خبرگزاری بسیج: علی رضا فیضی، یکی از معلولان شهرستان ری با انتقاد از بی توجهی مسئولان به مشکلات معلولان، گفت: مسئولان کشور باید از سمعک برای شنیدن حرف و درد دل معلولان و از عینک برای دیدن مشکلات این قشر استفاده کنند.
کد خبر: ۸۹۹۴۹۵۴
|
۱۰ اسفند ۱۳۹۶ - ۲۳:۴۶

به گزارش خبرنگار استان تهران خبرگزاری بسیج؛ علی رضا فیضی که در یک حرکت نمادین برای کاندیداتوری ریاست جمهوری ثبت نام کرده بود، تاکید کرد: من می دانم که نه سیاستمدار هستم و نه سواد این مسئولیت بزرگ را دارم، بلکه می خواستم از این طریق صدای معلولان را به گوش مسئولان برسانم، اما متاسفانه مسئولان کشور ما باید از سمعک برای شنیدن درد دل معلولان و از عینک برای دیدن مشکلات این قشر استفاده کنند.  

این معلول حسی حرکتی، مدت ها است که نسبت به بی توجهی مسئولان، سازمان ها و ارگان های مختلف فریاد می کند و از اصحاب رسانه هم گلایه دارد و می گوید: خبرنگاران چشم بیدار و گوش شنوای مردم و پل ارتباطی مردم و مسئولان هستند، من ضمن احترام به خبرنگارانی که رسالت خود را به درستی انجام می دهند و برای رضای خدا کار می کنند و اجر و پاداش آن را در آخرت خواهند گرفت؛ اما از برخی اصحاب رسانه گلایه دارم؛ متاسفانه بعضی از خبرنگاران پولکی شده اند و تا پاکت پول را نگیرند خبری را منتشر نمی کنند و صدای اعتراض معلولان را بگوش مسئولان نمی رسانند.  

 وی با انتقاد از تشریفات و حضور عده زیادی محافظ در اطراف مسئولان، اظهار داشت: در زمان های قدیم وزرا و مسئولان وقتی می خواستند از مشکلات مردم باخبر شوند به صورت ناشناخته و لباس مبدل به میان مردم می رفتند و از مشکلات و معضلات جامعه آگاه می شدند و نسبت به رفع آنها اقدام می کردند، اما الان مسئولان کشور وقتی می خواهند به مراسمی بروند و یا از منطقه ای بازدید کنند چندین بادیگارد آنها را محاصره می کنند و نمی گذارند مردم به مسئولان نزدیک شوند و اجازه نمی دهند مسئولان به حرف ها و درد دل مردم گوش کنند؛ من بارها هنگام حضور مسئولان در ادارات شهرری برای بیان مشکلات خود تصمیم گرفته ام که صحبت های خودم را با آنان در میان بگذارم اما محافظ ها مرا هل داده اند و به من توهین کرده اند. دل م را شکسته اند، اما من هیچ وقت آنها را نفرین نمی کنم، چون معلولیت درد بزرگی است؛ ما نه زبانی برای بیان مشکلات خود داریم و نه قدرتی برای رفتن به ادارات؛ بلکه دعا می کنم هم مسئولان و هم محافظان آنها جامعه معلولان را درک کنند.

فیضی از شرکت های بیمه گزار هم دل خوشی ندارد و می گوید: این شرکت ها برای بیمه کردن معلولان سختگیری می کنند وای به حال وسیله نقلیه معلولان که سخت گیری های بیشتری اعمال می کنند.

بیمه مشاغل آزاد معلولان هم فقط ۱۲درصد است؛ یکی از نواقص قانون ۱۲درصد این است که معلولان قبل و بعد از فوت و از کار افتادگی بیمه ندارند. ما معلولان چه گناهی کرده ایم که باید به آتش بی توجهی بعضی از معلولان بسوزیم.

  وی با اشاره به اغتشاشات اخیر که به خاطر وضعیت معیشتی مردم اتفاق افتاد و در کنار آن بعضی سودجویان و دشمنان سوء استفاده کرده و از این نمد می خواستند کلاهی برای خودشان بدوزند، اظهار داشت: آقای روحانی به خبرنگاران گفت: اعتراض ها شنیده شد اما اعتراض من شنیده نشد، چون وقتی آقای روحانی به شهرری آمد من در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) با در دست داشتن یک دل نوشته در قالب یک قطعه بنر، اعتراض خودم را به رئیس جمهور ابلاغ کردم اما محافظ های ایشان بنر من را از من گرفتند. آنها نمی خواستند به مشکل من رسیدگی کنند اگر می خواستند رسیدگی کنند دستور برکنار شدن کارکنان بهزیستی را می دادند. وی علت برکنار کردن کارکنان بهزیستی را بی توجهی آنان به مشکلات قشر معلولان دانست و گفت: دولت اگر به فکر ما معلولان بود یک خط و نشان برای سازمان بهزیستی می کشید و اعلام می کرد اگر شما نتوانید برای معلولانی که به شما معرفی می کنیم کاری انجام دهید برکنار می شوید.

فیضی می گوید: اغلب شرکت ها از وضعیت و شرایط ما سوء استفاده می کنند، به اندازه یک آدم سالم از ما کار می کشند اما حقوق کمتر از آنها پرداخت می کنند، برای همین من زیر بار این ظلم ها نمی روم و با واکس زدن کفش های مردم، امرار معاش می کنم. 

وی تاکید کرد: ماموران نیروی انتظامی باید از معلولان حمایت کنند و اجازه ندهند کسی به آن ها توهین کند. مردم عزیز و دوستان عزیز من بخاطر پول درآوردن باید حرف همه را بکشیم ماموران سد معبر شهرداری و ماموران نیروی انتظامی به دستور رئیس بانک که می گوید از جلوی بانک برو کنار تر بنشین و ماموران سد معبر می گویند بساط خود را جمع کن برو وگرنه خودمان می بریم. با این شرایط من معلول چگونه یک لقمه نان حلال را در بیاورم؟

 وی خاطرنشان کرد: معلولان از لحاظ حرکتی دچار آسیب هستند، اما بیماری واگیر دار و خطرناک ندارند که بعضی از مسئولان می ترسند با آنها دست بدهند که نکند شاید دچار مریضی شوند. من به یکی از اداره های شهرری رفته بودم که واکس بزنم یکی از مسئولان برای برگزاری جلسه ای به آن اداره آمده بود، من جلوی آن مسئول بلند شدم و سلام کردم اما آن مسئول در حالی که می توانست بایستد و با من دست بدهد و احوالپرسی کند دستش را کشید و من از این حرکت او خیلی دلگیر شدم. فیضی گفت:

          افتادگی آموز اگر طالب فیضی     هرگز نخورد آب زمینی که بلند است

 من آه سردی از این حرکت آن مسئول کشیدم و در دلم گفتم:

ناله ای می شکند پشت سپاهی گاهی             خانمانسوز بود آتش آهی گاهی...

نویسنده: علی اشرف خانلری

ارسال نظرات