می‌بالم به خطه شهید پرور استانم، این مهد شیران نام آفرین، از دریادلان غواص تا مدافعان حریم عشق! همان قهرمانان ایران زمین، همان پهلوانان دلیر، همان مردان نیک روزگار، همان تداعی گران لشکر 25 کربلا! از کدامشان بگویم؟! به کدامشان افتخار کنم؟!
کد خبر: ۹۰۰۳۸۲۲
|
۱۶ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۱:۲۱

به گزارش خبرگزاری بسیج مازندران، چه حزن جانکاهی است بین ماندن و رفتن، چه احساس غریبی است  بین دل و دلبر، چه پرواز قریبی است بین حق و حق نما و چه مدافع دلیری است بین این همه هیاهوهای روزگار...

می‌بالم به خطه شهید پرور استانم، این مهد شیران نام آفرین، از دریادلان غواص تا مدافعان حریم عشق! همان قهرمانان ایران زمین، همان پهلوانان دلیر، همان مردان نیک روزگار، همان تداعی گران لشکر 25 کربلا! از کدامشان بگویم؟! به کدامشان افتخار کنم؟!

زبانم قاصر است، مروارید اشک‌هایم در صدف چشمانم سنگینی می‌کند ، بغض دیگر صبر ماندن ندارد .... نزدیک است اشک و شوق هم آغوش شوند! اینجاست که  خاطره کربلای خان‌طومان زنده می‌شود  ، مظلومیت شیر مردان مازندران ، آن 13 مرد مبارز جبهه حق علیه باطل، سرود افتخار سر می‌دهد .

فریاد" لبیک یا حسین " بر آسمان بوسه می‌زند و جلوه ایثار ، گره می‌خورد به روح بی‌آلایش آنان؛ به گمانم  کربلا تکرار می‌شود و ندای  بانوی صبر و وفا  طنین‌انداز می‌شود؛ اما این‌بار رساتر و شیواتر که سر می‌دهد: به جز زیبایی چیزی ندیده‌ام... آری زینب(س) عباس‌هایش را می‌شناسد!

برادرم ای بی‌ادعاترین مدعی ! ای برهم زننده لشکر دژخیمان داعش! تو همانی که به روشنایی چراغ هدایت حسین(ع )منور شدی! تو همانی که سکنی گزیدی در کشتی نجات حسین (ع)! تو همانی که اثبات نمودی شهادت اتفاقی نیست بلکه انتخابیست !

تو همانی که بر پرسش شهید اهل قلم مهر تایید زدی: آیا آن روز نیز خواهد رسید که بلبلی دیگر در وصف ما سرود شهادت بسراید؟

حال می‌خواهم از نام‌آوران کربلای خان‌طومان ؛ از زهیرها ، حبیب بن مظاهرها ، از وهب‌ها و... نام ببرم: "شهید جمشیدی" عزیز چه عاشقانه با تلالوء وجودت  نور را  نورانی کردی !

"شهید بلباسی" ای بی‌ریاترین  ! چه هنرمندانه دانه آخر تسبیح اخلاص را شمردی تا از سلسله  خادمین شهدا بپیوندی به صف شهدا... جایت در کاروان‌های سفر نور خالیست، هنوز تن خسته‌ات رنگ آرامش نگرفته بود که آرام گرفتی خداقوت برادر !

"شهید مشتاقی" چه مشتاقانه در صراط  مستقیم حسین ، قدم برداشتی تا برسی به مقصد جاودانگی به چه عارفانه جاودان شدی! "شهید سید طاهر" چه طاهرانه مطهر کردی سرزمینمان را با عطر دل انگیز شهادتت، هنوز شمیم خوش پیکر مطهرت به مشام می‌رسد! " شهید راد مهر" که رادی و جوانمردی سر تعظیم فرود می‌آورد در برابر منشت !

"شهید حاجی‌زاده " می‌دانم که غیرت  و همیت در کلاس شجاعتت همیشه نمره قبولی می‌گرفته اند! "شهید کمالی" عزیز چه با کمال صلابت به جمال شهادت مزین شدی ! "شهید اسدی" بزرگوار چه گوارا  جرعه شهادت را نوشیدی!    

" شهید رجایی‌فر"  چه  زهیرگونه لبیک گفتی به ندای هل من ناصر ینصرنی اربابت ! "شهید بربری " چه زیبا رها شدی از دنیای مادی، "شهید عابدینی " چه عاشقانه سجاده شهادت  را پهن نمودی در محضر معبودت ! شهید قنبری چه غریبانه پر کشیدی ! "شهید کابلی"  چه سرافرازانه مسیرت را پیمودی ! در وصفتان هر چه بگویم کم گفته‌ام

اما حرفهایی، بهتر بگویم گزافه‌هایی از اطراف به گوش می‌رسد حاکی از جهل و نادانی ، حاکی از کوردلی و بی‌بصیرتی که دلمان را به درد می‌آورد ، نکند مهر خاموشی خورده بر دلهایشان!  نکند اقتدا کرده‌اند به شیطان زمانمان!

همان‌ها که ژست روشنفکریشان را چاشنی نقدشان می‌کنند ؛ همان‌ها که  در جبهه انتقادی می‌جنگند علیه جبهه حق ؛  همان‌ها که  شهادت را قیاس می‌کنند با زر و زیور دنیا ، اینان حتی معنای مادیات را هم نمی‌دانند، اینان حتی فرق دفاع و جنگ را هم نمی‌دانند، اینان با واژه شهادت هم بیگانه‌اند، در جوابشان باید اعلام کرد: شهیدان را شهیدان می‌شناسند!

ارسال نظرات
پر بیننده ها