به گزارش خبرگزاری بسیج، مراسم نقد و بررسی کتاب «راز درخت کاج» و رونمایی از کتابهای «گلوله پرنده»، «گلین عروس سرخپوش» و «شهدای عصر علوی» ظهر امروز ۱۵ اردیبهشتماه با حضور نویسندگان این آثار در سالن کتابنما رونمایی شد.
علیالله سلیمی، نویسنده و منتقد درباره کتاب «راز درخت کاج» گفت: در این کتاب از طریق روایتهای دیگران با زندگی شهید آشنایی پیدا میکنیم و در ابتدای کتاب نیز با مادر شهید آشنا میشویم. البته در روایتها این موضوع اهمیت دارد که روایت چگونه انجام شود.
وی افزود: در این اثربه دلیل اینکه با موضوعات مختلفی همچون آشنایی با زندگینامه مادر شهید، سرگذشت دختر ۱۴ ساله و زندگی شهید، از نظر پرداختن و محور نوشتاری، اندکی آشفتگی وجود دارد.
سلیمی ادامه داد: با وجود اینکه حجم کتاب چندان زیاد نیست، اما نویسنده به گونهای به موضوع پرداخته که نسبت به تسلط داشته است و رامهرمزی نویسنده اثر از زندگی دختر ۱۴ سالهای میگوید که اطلاعات اندکی در دست است. پدر در حاشیه قرار دارد و نویسنده به دنبال این است که این دختر در چه شرایط و بستری رشد و پرورش یافته است.
وی همچنین با بیان اینکه نقطه ضعف ما در کتاب این است که از فعالیتهای این دختر خبر و اطلاعی داده نمیشود، اما وجه تمایز این دختر ۱۴ ساله طبعا برجستگیهایی داشته ولی تمایز در کار دیده نمی شود، گفت: کل اطلاعات ما در این دو ماه از خواهران و دوست شهید است اما شکل بکارگیری اطلاعات برایم غریب بود. چرا که از عنوان «به روایت» استفاده شده است و ضرورتی نداشت همه خاطرات از سوی خواهران تعریف شود و مجددا همانها از بیان مادر هم گفته شود.
سعید علامیان نویسنده و منتقد نیز در باره این اثر گفت: کتاب «راز درخت کاج» روایت نقل به مضمون است و روایت مستقیم نیست. اگر کسی غیر از خانم رامهرمزی آن را مینوشت، غیرقابل پذیرش بود، چرا که نویسنده توانسته همزاد پنداری کند.
وی افزود: در این اثر نویسنده میتوانست از استنادهای بهتری بهره بگیرد و متأسفانه راویان در این کتاب مشخص نیستند، اما این کتاب در مجموع از آثار شاخص نشر شاهد است و مورد استقبال قرار گرفته است و از نظر درونمایه موضوع بکر و تکاندهندهای است.
رحیم مخدومی نویسنده کتاب «گلین عروس سرخپوش» گفت: یکی از توفیقات من تألیف کتبی برای شهدای اهل تسنن است که این موضوع را افتخار خود میدانم و این امر در راستای تقویت اتحاد ملی مؤثر است.
وی افزود: روایت این کتاب نشان میدهد که گلین اسم روستایی است که ضدانقلابها وارد این روستا میشوند و از جوانانی که توان جنگیدن داشتند به زور از آنها میخواهند که اسلحه به دست گیرند و مقابل انقلاب بایستند. که به راحتی میتوانستند خود را از شر شکنجه منافقین و زخم زبانهای آنها نجات دهند، اما آنها متحمل سختترین شکنجهها همانند شکنجههای قرون وسطایی و در اوج مظلومیت قرار گرفتند.
مخدومی در ادامه عنوان کرد: این جوانمردی قابل ستایش است. سر باز زدن از ضدانقلابیون منجر به شهادت تعدادی از جوانان مبارز شد و در ادامه این جوانان توسط منافقین در روستاها گردانده میشدند و از مردم میخواستند که آنها را تحقیر کرده و به آنها توهین کنند و مردم ناآگاه هم آنها را مورد تعرض قرار میدهند، اما آنها تسلیم نمیشوند و از عقیده خود دست برنمیدارند.
این نویسنده ادامه داد: یکی از شکنجههایی که این جوانان متحمل شدند این بود که با دستان از پشت بسته آویزان بودند و شکنجه میشدند که اکنون پس از ۳۰ سال هنوز آثار آن در بدن آنها وجود دارد و دستشان همچنان ناتوان است.
انتهای پیام