوص ادغام شب و روز نیز قرآن کریم واژه «ولوج» بکار برده است یعنی داخل شدن شب در روز و داخل شدن روز در شب و نکته جالب این است که در طول سال به صورت مداوم مدت زمان شب و روز کوتاه و بلند میشود، ولی در عین حال این داخل شدن شب و روز در یکدیگر صورت میگیرد.
این آیه شریفه اشاره به قدرت خداوند متعال دارد که این چنین شب و روز را داخل یکدیگر میکند و یک تعبیر لطیف دیگر نیز برای این آیه شریفه شده است و آن اینکه خداوند میخواهد بگوید در صدر اسلام این قدرت خدا بود که مسلمانان با آن همه سختی در شب ظلمانی مکه به سر میبردند و با عنایت خداوند مدینه برای مسلمانان بسان روز روش شد به عبارت دیگر همان خداوندی که قدرت دارد و شب و روز را در هم قرار میدهد همان خدا قدرت دارد که شب ظلمانی مسلمانان در مکه را تبدیل کند به عزت مدینه بنابراین این آیه شریفه هم اثبات قدرت خداوند متعال است هم جابجایی تاریکی و نور را.
ذَلِکَ سنت خدا این است بِأَنَّ اللَّهَ همانا خدای متعال یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ داخل میکند شب را در روز روشن وَیُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ و داخل میکند روز را در شب وَأَنَّ اللَّهَ و همانا خدای متعال سَمِیعٌ بَصِیرٌ شنوا و بیناست.
خداوند مظلومیت مسلمانان را در مکه شنید و دید. در اینجا عبارت سمیع و بصیر آمده است سؤال مطرح میشود مگر خداوند گوش دارد یا چشم دارد؟! قطعاً پاسخ منفی است، چون در قرآن آمده است «لیس کمثله شی» یعنی خداوند را به هیچ چیز تشبیه نکنید. در اینجا منظور از سمیع و بصیر درباره خدا نتیجه سمع و بصر است ما چشم داریم و نتیجه آن دیدن است، ولی خداوند چشم ندارد، ولی نتیجه آن که دیدن است را دارد و لاجرم برای اینکه خداوند به ما بفهماند از این عبارات استفاده کرده است.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
آخرین اخبار