استاد سازگار:
شاعر معروف و دلسوخته اهل بیت(ع) با تاکید بر این که مداحی هم آیت است و هم آفت، تصریح کرد: بی استادی ، بی سوادی و بی تقوایی، سه آسیب مهم در عرصه مداحی اهل بیت(ع) است.
به گزارش بسیج مداحان خبرگزاری بسیج، چندی پیش نشستی با عنوان فرصتها و آسیبهای مداحی در سازمان بسیج مداحان استان قم با حضور بانوان مداح و شاعر اهل بیت (ع) برگزار شد که سخنران ویژه و اصلی آن استاد غلامرضا سازگار، چهره نام آشنا و شاعر دلسوخته اهل بیت (ع) بود.
آنچه در ادامه میآید، برشهایی مهم و جذاب از سخنرانی وی است که حقیقتاً حاوی مطالبی ارزشمند و برآمده از اخلاص والای این استاد شعر و ادبیات آیینی است.
بالاترین درجه شکر این است که ما به عجز خودمان در شکرگزاری معترف باشیم، باید همواره شاکر خداوند بود چراکه به ما نعمت حیات داد و از آن بالاتر ما را انسان خلق کرد، خداوند میتوانست ما را به شکل پستترین موجود بیافریند، ولی ما را اشرف مخلوقات آفرید.
مهمتر از نعمت حیات و نعمت انسان بودن، نعمت مسلمان بودن است، ممکن بود خداوند ما را وهابی، یهودی یا بیدین قرار دهد، از طرفی اگر خداوند هیچ نعمتی به ما نداده بود همین که به ما اجازه داده نام امام حسین (ع) را بر زبان جاری کنیم این خودش بالاترین نعمت است.
هدف از محافل دینی، خدمت بهتر به اهل بیت (ع) است
هدف از برگزاری مجالس مذهبی این است که خوبتر و بهتر بتوانیم به اهل بیت (ع) خدمت کنیم، عیوبی که در ما هست برطرف شود، عدم آشنایی ما با ادبیات دینی برطرف شود، بفهمیم که درباره چه کسانی حرف میزنیم، تعریف خورشید را بفهمیم، که به راستی هرکس خورشید را بشناسد درواقع خودش را شناخته است، اگر من از خورشید تعریف میکنم به این معناست که من معرفت دارم و میتوانم آن را مشاهده کنم.
البته این را هم باید بگویم که "مداحی" همان طور که آیت هست، آفت هم هست، همینطور که نعمت هست نقمت نیز هست.
سه آفت جدی عرصه مداحی و لزوم هوشیاری بیشتر ما
به طور کلی از سه طریق آفت وارد مداحی میشود که اگر این سه کانال مراقبت شود بنده یقین دارم که هیچ آفتی در مداحی وارد نمیشود؛ آفت اول بیاستادی است، مثل اینکه یک بنا که اگر استاد نداشته باشد دیواری را تا بالا میسازد، ولی در نهایت دیوار فرو میریزد چرا که خشت اول را کج گذاشته است.
دومین آفت برای یک مداح "بی سوادی" است، از یک مداح علم اصول و فقه نمیخواهند، اما هرکس باید در حرفه خودش عالم باشد، یک مداح باید در ادبیات، در مقتل و در شعر سواد داشته باشد، یک نعلبند باید در نعلبندی تخصص داشته باشد، یک بزاز باید در بزازی تخصص داشته باشد، پس یکی از کوچههایی که از طریق آن به مردم آسیب میرسد کوچه بی سوادی است، یکی از دوستان میگفت: مداحی کردن برای دو نفر خیلی راحت است، اول فردی که خیلی سواد دارد و دوم فردی که سواد ندارد و هرچه به ذهنش میرسد را به زبان میآورد.
مداحان باید شعر و مقتل صحیح بخوانند
کسی که میخواهد مداحی کند باید سواد داشته باشد، حرف صحیح بزند، مقتل صحیح بگوید و شعر صحیح بخواند، مداح باید بداند این شعری که میخواند با روایات معتبر وفق دارد یا نه.
فردی را دیدم که میگفت: "ای پیامبر، روی تو هم مثل خوی تو آتشین است" و مدعی بود که این شعر را مرحوم فیض گفته است، اما ما میدانیم که خوی پیغمبر سرشار از رحمت و خوش خلقی بوده است، به آن فرد گفتم که این شعر به پیغمبر نمیخورد و هرکس این شعر را گفته باشد اشتباه گفته است اگر هم مرحوم فیض این شعر را گفته باشد لابد خودش هم معنا کرده، به هر حال ما باید شعری را بخوانیم که معنی آن را بدانیم، یعنی از نظر ادبی و عقیدتی آن شعر را بشناسیم.
متاسفانه الان در انجمنهای ادبی که میرویم ایرادهای ادبی زیاد گرفته میشود، اما ایرادهای عقیدتی گرفته نمیشود، از اینجاست که میتوان دریافت "بی سوادی" برای یک مداح آفت به حساب میآید.
تقوا و اخلاص؛ رمز نجات و توفیق
سومین آفت برای جامعه مداحی "بی تقوایی" است، به این معنا که ببینم بعد از باسواد بودن و بااستاد بودن وقتی به منبر میروم مراقب نیات خودم باشم، ببینم این جملهای که میخواهم بیان کنم آیا مورد رضایت اهل بیت (ع) هست یا نه.
بنده همیشه وقتی پایم را روی اولین پله منبر میگذارم دعا میکنم که "خدایا همان چیزی را بر زبان من جاری کن که خودت میخواهی"، الان ما افرادی را داریم که مردم را پشت سر امام حسین (ع) میبینند و داریم افرادی را که امام حسین (ع) را پشت سر مردم میبینند یعنی نظرشان این است که اول مردم بپسندند بعد اگر امام حسین (ع) هم پسندید که چه بهتر، اما بعضیها میگویند ما باید جوری مداحی کنیم و حرفهایی در منبر بیان کنیم که اهل بیت (ع) بپسندند.
شاخصه مداح خوب و موفق از نگاه استاد سازگار
به اعتقاد بنده مداح خوب باید جوری مداحی کند که هم امام حسین (ع) بپسندد و هم مردم راضی باشند، فردی به من میگفت: ما مداحی میکنیم تا اهل بیت (ع) بپسندند حال مردم میخواهند گریه بکنند یا نکنند، خیلی مهم نیست. من به او گفتم این سخن صحیحی نیست، ما منبرهایی داریم که پیغمبر میگوید، احسنت مردم هم میگویند احسنت، امام حسین (ع) میگوید آفرین مردم هم میگویند آفرین، مثل شعر سعدی که یک بنّای ساختمان میگوید آفرین یک مجتهد هم میگوید آفرین.
روضه باید جوری باشد که مردم بفهمند، روضه را باید با مطالعه خواند، از شعر هم اگر کمک بگیریم خوب است و مهم نیست که از حفظ بخوانیم یا از روی کاغذ، مهم این ست که صحیح بخوانیم و اگر متخصص در شعر نیستیم میتوانیم به یک متخصص نشان بدهیم و بعد از آن شعر استفاده کنیم.
مداح اول باید خود بسوزد تا بعد مردم را بسوزاند
مقام معظم رهبری در جایی میفرمایند «صدای خوب داشتن از مستحبات است، ولی کاردانی و خبرگی در مداحی جزو واجبات است». مداحی به من گفت: باید چه کار کنم که مردم پای منبرم بسوزند؟ گفتم اول خودت بسوز تا مردم هم بسوزند، مثل هیزم میماند، هیزم نه میسوزد و نه میسوزاند، اما آتش اول خودش میسوزد و بعد میسوزاند؛ ما تا حالا چقدر در خلوت برای امام حسین (ع) سوخته ایم، اخلاص از همه چیز مهمتر است، گاهی در سالیان سال اخلاص به دست نمیآید و گاهی در یک لحظه به عنایت خدا و ائمه اطهار (ع) حاصل میشود.
مرحوم تاج نیشابوری صدای بینظیری در ایران داشته و شاید از لحاظ زمانی تاکنون چنین صدایی در ایران نداشته باشیم، ایشان از جوانی به خانه یک پیرزن میرفت و در آنجا روضه میخواند، به مرور زمان دستمزدش بالا رفت، ولی روضه پیرزن را رها نکرد و میگفت: روضه این پیرزن برکت زیادی دارد، این نشان میدهد که فرد اخلاص دارد.
در دستگاه امام حسین (ع) نباید نگاه مادی داشت
مداح نباید در دستگاه امام حسین (ع) نگاه مادی داشته باشد نباید بگوید اینقد بریز به حساب من تا روضه بخوانم، خیلیها هستند که برای امام حسین (ع) روضه میخوانند و پول هم نمیگیرند، اما آنهایی هم که پول میگیرند بهتر است با نیت پول و پاکت به منبر نروند.
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن/ که خواجه خود روش بنده پروری داند
تاج نیشابوری و روضه خوانی در حضور حضرت زهرا (س)
تاج نیشابوری را یک دهه دعوت کرده بودند برای روضه خوانی به یکی از مساجد شهر و از قضا شب آخر آن مجلس همزمان شده بود با روضه پیرزنی که همیشه برایش میخواند، وقتی تاج نیشابوری میخواهد به مسجد برود پیرزن را میبیند که سر کوچه ایستاده و منتظر است که او را به خانه دعوت کند، تاج نیشابوری به پیرزن میگوید امشب جای دیگری مراسم دعوت دارم و روضه تو را هفته بعد خواهم آمد، پیرزن ناراحت میشود و به تاج نیشابوری میگوید یک عمر برای من روضه خواندهای و حالا میخواهی ما را ترک کنی؟ حرفهای پیرزن تاج نیشابوری را متاثر میکند و از رفتن به مسجد منصرف میشود، وقتی وارد خانه پیرزن میشود میبیند هیچ کس در خانه نیست، به پیرزن میگوید اینجا که هیچ کس نیامده و پیرزن به او میگوید عیبی ندارد حضرت زهرا (س) که هست.
تاج نیشابوری به منبر میرود و شروع به روضه خوانی میکند، وقتی روضه امام حسین (ع) را میخواند متوجه میشود که از مجلس صدای خانمی میآید که ناله "عزیز مادر حسین" میگوید، تاج نیشابوری میفهمد که پیرزن درست میگفته و آن کسی که ناله میزند حضرت زهرا (س) است، تاج نیشابوری از حال میرود، شب خواب حضرت زهرا (س) را میبیند و حضرت زهرا (س) در رویا به او میگوید "تا الان سالهاست که با آن صدا و شهرتت برای اهل بیت (ع) روضه میخوانی، ولی امشب من پای روضه ات نشستم، چون منبری که امشب رفتی خالصِ خالص بود. "
مداحان و روضه خوانان مراقب برخی کارها و حرفها باشند
اگر کسی به منبر رفت و نتوانست به خوبی روضه بخواند شما نباید کاری کنی که روضه او زیر سوال برود، اگر کسی خواست بعد از شما به منبر برود کاری نکن که هیچ حرفی برای او باقی نماند، از امیرالمومنین (ع) پرسیدند که بهترین عمل چیست و حضرت پاسخ داد "بهترین عمل، عملی است که مورد رضایت خدا باشد"، و من به شما بگویم که بهترین روضه، آن روضهای است که امام حسین (ع) قبول کند، یک بار یکی از روضه خوانها وقتی از مراسم برگشته بود به من گفت: نسخه فلانی را پیچیدم، طوری روضه خواندم که دیگر هیچ حرفی برای گفتن باقی نمانده بود که بگوید!
خیلی باید مراقب نیاتمان باشیم، آنچه به روضه ما نور و برکت میدهد عنایت امام حسین (ع) است، او اگر دید ما خودمان سوز داشتیم به مستمع ما هم سوز میدهد.
استاد تاج نیشابوری را روز عاشورا دعوت میکنند به صحن علی ابن موسی الرضا (ع) برای روضه خوانی و همه هیاتهای شهر برای شنیدن روضه او به حرم آمدند، ولی هرکاری کردند تاج نیشابوری به منبر نرفت، از او پرسیدند که چرا به منبر نمیرود، ولی تاج نیشابوری جواب نداد، بعدا کسی او را قسم داد که چرا به منبر نرفتی و تاج نیشابوری در جوابش گفت: آن زمان که برای منبر به صحن رفته بودم یک طلبهای قبل از من به منبر رفته بود و مردم به او توجهی نکرده بودند، من نمیخواستم با روضه خوانی خودم او را خراب کنم.
ان شاءالله خداوند به ما قدرتی بدهد که برای خدا بخوانیم و این را به ما نخواهند داد مگر در نماز شب، ان شاءالله بتوانیم از گناهان دوری کرده و عیبهای خودمان را برطرف نماییم.
آنچه در ادامه میآید، برشهایی مهم و جذاب از سخنرانی وی است که حقیقتاً حاوی مطالبی ارزشمند و برآمده از اخلاص والای این استاد شعر و ادبیات آیینی است.
بالاترین درجه شکر این است که ما به عجز خودمان در شکرگزاری معترف باشیم، باید همواره شاکر خداوند بود چراکه به ما نعمت حیات داد و از آن بالاتر ما را انسان خلق کرد، خداوند میتوانست ما را به شکل پستترین موجود بیافریند، ولی ما را اشرف مخلوقات آفرید.
مهمتر از نعمت حیات و نعمت انسان بودن، نعمت مسلمان بودن است، ممکن بود خداوند ما را وهابی، یهودی یا بیدین قرار دهد، از طرفی اگر خداوند هیچ نعمتی به ما نداده بود همین که به ما اجازه داده نام امام حسین (ع) را بر زبان جاری کنیم این خودش بالاترین نعمت است.
هدف از محافل دینی، خدمت بهتر به اهل بیت (ع) است
هدف از برگزاری مجالس مذهبی این است که خوبتر و بهتر بتوانیم به اهل بیت (ع) خدمت کنیم، عیوبی که در ما هست برطرف شود، عدم آشنایی ما با ادبیات دینی برطرف شود، بفهمیم که درباره چه کسانی حرف میزنیم، تعریف خورشید را بفهمیم، که به راستی هرکس خورشید را بشناسد درواقع خودش را شناخته است، اگر من از خورشید تعریف میکنم به این معناست که من معرفت دارم و میتوانم آن را مشاهده کنم.
البته این را هم باید بگویم که "مداحی" همان طور که آیت هست، آفت هم هست، همینطور که نعمت هست نقمت نیز هست.
سه آفت جدی عرصه مداحی و لزوم هوشیاری بیشتر ما
به طور کلی از سه طریق آفت وارد مداحی میشود که اگر این سه کانال مراقبت شود بنده یقین دارم که هیچ آفتی در مداحی وارد نمیشود؛ آفت اول بیاستادی است، مثل اینکه یک بنا که اگر استاد نداشته باشد دیواری را تا بالا میسازد، ولی در نهایت دیوار فرو میریزد چرا که خشت اول را کج گذاشته است.
دومین آفت برای یک مداح "بی سوادی" است، از یک مداح علم اصول و فقه نمیخواهند، اما هرکس باید در حرفه خودش عالم باشد، یک مداح باید در ادبیات، در مقتل و در شعر سواد داشته باشد، یک نعلبند باید در نعلبندی تخصص داشته باشد، یک بزاز باید در بزازی تخصص داشته باشد، پس یکی از کوچههایی که از طریق آن به مردم آسیب میرسد کوچه بی سوادی است، یکی از دوستان میگفت: مداحی کردن برای دو نفر خیلی راحت است، اول فردی که خیلی سواد دارد و دوم فردی که سواد ندارد و هرچه به ذهنش میرسد را به زبان میآورد.
مداحان باید شعر و مقتل صحیح بخوانند
کسی که میخواهد مداحی کند باید سواد داشته باشد، حرف صحیح بزند، مقتل صحیح بگوید و شعر صحیح بخواند، مداح باید بداند این شعری که میخواند با روایات معتبر وفق دارد یا نه.
فردی را دیدم که میگفت: "ای پیامبر، روی تو هم مثل خوی تو آتشین است" و مدعی بود که این شعر را مرحوم فیض گفته است، اما ما میدانیم که خوی پیغمبر سرشار از رحمت و خوش خلقی بوده است، به آن فرد گفتم که این شعر به پیغمبر نمیخورد و هرکس این شعر را گفته باشد اشتباه گفته است اگر هم مرحوم فیض این شعر را گفته باشد لابد خودش هم معنا کرده، به هر حال ما باید شعری را بخوانیم که معنی آن را بدانیم، یعنی از نظر ادبی و عقیدتی آن شعر را بشناسیم.
متاسفانه الان در انجمنهای ادبی که میرویم ایرادهای ادبی زیاد گرفته میشود، اما ایرادهای عقیدتی گرفته نمیشود، از اینجاست که میتوان دریافت "بی سوادی" برای یک مداح آفت به حساب میآید.
تقوا و اخلاص؛ رمز نجات و توفیق
سومین آفت برای جامعه مداحی "بی تقوایی" است، به این معنا که ببینم بعد از باسواد بودن و بااستاد بودن وقتی به منبر میروم مراقب نیات خودم باشم، ببینم این جملهای که میخواهم بیان کنم آیا مورد رضایت اهل بیت (ع) هست یا نه.
بنده همیشه وقتی پایم را روی اولین پله منبر میگذارم دعا میکنم که "خدایا همان چیزی را بر زبان من جاری کن که خودت میخواهی"، الان ما افرادی را داریم که مردم را پشت سر امام حسین (ع) میبینند و داریم افرادی را که امام حسین (ع) را پشت سر مردم میبینند یعنی نظرشان این است که اول مردم بپسندند بعد اگر امام حسین (ع) هم پسندید که چه بهتر، اما بعضیها میگویند ما باید جوری مداحی کنیم و حرفهایی در منبر بیان کنیم که اهل بیت (ع) بپسندند.
شاخصه مداح خوب و موفق از نگاه استاد سازگار
به اعتقاد بنده مداح خوب باید جوری مداحی کند که هم امام حسین (ع) بپسندد و هم مردم راضی باشند، فردی به من میگفت: ما مداحی میکنیم تا اهل بیت (ع) بپسندند حال مردم میخواهند گریه بکنند یا نکنند، خیلی مهم نیست. من به او گفتم این سخن صحیحی نیست، ما منبرهایی داریم که پیغمبر میگوید، احسنت مردم هم میگویند احسنت، امام حسین (ع) میگوید آفرین مردم هم میگویند آفرین، مثل شعر سعدی که یک بنّای ساختمان میگوید آفرین یک مجتهد هم میگوید آفرین.
روضه باید جوری باشد که مردم بفهمند، روضه را باید با مطالعه خواند، از شعر هم اگر کمک بگیریم خوب است و مهم نیست که از حفظ بخوانیم یا از روی کاغذ، مهم این ست که صحیح بخوانیم و اگر متخصص در شعر نیستیم میتوانیم به یک متخصص نشان بدهیم و بعد از آن شعر استفاده کنیم.
مداح اول باید خود بسوزد تا بعد مردم را بسوزاند
مقام معظم رهبری در جایی میفرمایند «صدای خوب داشتن از مستحبات است، ولی کاردانی و خبرگی در مداحی جزو واجبات است». مداحی به من گفت: باید چه کار کنم که مردم پای منبرم بسوزند؟ گفتم اول خودت بسوز تا مردم هم بسوزند، مثل هیزم میماند، هیزم نه میسوزد و نه میسوزاند، اما آتش اول خودش میسوزد و بعد میسوزاند؛ ما تا حالا چقدر در خلوت برای امام حسین (ع) سوخته ایم، اخلاص از همه چیز مهمتر است، گاهی در سالیان سال اخلاص به دست نمیآید و گاهی در یک لحظه به عنایت خدا و ائمه اطهار (ع) حاصل میشود.
مرحوم تاج نیشابوری صدای بینظیری در ایران داشته و شاید از لحاظ زمانی تاکنون چنین صدایی در ایران نداشته باشیم، ایشان از جوانی به خانه یک پیرزن میرفت و در آنجا روضه میخواند، به مرور زمان دستمزدش بالا رفت، ولی روضه پیرزن را رها نکرد و میگفت: روضه این پیرزن برکت زیادی دارد، این نشان میدهد که فرد اخلاص دارد.
در دستگاه امام حسین (ع) نباید نگاه مادی داشت
مداح نباید در دستگاه امام حسین (ع) نگاه مادی داشته باشد نباید بگوید اینقد بریز به حساب من تا روضه بخوانم، خیلیها هستند که برای امام حسین (ع) روضه میخوانند و پول هم نمیگیرند، اما آنهایی هم که پول میگیرند بهتر است با نیت پول و پاکت به منبر نروند.
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن/ که خواجه خود روش بنده پروری داند
تاج نیشابوری و روضه خوانی در حضور حضرت زهرا (س)
تاج نیشابوری را یک دهه دعوت کرده بودند برای روضه خوانی به یکی از مساجد شهر و از قضا شب آخر آن مجلس همزمان شده بود با روضه پیرزنی که همیشه برایش میخواند، وقتی تاج نیشابوری میخواهد به مسجد برود پیرزن را میبیند که سر کوچه ایستاده و منتظر است که او را به خانه دعوت کند، تاج نیشابوری به پیرزن میگوید امشب جای دیگری مراسم دعوت دارم و روضه تو را هفته بعد خواهم آمد، پیرزن ناراحت میشود و به تاج نیشابوری میگوید یک عمر برای من روضه خواندهای و حالا میخواهی ما را ترک کنی؟ حرفهای پیرزن تاج نیشابوری را متاثر میکند و از رفتن به مسجد منصرف میشود، وقتی وارد خانه پیرزن میشود میبیند هیچ کس در خانه نیست، به پیرزن میگوید اینجا که هیچ کس نیامده و پیرزن به او میگوید عیبی ندارد حضرت زهرا (س) که هست.
تاج نیشابوری به منبر میرود و شروع به روضه خوانی میکند، وقتی روضه امام حسین (ع) را میخواند متوجه میشود که از مجلس صدای خانمی میآید که ناله "عزیز مادر حسین" میگوید، تاج نیشابوری میفهمد که پیرزن درست میگفته و آن کسی که ناله میزند حضرت زهرا (س) است، تاج نیشابوری از حال میرود، شب خواب حضرت زهرا (س) را میبیند و حضرت زهرا (س) در رویا به او میگوید "تا الان سالهاست که با آن صدا و شهرتت برای اهل بیت (ع) روضه میخوانی، ولی امشب من پای روضه ات نشستم، چون منبری که امشب رفتی خالصِ خالص بود. "
مداحان و روضه خوانان مراقب برخی کارها و حرفها باشند
اگر کسی به منبر رفت و نتوانست به خوبی روضه بخواند شما نباید کاری کنی که روضه او زیر سوال برود، اگر کسی خواست بعد از شما به منبر برود کاری نکن که هیچ حرفی برای او باقی نماند، از امیرالمومنین (ع) پرسیدند که بهترین عمل چیست و حضرت پاسخ داد "بهترین عمل، عملی است که مورد رضایت خدا باشد"، و من به شما بگویم که بهترین روضه، آن روضهای است که امام حسین (ع) قبول کند، یک بار یکی از روضه خوانها وقتی از مراسم برگشته بود به من گفت: نسخه فلانی را پیچیدم، طوری روضه خواندم که دیگر هیچ حرفی برای گفتن باقی نمانده بود که بگوید!
خیلی باید مراقب نیاتمان باشیم، آنچه به روضه ما نور و برکت میدهد عنایت امام حسین (ع) است، او اگر دید ما خودمان سوز داشتیم به مستمع ما هم سوز میدهد.
استاد تاج نیشابوری را روز عاشورا دعوت میکنند به صحن علی ابن موسی الرضا (ع) برای روضه خوانی و همه هیاتهای شهر برای شنیدن روضه او به حرم آمدند، ولی هرکاری کردند تاج نیشابوری به منبر نرفت، از او پرسیدند که چرا به منبر نمیرود، ولی تاج نیشابوری جواب نداد، بعدا کسی او را قسم داد که چرا به منبر نرفتی و تاج نیشابوری در جوابش گفت: آن زمان که برای منبر به صحن رفته بودم یک طلبهای قبل از من به منبر رفته بود و مردم به او توجهی نکرده بودند، من نمیخواستم با روضه خوانی خودم او را خراب کنم.
ان شاءالله خداوند به ما قدرتی بدهد که برای خدا بخوانیم و این را به ما نخواهند داد مگر در نماز شب، ان شاءالله بتوانیم از گناهان دوری کرده و عیبهای خودمان را برطرف نماییم.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
آخرین اخبار