گزارش/

چیدن هفت سین تحویل سال در مناطق عملیاتی با ندای یا زهرا

برخی از مردم ایران در قالب كاروان های راهیان نور و خودروی های شخصی مثل هر سال ترجیح دادند سال خود را در كنار شهدای دفاع مقدس و مناطق عملیاتی استان خوزستان تحویل كنند.
کد خبر: ۹۰۰۳۸۶۱
|
۱۶ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۳:۵۳

به گزارش خبرگزاری بسیج از کرج ،  امسال نیز مانند هر سال در لحظه تحویل سال بسیاری از مردم ایران ترجیح دادند، ناب ترین لحظه هر سال را نه در منزل كه در مناطق عملیاتی و كنار شهدای هشت سال دفاع مقدس باشند تا شاید حضور در این مناطق كه وجب به وجب آن به خوان پاك جوانان مومن و انقلابی ایران اسلامی آغشته است به زندگی یك ساله آنها بركت دهد.

چیدن هفت سین تحویل سال در مناطق عملیاتی با ندای یا زهرا

با وجود اینكه امسال، لحظه تحویل سال در هنگامه شب بود و شاید انتظار می رفت جمعیت كمی در چنین شرایطی در مناطق عملیاتی باشند ولی برخلاف تصور خیلی های ترجیح سال خود را در كنار شهدا باشند و تاریكی شب و روشنایی روز ظاهرا در نیت و احساس آنها خللی ایجاد نمی كند.

امسال نیز حضور مادران و همسران شهدا در این مناطق دیدنی بود و درددل های آنها با صدای بلند، مظلومیت شهدای ما را برای همه افرادی كه بی شك اغلب آنها جنگ را به خوبی لمس نكرده اند بیشتر تداعی می كرد. فرزندان شهدا هم بودند و امسال به یاد پدران شهید خود سفره هفت سین خود را با یاد حضور پدرانشان هنگام لحظه سال تحویل را در حد بضاعت و توان و امكاناتی كه داشتند، همانند سفره هفت سین رزمندگان در مناطق عملیاتی و هنگام جنگ چیده بودند.

رزمندگان ایران هنگام لحظه سال تحویل برای اینكه امكان خروج از مناطق عملیاتی را نداشتند یا اینكه درگیر عملیات بودند سفر هفت سین خود را با وسایلی مانند، سربند، سنگ، مین سوسکی، مین سبدی، سیم تله، سیم چین، سیم خاردار، سرنیزه، سی چهار C۴، سوزن اسلحه، سیمینوف، سمبه و... آرایش می كردند تا با این كار سنت حسنه نوروز را به جا بیاورند.

یكی از رزمندگان در توصیف آن ایام می گوید: بعد از اینكه با هزار بدبختی سفره هفت سین را جور می كردیم و لحظه سال تحویل فرا می رسید، ‌سکوت که سنگر را فرا می گرفت، تمام شوخی ها و شیطنت های ساعتی پیش جایش را به چشمهای دلتنگ خانه ای کوچک و مادر و پدری می داد که امسال هم تنها بودند.

چیدن هفت سین تحویل سال در مناطق عملیاتی با ندای یا زهرا

یا مقلب القلوب که زیر لب ها طنین انداز می شد، صدای شلیک تیری نوید سال جدید را می داد و دیده بوسی بود و خنده و عیدی. نه با آن اسکناس های تا نخورده بلکه با عکس امام بود و سربند یا زهرا و یا ابوالفضل. سال جدید سربازها را با خود می برد به آینده ای مبهم اما شیرین و پر از امید به پیروزی و سنگر را اتاق کوچک خانه پدری می کرد و زخم تنهاییشان را، تنها می گذاشت تا کمی «درد» استراحت کند از بس که حاضر بود و هر روز غیبت نمی کرد.

نماز خوان و دعا كردن و گوش دادن به پیام نوروزی مقام معظم رهبری از برنامه های مشترك همه افرادی بود كه در دل شب در مناطق عملیاتی حضور یافته بودند. حضور خانواده هایی كه با خودروهای شخصی به این مناطق آمده بودند نیز جالب بود زیرا بچه های كم و سال خود را در كنار خود خوابانده و در انتظار لحظه تحویل سال بودند.

چیدن هفت سین تحویل سال در مناطق عملیاتی با ندای یا زهرا

یکی از زائرین که به همراه دوستانش در قالب کاروانهای راهیان نور به مناطق عملیاتی آمده است در خصوص انگیزه اش از این سفر می گوید: در لحظات تحویل سال به پابوسی شهدا آمده ایم تا با الگو قرار گرفتن منش و زندگی آنها آینده ما شهید نشود و افراد، ارزشهای واقعی در جامعه را بشناسند.

وی افزود: با حضور در این مناطق، هیچگاه فراموش نمی کنم در مملکتی که با آرامش و افتخار زندگی می کنیم چه جوانانی از هم سن و سالان ما جان با ارزش خود را بر کف دست قرار دادند و در برابر دشمن ایستادگی کردند.

چیدن هفت سین تحویل سال در مناطق عملیاتی با ندای یا زهرا

وی ادامه داد: شاید در نگاه اول این بیابانها آنقدر بی ارزش به نظر برسد که هیچکس حاضر نیست قدم در آنها بگذارد ولی وقتی احساس کنیم روزگاری مردانی مثل شهید همت، شهید باکری، شهید علی هاشمی و ... در این بیابانها قدم گذاشته اند و برای کشور جنگیده اند قدم زدن در این بیابان همانند رفتن به حج ارزش پیدا می کند.

همچنین یک مادر شهید نیز در شلمچه گفت: پسرم در شلمچه مفقود شده است و با وجود اینکه سفر به همه مناطق عملیاتی با صفا است ولی شلمچه را چون پسرم در آنجا مفقود شده است بیشتر دوست دارم. اوائل جنگ بود که شهید شد و نامه آخرش از شلمچه وقتی ۳۳ سال سن داشت برایمان ارسال شد. شاید در همین گوشه ها نشسته بود و برایمان نامه می نوشت.

چیدن هفت سین تحویل سال در مناطق عملیاتی با ندای یا زهرا

این مادر شهید عنوان کرد: پلاک تنها چیزی است که از پسرم به دستم رسید. حدود ۴۰ نفر بودند که همه مفقود الاثر شدند. این دومین بار است که به اینجا می آیم چون پسرم در شلمچه شهید شده است و هیچگاه باز نمی گردد، دوست دارم اینجا بیایم. چون پسر خودم قبر ندارد که سر قبرش بروم و از ته دل گریه کنم. گلهای لاله ای که در بیابانهای اینجا می روید نشانه او است.

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار