نگاه جنسیتی به زن از سیاست های صهیونیستی تا نقش های هالیوود
به گزارش سرویس بسیج جامعه زنان کشور خبرگزاری بسیج، اگرچه زن در سینمای کلاسیک هالیوود مثلا قرار است مانند مردها در محوریت باشد، ولی این محوریت فقط برای مردها بوده است و زنها از همه بیشتر «ناشنوده» میشوند. زمانی که این واقعیت تلخ رو میشود و همه میفهمند مردان در سینما از زنان مهمتر بودهاند و از زنان بیشتر برای جذابیتهای جنسی استفاده میشده است، برای پاک کردن این انگ از روی پیشانی خود، هالیوود به زنان در سالیان اخیر نقشهای سپرد که در آنان زنان قهرمانانی عجیب با ویژگیهای خارق العاده هستند.
این کار شاید به نوعی دلجویی برای زنان تلقی میشده است اما واقعیت این است که این کار چهرهای بسیار زشتتر از قبل داشت. توضیح آنکه نقش بخشی به زنان با صورتی مارولی یا قهرمانان خاص به معنای آن است که همین سیمای زن ساده و معمولی که در متن جامعه حضور دارد و مانند همان مردان معمولی در سینمای کلاسیک و هالیوود که همواره مورد توجه بوده است قابلیت توجه و دیده شدن ندارد و اگر قرار باشد دیده شود باید چیزی اضافه بر وجود و ماهیت طبیعی خود داشته باشد.
سینمای تجربی و آوانگارد باعث شد تا جرقههای اولی شکل گیری دیده شدن و در مرکز سینما قرار گرفتن زنان ایجاد شود.
پس باید از سویی اعتراف کرد که زنان به نوعی مورد بیمهری در سینما قرار گرفتند اما این تمام ماجرا نیست. این نکات به ما در حاشیه بودن زنان در سینما را بیان میکند آن هم بیشتر در حوزه نقش آفرینی اما جریان ستاره سازی و اسطوره سازی واقعا به کدام طرف میچربد، زنان یا مردان؟ آیا انقدر که «مرلین مونرو» را افسانهای میدانند «جک لیمون» را نیز افسانهای میپندارند؟ یا آیا به همان میزان که «سوفیا لورن» در اوج درخشش و محبوبیت قرار گرفت و هرجا پوستر و عکسی از این چهره بر در و دیوار زده شد «چارلز برانسون» نیز ستاره و اسطوره شد؟ واقعا ستارههایی با درخشش حیران کننده مردان کلاسیک بودند یا زنان کلاسیک؟
البته در این شکی نیست که جاذبههای زنانه در این بین نقش اصلی را ایفا میکردند اما خود آنان از این واقعیت باخبر بودند و بر دامنه آن عامدانه و آگاهانه افزودند. در مستند داستانی که شبکه AMAZON از زندگی «هیو هفنر» موسس کمپانی و برند PLAYBOY ساخته شد این نکته تاریخی به وضوح بیان میشود که اولین بار تصویر نا متعارف «مرلین مونرو» با زیرکی هفنر از شرکتی که تقویمهای رومیزی چاپ میکرد خریداری شد و در مجله در سال ۱۹۵۲ به چاپ رسید. بعید است که کسی اسلحه روی شقیقههای مونرو گذاشته باشد؟ نه او و نه صدها هزار مدل دیگری که بعد از رونق این مجله وارد دفتر کار میشدند تهدید نشدند بلکه داوطلبانه با آن وضعیت برای انتخاب بهترین مدل ماه عکس میانداختند!
قطعا آنان نگران قطعی دستمزد، بیکاری و یا تهدید مرگ نبودند بلکه به عکس در پی سلبریتی شدن و شهرت و ثروت بودند. پس این چرخه گناه در صنعت سرگرمی سازی کلاسیک هالیوود شاید یکطرفه به سمت مردان نباشد.
سینمای کلاسیک، بدنه، دهه ۸۰، علمی-خیالی، کمدی، اکشن، درام، امروز و هر حالت و شکل دیگری که متصور بشویم همیشه مدیون وجود زنان بوده است. زنان در هالیوود برخلاف آنچه که فمینیست هایی که اشک تمساح میریزند میگویند همیشه مقتدر، صاحب ثروت و در صحنه بودند. ثروت سازی زنان در هالیوود و در صنعت مد و فشن و در کل سرگرمی سازی غرب به مراتب از مردان بیشتر است. برخلاف آنچه که از بایکوت آنان در سینما و هنر گفته میشود این زنان هستند که میتوانند هالیوود را بایکوت کنند.
فیلم ها و رمان هایی که در آن یک زن یهودی سیاست ها را به نفع قومی بر هم می زند دارای چه کارکردی است؟ این سئوالی ست که با نگاهی اجمالی بر آثار تاریخی تولید شده در هالیوود مطرح می شود .
قدیمی ترین متون حاوی حکایت ها و روایت هایی است که نشان می دهد چگونه یهودیان در طول تاریخ از زن و نیروی اغواگرای آن به نحو شیطانی در راستای منافع خود سود جسته اند.
به عنوان مثال در شاهنامه فردوسی " استر" خشایارشاه را می فریبد تا با اخراج وزیر اعظم خود سیاست امپراتوری را نسبت به یهودیان مثبت گرداند. هالیوود از همین عنوان " استرو شاه" چندین نسخه سینمایی با پرداخت های متفاوت در طول یک صد ساله اخیر روانه سینماها کرده است .
برگرفته از کتاب زن در انتفاضه