الگوی کنش راهبردی کشورها برای امنیت سازی یا مقابله با تهدیدات براساس ساز و کارهایی همانند اقدام تدافعی، کنش بازدارنده و جنگ پیشدستانه انجام می‌گیرد.
کد خبر: ۹۰۰۷۰۶۹
|
۲۷ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۱:۱۹

به گزارش خبرگزاری بسیج، الگوی کنش راهبردی کشورها برای امنیت سازی یا مقابله با تهدیدات براساس ساز و کارهایی همانند اقدام تدافعی، کنش بازدارنده و جنگ پیشدستانه انجام می‌گیرد. هم اکنون می‌توان این پرسش را مطرح کرد که عملیات نظامی کشورهای آمریکا، انگلیس و فرانسه براساس کدام یک از مدل‌ها و الگوهای رایج در سیاست جهانی شکل گرفته است؟

هر یک از گزینه‌های یاد شده می‌تواند نشانه‌هایی از مشروعیت نسبی رفتار در سیاست جهانی را به وجود آورد در حالی که اقدام گروه ائتلاف سه جانبه فاقد هر یک از نشانه‌ها و شرایط یاد شده بوده است.

در چنین شرایطی می‌توان عملیات نظامی سه قدرت بزرگ جهانی را در چارچوب «عملیات تهاجمی» مورد بررسی قرار داد.

موضوع دیگری که در ارزیابی الگوی کنش کشورها اهمیت دارد میزان اثربخشی هر عملیات نظامی یکجانبه یا چندجانبه خواهد بود، ارزیابی‌های موجود نشان می‌دهد اثربخشی عملیات تهاجمی قدرت‌های بزرگ در روسیه، ایران، سوریه و جبهه مقاومت بسیار محدود بوده است و عملیات انجام شده نمی‌تواند زیرساخت‌های قدرت سیاسی و ساختاری حکومت بشار اسد را تضعیف کند.

واکنش پنتاگون بعد از عملیات نظامی ماهیت انفعالی داشت، پنتاگون در بیانیه‌ای به این موضوع اشاره کرد که عملیات در نظر آمریکا و متحدان پایان یافته تلقی می‌شود؛ بیان چنین رویکردی به منزله آن است که کشورهای مهاجم نگران اقدامات متقابل متحدان سوریه خواهند بود، اگر چه شواهد نشان می‌دهد دیپلماسی روسیه در ارتباط با آمریکا نتوانست مانع از عملیات نظامی متحدان باشد، اما شلیک موشک‌های تام هاوک و همچنین موشک‌هایی که از هواپیماهای تورنادوی انگلیسی و میراژ فرانسوی شلیک شده اند نمی‌تواند تاثیر تعیین کننده‌ای در ارتباط با ساختار سیاسی حکومت بشار اسد به جا گذارد.

واقعیت آن است که انجام عملیات نظامی از سوی آمریکا و متحدان نه تنها فضای بحران و‌ آشوب را در محیط منطقه‌ای افزایش می‌دهد بلکه زمینه استحکام بیشتری برای ائتلاف‌هایی به وجود می‌آورد که اینگونه ائتلاف‌ها در شکل بندی‌های کنش سیاسی کشورها در آینده تاثیرگذار خواهد بود.

انسجام ائتلاف‌ها از این جهت اهمیت دارد که هر یک از کشورهای منطقه‌ای احساس کند باید برای منازعات و جنگ‌های بیشتری در آینده آماده باشد.

هر یک از نشانه‌های یاد شده بیانگر آن است که تهدیدات ترامپ و کنش نظامی متحدان بیش از آنچه مبتنی بر عقلانیت راهبردی باشد با نشانه‌هایی از کنش غریضی پیوند یافته است. کنش غریضی عموما زمینه‌های لازم برای شکل‌گیری بحران‌های تصاعد یابنده را به‌وجود می‌آورد؛ امنیت‌سازی در محیط منطقه‌ای که نشانه‌هایی از بحران را به همراه دارد در فضای اقدامات بدون نتیجه، ساز و کارهای کنش تهاجمی یا ابهام در فضای امنیتی آینده نمی‌تواند مطلوبیت لازم را برای هیچ یک از کشورهایی که کنش تهاجمی را سازماندهی کرده‌اند به وجود آورد. انجام چنین اقداماتی صرفا منجر به عدم‌اعتماد بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی به دیگری و زمینه‌ساز بحران‌های آینده خواهد شد، در حالی که امکان ایجاد موازنه قدرت جدید را فراهم نمی‌آورد.

گرچه اسرائیل و عربستان امیدوار بودند عملیات نظامی آمریکا با اقدامات متقابل روبه‌رو شود، اما ضرورت‌های جنگ ناهمتراز و عملیات نامتقارن در محیط منطقه‌ای ایجاب می‌کند تصمیم گیری برای آینده براساس سنجش تمامی جوانب انجام گیرد.

آمریکا و متحدان در عملیات نظامی خود از 120 موشک استفاده کردند در حالی که هنوز تیم کارشناسی سازمان ملل برای سنجش واقعیت‌های شکل گرفته در دومای سوریه وارد منطقه نشده‌اند.

چنین وضعیتی نشان می‌دهد طرح موضوع استفاده سوریه از سلاح شیمیایی صرفا به عنوان پوششی برای عملیات نظامی به کار گرفته شده است که چنین اقدامی هیچ‌گونه توجیه حقوقی در سیاست بین‌الملل ندارد.

کشورهای عضو شورای امنیت با انجام چنین اقداماتی مخالف بوده و ‌آن را عامل شکل‌گیری بحران‌های فزاینده در محیط منطقه‌ای می‌دانند .

یادداشت جام جم/ ابراهیم متقی

استاد دانشگاه

ارسال نظرات